بخش سوم: ابرپهلوانان
گفتار نخست: قهرمانان، پهلوانان و ابرپهلوانان
سخن نخست: پیش درآمد
1.هستهی مرکزی بحث من در این نوشتار، نشان دادن این نکته است که ساختار شخصیتهای اساطیریای که ماهیت حماسی و پهلوانی دارند، در سه سطحِ متمایز تکامل مییابند، و دو لایهی متفاوت از “من”های آرمانی را پدید میآورند. شناسایی ساختار و کارکرد ابرپهلوانان، که سطحی پیچیدهتر و فرازین از پهلوانان عادی هستند، موضوع این بخش است. برای دستیابی به این هدف، نخست تعریفی از ردههای یاد شده را به دست خواهم داد، و در نگاهی مقایسهای و تاریخی روند زایش این منشها را تحلیل خواهم نمود. آنگاه در گفتارهای پسین، به تنها شخصیتهایی که به گمانم در ابرپهلوان بودنشان تردیدی وجود ندارد، -یعنی رستم و اسفندیار- خواهم پرداخت.
در این گفتارها، از مهلتی که برای مقایسهی این دو شخصیت در اختیارمان است، بهره خواهم جست تا سیمای این دو را به عنوان دو چارچوب عمومی برای تعریف ابرپهلوانان بازشناسی کنم. اما در ابتدای کار، باید ببینیم منظور از پهلوان، که ردههایی از آن را مورد بحث قرار دادم، دقیقا چیست و چه تمایزی با سایر نظامهای شخصیتپردازی اساطیری دارد؟
ناگفته نماند که در کل، هدف از پرداختن این نوشتار، عریان کردن حقیقتی نهفته در اساطیر ایرانی است، و آن هم این که در این زمینهی فرهنگی، نظامی غنی و پیچیده از نمادها و نشانگان برای رمزگذاری مفهوم “منِ آرمانی” تکامل یافته است، که نظیرش را در سایر تمدنها نمیتوان دید، و دستمایهای ارزشمند و کارآمد تواند بود، برای اندیشههایی که خواستار بازتعریف بنیادینِ سوژه، و بازخوانی مفهوم ابرانسان هستند، شاید به آرزوی تحقق یافتنِ آن!
ادامه مطلب: بخش سوم ابرپهلوانان – گفتار نخست قهرمانان – پهلوانان و ابرپهلوانان – سخن دوم: اساطیر ایرانی و یونانی
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب