بخش نخست: هیتلر
گفتار چهارم: دورهی وین
هیتلر انگار از ابتدای کار در محیطی آمیخته با هنر پرورش یافته است و قدیمیترین نقاشیای که از او باقی مانده (نگارهی روبرو) نقاشیایست که در سال ۱۲۸۴ (۱۹۰۵.م) همکلاسیاش فرانتس اشتورملِخنِر[1] از او در سن شانزده سالگی کشیده است. نخستین نقاشی او که احتمالا خودش را هم در منظرهای نشان میدهد، به سال ۱۲۸۹ (۱۹۱۰.م) مربوط میشود و جوانی نشسته بر پلی سنگی را بازنموده است. آن شخص نشسته بر پل احتمالا خود هیتلر است. چون علامت ضربدری بالایش خورده و حروف اول نام هیتلر کنارش نوشته شده است.
هیتلر در فاصلهی سالهای ۱۲۸۷ تا ۱۲۹۲ (۱۹۰۸-۱۹۱۳.م) در وین ساکن بود و از راه کشیدن نقاشی و فروختن آن گذران زندگی میکرد. نقاشیهای این دورهی هیتلر با اسم «دورهی وین» شناخته میشود.
در دورهی وین چندین اثر از هیتلر به جا مانده که جای توجه دارد. یکی از آنها نقاشی کلاسیکی است از مریم مقدس و عیسای نوزاد که در سال ۱۲۹۲ (۱۹۱۳.م) کشیده شده است. این اثر که کیفیت هنری نازلی هم دارد، احتمالا تنها با انگیزهی امرار معاش کشیده شده و با چارچوب فکری هیتلر هم ناسازگار است. در این تابلو بور بودن عیسای کودک و لباس مریم مقدس که ترکیبی از جامهی زنان روستایی آلمانی با روسری شرقیان است، جای توجه دارد و نشان میدهد که هیتلر در همان دوران جوانی هم ظاهرا شخصیتهایی که بیشک یهودی بودهاند را خارج از بافت تاریخیشان تصور و تصویر میکرده است.
مریم مقدس و عیسای نوزاد (۱۹۱۳.م)
بیشتر نقاشیهای به جا مانده از هیتلر که امروز در دست داریم به دوران وین مربوط میشود. دلیلاش هم آن است که این نقاشیها در اتریش و در مالکیت خصوصی افراد گوناگون بوده و هم از سیستم خرید و بایگانی هیتلر در آلمان به نسبت دور بوده و هم از گزند مصادره و گردآوری و پنهان کردن آثار هیتلر به دست متفقین در امان مانده است. این آثار را بسته به مضمونشان میتوان در سه ردهی اصلی گنجاند: چشماندازهای روستایی، نماهای معمارانه، گل و گیاه. این سه خوشه از مضمونها در نقاشیهای هیتلر مدام تکرار میشوند. در میانهی اینها یک دورهی نقاشیهای جنگی را هم داریم که تنها چهار سال همزمان با جنگ جهانی اول به درازا میکشد و مضمون غالب آن جنگ و ویرانیهای برخاسته از آن است و خوشهی مستقل چهارمی را تشکیل میدهد. از آنجا که آثار دوران وین و دوران پس از جنگ پیوستاری مضمونی را تشکیل میدهند، نخست نقاشیهای جنگی هیتلر را مرور میکنیم و بعد به این چهار ردهی محتوایی میپردازم.
اما پیش از آن، نخست باید به چند اثر پراکنده بپردازیم که در ردههای یاد شده جای نمیگیرند. این آثار نیز احتمالا در دورهی وین کشیده شدهاند و مضمونشان با بقیهی کارها تفاوت دارد. هیتلر در کل نقاش منظره است و مهارتش بر چشماندازهای طبیعی یا نماهای معمارانه متمرکز بوده است. با این همه آثار جسته و گریختهای از او در دست داریم که به موضوعهایی دیگر پرداخته و از آن رو اهمیت دارد که نشان میدهد چرا برخی از مضمونها را اغلب نمیکشیده است. به عنوان مثال در آثار او چهرهی انسان و پیکر انسانی بسیار به ندرت دیده میشود و این را به اشکال گوناگون تفسیر کرده و از ناتوانی در ارتباط انسانی گرفته تا عقدههای رنگارنگ روانی را بر آن حمل کردهاند.
گذشته از نقاشی مریم مقدس و عیسای نوزاد که دیدیم، سه نقاشی مشهور دیگر از هیتلر داریم که در آن به بدن و هیکل انسانی پرداخته است. یکیاش بانویی زیباروست که همچون تندیسهای یونانی ترسیم شده، و نامش «آلمان» است و آشکارا مضمونی ناسیونالیستی دارد. دو تای دیگر بخشهایی از آثار بزرگتر هستند که هیتلر در آن گروهی از مردم را بازنموده است.
با مرور این سه نقاشی و نهادناش در کنار تابلوی مریم مقدس روشن میشود که هیتلر در کشیدن چهره چیرهدست نبوده و پرداخت صورت را خامدستانه انجام میداده است. در مقابل از سه نقاشی زیر معلوم میشود که در کشیدن هیکل انسانی مشکلی نداشته و تناسبها و حالت بدن را به نسبت خوب رعایت میکرده است. بنابراین احتمالا یکی از دلایلی که در میان آثار هیتلر پرتره یا نمای نزدیک از انسان نمیبینیم، آن بوده که در این زمینه چیرهدست نبوده و مهارتی که در کشیدن نماهای طبیعی یا معمارانه داشته را در این زمینهها فاقد بوده است.
آلمان
دو نقاشی جالب توجه دیگر را نیز باید در اینجا وارسی کنیم. یکیشان سر سگی را نشان میدهد و دیگری طبیعت بیجان است و یک بطری و چند میوه را شبیهسازی میکند. این نکتهی مهمی است که در آثار هیتلر علاوه بر انسان، جانوران هم بسیار به ندرت دیده میشوند. نقاشی این سگ نشان میدهد که او دست کم در ترسیم سر جانوران چیرهدست بوده و آن خامی که در نمودن چهرهی انسان میبینیم در اینجا نمایان نیست. نقاشی از طبیعت بیجان هم کیفیت قابل قبولی دارد، هرچند هیچ یک از اینها شاهکار محسوب نمیشود و همه را باید در نهایت آثاری متوسط ارزیابی کرد.
- Franz Sturmlechner ↑
ادامه مطلب: بخش نخست، گفتار پنجم: نقاشیهای میدان جنگ
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب