پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش دوم: موجودات آشنای بیگانه – حرف ر

بخش دوم: موجودات آشنای بیگانه – حرف ر

رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

رایزَن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها موجوداتى نیمه هوشمندند كه در جنگلهاى انبوه سیاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى رگا زندگى مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند. خصوصیت مهم این موجودات این است كه زندگیشان داراى دو مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى كاملا متمایز است. آنها در مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نخست توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى ژلاتینى خاكسترى و بدبویى هستند كه به صورت صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى لزجى روى برگهاى پهن جنگلهاى آبى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رنگ رگا را مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پوشانند. این موجودات در این مرحله هیچ سازمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یافتگى خاصى ندارند و تنها از توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى از یاخته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارتباط با هم تشكیل شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. وقتى كه نور خورشید به مقدار كافى بر این توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بدبو بتابد، دگردیسى این موجودات آغاز مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى مورد نظر به صورت كوزه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى روى خود جمع مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و در زیر نور خورشید سخت و محكم مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و به رنگ آبىِ سیر با تزییناتى زرد در مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. پس از بارش باران بر این پیله، از درون آن موجودى عجیب بیرون مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید.

رایزن بالغ، كه از این محفظه خارج مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، بدنى توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى و بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شكل دارد و داراى این ویژگى جالب است كه رنگش در اثر شرایط محیطى تغییر مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند. رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها داراى ده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها چشم و دهان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایى بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دندان هستند كه اغلب باز است و بارانهاى شیرین رگا را به داخل بدنشان هدایت مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند. بر بدنه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان که مثل سفره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بر زمین گسترده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، سرهایی پرشمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود که شکل مشخصی ندارند و مدام تغییر حالت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند و گاه زوایدی مثل شاخ و مو بر آن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روید. این موجودات اندام حرکتی پیشرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای ندارند و به ندرت با خزیدن بر روى زمین جاى خود را تغییر مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند و به همین دلیل هم به عنوان موجوداتى تنبل و بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حال شهرت دارند. بدن این جانوران، با وجود ظاهر محكم و رنگارنگى كه دارد، در واقع از آب تشكیل یافته و با لمس كردنش به سادگى مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان به سیال و نرم بودن آن پى برد.

هرگاه شرایط محیطى براى زیستن رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى بالغ نامساعد شود –مثلا به هنگام خشكسالى- رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میرند و بدنشان به صورت توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى ژلاتینى و بدبو تجزیه مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. اما همین لاشه این توانایی را دارد تا بار دیگر چرخه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى زیستى خود را از سر بگیرد. این توده بر روى برگهاى درختان رسوب مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند و منتظر مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماند تا بار دیگر فصل باران و تابش نور خورشید رگا فرا رسد.

رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با آن که ظاهری بسیار ابتدایی دارند، اما هوشمند هستند و شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عصبی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان به هم وصل است. طوری که زیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسان اعتقاد دارند کل رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ساکن یک سیاره در پیوند با هم یک مغز عظیم را تشکیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. به همین دلیل رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها داراى این ویژگى غیرعادى هستند كه مشكلات دیگران را حل مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند. روش حل مشكل چنین است كه اگر کسی سوالى در ذهن داشته باشند و به آنها بنگرند و پرسش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش را در ذهن تكرار كنند، بلافاصله راه حلى را كشف خواهد كرد. چگونگى این پدیده ناشناخته باقی مانده، اما دانشمندان معتقدند كارى كه رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها انجام مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند، نفوذ در دستگاه عصبى این پرسشگران، و كمك به آنها در راه حل مسئله است. این توانایى نفوذ و كمك به دیگران احتمالا برای این جانداران تدبیری تكاملى بوده است. چون به همین خاطر هیچ جانورى در سطح رگا یافت نمى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود كه این موجودات بى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دست و پا و به ظاهر خوردنى را شكار كند و یا آزارى به آنها برساند.

رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها متحرک نیستند و با رشد کردن و گسترش یافتن بر مکان پیش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روند. به هیچ عنوان امکان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انتقال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان به جاهاى دیگر نیستند و بدن ظریفشان اگر از بستر زیرش جدا شود فوری از هم مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پاشد و به توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى بدبوى متعفنى تجزیه مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. به همین دلیل به شهرهاى پرجمعیت وارد نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند و در کنج آشیانهای قدیمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. كسانى كه خواستار حل مشكلاتشان به دست این موجودات هستند ناگزیر به جنگلهاى رگا سفر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند و اگر بخت یارشان باشد با یکی از آنها برخورد خواهند کرد.

با توجه به آثارى كه از تمدن موکلاس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها باقى ماندهاست، به نظر مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد كه دینى مبتنى بر پرستش رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در این نژاد وجود داشته و هرساله موکلاس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى مومن سفرى زیارتى به قلب جنگلهاى رگا مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند تا با رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى مقدسشان بازدید كنند و مشكلاتشان را به كمك خردمندى ایشان حل كنند. با وجود نیرومند بودن این دین در زمان اقتدار موکلاس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، پژوهشگران شك دارند كه هیچ رایزن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى از این تقدس و اهمیت خود آگاه بوده باشد. چون هیچ نشانی از خودآگاهی یا زبان در آنها نمایان نیست.

ریشه: نام این موجودات از تعبیر فارسی «رای زدن» گرفته شده، و در ضمن اسم تالار همایشهای فرهنگی مشهوری در تهران هم هست!

G:\draw\my works\نقاشي\وب\0کلپتو۲.jpg

G:\draw\my works\نقاشي\وب\0آروارک.jpg

G:\draw\my works\نقاشي\وب\۳۲۳۲00.jpg

روقین

روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در واقع نوعى نیروگاه خورشیدى زنده هستند كه در خوشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى پروین زندگى مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند. هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قد یك گاومیش بزرگ هستند و با كندى روى چهار پاى عنكبوت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وار و خمیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خزند. موجوداتى بسیار صرفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جو و محافظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كارند و جز در مواقعى كه لازم باشد حركت نمى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند. بر روى شكمشان مجموعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى از برگهاى پهن و بلند شبیه به كاهو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روید که همچون لایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى محافظی دورادور مغزشان را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پوشاند.

مغز این موجودات به تخم مرغی متخلخل و نورانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شبیه است که درست در میانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی شكم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان جای گرفته و علاوه بر پردازش عصبی، وظیفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی تبدیل انرژى خورشیدی به خوراک را نیز بر عهده دارد. از این مغز رشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی بیرون می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود و به سرهایی کوچک در گرداگرد این برگها ختم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که تنها اندام حسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان چشمانی مرکب و درشت است و ظاهرا جز تماشای اطراف کارکرد دیگری ندارد. برخی از پژوهشگران معتقدند چین و چروک اطراف این سرِ برگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مانند اندامهای حسی را در خود جای می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که برای خواندن ذهن موجودات دیگر کارکرد دارد.

این موجودات با مشكل مهمى روبرو هستند و آن این كه در اصل بر یكى از ماه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاى سیاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى تکامل یافته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند كه به خاطر هوای ابرى و توفانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش شهرت دارد. به همین خاطر همواره با کمبود انرژی تابشی خورشید دست به گریبان بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و یاد گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند کوچکترین بارقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های روشنایی را دنبال کنند و از آن همچون منبع تغذیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان استفاده کنند. به همین خاطر میلی سیری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ناپذیر برای تعقیب منابع نوری دارند و گهگاه که از ماه زادگاهشان خارج می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، باید حتما در محیطهای نیمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاریک اقامت کنند، وگرنه کشش مقاومت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ناپذیرشان به سمت منبع نور ممکن است باعث شود خود را با منابع حرارتی یا برقیِ نور بسوزانند.

تولید مثل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از راه هاگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زایى است. به این ترتیب كه مغز سرخ و نورخوارشان هر چند وقت یكبار متورم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و ده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها هاگ سرخ و كروى را در محیط پراكنده مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كند که هركدام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان در شرایط مناسب، پس از جذب نور خورشید دست و پا در مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورند و رشد طولانى و كند را آغاز مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كنند. به بار نشستن سرهای روی شکم، علامت بلوغ این موجودات است.

تا مدتها گمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شد که روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به کلی غیرهوشمند باشند. چون تمام عمرشان صرف خزیدن بر دشتهاى باران‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زده و مرطوب ماه بومی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و هیچ ارتباط معناداری با یکدیگر یا با موجودات دیگر برقرار نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. اما بعدتر نكته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى شگفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انگیز درباره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این موجودات تنبل و آرام کشف شد و امروز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانیم که بر خلاف ظاهرشان بسیار هوشمندند، و در واقع یکی از خردمندترین جانداران کیهان به شمار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیند.

براى قرنها مهاجرینى كه به ماه دور افتاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زیستگاه این موجودات سفر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند، آنها را در زمینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان همچون جاندارانی نیمه جانور و نیمه گیاه مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دیدند و نادیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انگاشتند. هیچ برگه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى هم در دست نبود تا به وجود نوعى هوش یا ادراك پیشرفته در آنها گواهى دهد. به همین خاطر براى قرنها روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را در كتابهاى زیست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناسى و جغرافیاى طبیعى در میان موجودات غیرهوشمند و حتا گاه بین گیاهان رده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بندى مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌كردند.

این اشتباه زمانی برطرف شد که یكى از بازرگانان نژاد ایسین كه عضو کوچ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بر این ماه بود، روزی به خاطر خلق و خوى وحشیانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى نژادی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش تصمیم گرفت یكى از این موجودات را از سرِ تفریح با پرتوافكن قدرتمندش هدف قرار دهد و به آتش بكشد. اما به محض آن که اسلحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش را براى شلیك كردن به او بالا برد، صداى غریبى در مغزش پیچید که به زبان بومی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش او را از ین کار بر حذر مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داشت، ایسین از این ندا فرمان برد و این ماجرا را به پژوهشگران جمهورى گزارش كرد. به زودی گروهی از دانشمندان از نژادهای گوناگون به این اقلیم سفر کردند و با حیرت دریافتند که روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توانند به تمام زبانهای کیهانی با دیگران ارتباط برقرار کنند. با این حال تنها در شرایط ضرورت و به ویژه وقتی جان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان به خطر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌افتاد به حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمدند.

روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها همواره با خواندن ذهن و مخابره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مستقیم پیامها به مغز دیگران گفتگو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، و همیشه گفتارشان چندان محکم و متین است که احترام و اطاعت مخاطب را به دنبال می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آورد. چنین به نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد که روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها تمام عمر طولانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان را به تأمل و اندیشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی انتزاعی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذرانند و شاید به همین خاطر به کلی از مداخله در امور بیرونی چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پوشی کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. در واقع نظریه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای هست که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید اجداد این موجودات جاندارانی فعال و جنگاور بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و پس از طی کردن دورانی طولانی از تکامل به نوعی گوشه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشینی و انزوا گرایش یافته و به صورت کنونی تکامل یافته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

امروز شمار زیادی از زیارت کنندگان مسیر طولانی و دشوار منظومه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی پروین را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پیمایند تا در ماهِ کوچک و دور افتاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که زادگاه روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاست، ایشان را ببینند و با آنها سخن بگویند. گفتارهای ایشان بسیارکوتاه است و تنها گهگاه با برخی از مسافران ارتباط برقرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. با این حال همان سخنان فشرده و کوتاه چندان عمیق و حکمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمیز است که همواره به تحول روحی بزرگی در مخاطب منتهی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود. طی قرنهای گذشته برخی از نژادهای قلمرو جمهوری آیینی مذهبی بر اساس پرستش روقین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بنیان نهاده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و ایشان را سخنگویان خدایان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانند، هرچند که خودِ این موجودات بارها در پیامهایی این دین را کجروی خوانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و درستی آن را انکار کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

ریشه: نام این موجودات از فرقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی مشهور رواقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها گرفته شده که در قرون نزدیک به دوران زایش مسیح در قلمرو روم فعال بوده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و زهد و تقدیرگرایی و حکمت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان زبانزد بوده است.

G:\draw\my works\نقاشي\وب\0سرچ۱.jpg

nj

 

 

ادامه مطلب: بخش دوم: موجودات آشنای بیگانه – حرف ز

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب