پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش چهارم: تبارنامه‌ی زبان و خط متون بودایی – گفتار نخست: زبان بوداییان آغازین

بخش چهارم: تبارنامه‌ی زبان و خط متون بودایی

گفتار نخست: زبان بوداییان آغازین

در دوران زندگی بودا، مردمی که در هند شمالی می‌زیستند، جمعیت آمیخته‌ای بودند که از یک طبقه‌ی چیره‌گرِ آریایی و زمینه‌ای از بومیان دراویدی تشکیل می‌شدند. اقتدار سیاسی در دست آریایی‌ها بود و به همین دلیل هم نویسایی و خط در میان ایشان رواج یافت و زبان ایشان را در نهایت به عنوان زبان غالب بر کرسی نشاند. زبانهای هند و ایرانی، شاخه‌ای از زبانهای هند و اروپایی هستند که به دو خانواده‌ی زبانهای هندی و ایرانی تقسیم می‌شوند. خانواده‌ی زبانهای هندی بیشتر در شمال و شرق هند رواج دارند و مهمترین زبانهای امروزینِ آن عبارتند از هندی، اردو، سانسکریت، بنگالی، و نپالی، پنجابی، گجراتی، آسامی و سینهالا. امروز کل سخنگویان به زبانهای هند و اروپایی حدود یک و نیم میلیارد نفر جمعیت دارند که نیمی از آنها به زبانهای هند و ایرانی (آریایی) سخن می‌گویند. کهنترین شکل زبانهای هند و ایرانی، زبان ودایی و زبان هیتی است که شباهت فراوانی به هم دارند.

مشهورترین زبان مقدس خانواده‌ی هندی، سانسکریت است. هرچند در زمان بودا زبان سانسکریت وجود داشته و به ویژه بین طبقه‌ی برهمنان رایج بوده است، اما خودِ بودا آموزه‌های خویش را به زبان محلی مردم منتقل می‌کرد که پالی خوانده می‌شود. زبان پالی و سانسکریت شباهت زیادی با هم دارند و تنها واج‌بندی و گویش‌شان با هم تفاوت دارد. بودا به زبان پالی دلبستگی داشته و حتا در جایی با ترجمه شدنِ سخنانش به زبان مقدس ودایی مخالفت کرده و آن را کاری احمقانه دانسته است. دلیلش هم قاعدتا این بوده که این زبان در آن زمان کاربرانی اندک داشته و زبانی باستانی محسوب می‌شده است.[1]

بعد از ظهور دولت مائوریه و فراز آمدن پانینی، زبان سانسکریت نظم و نسقی یافت و به زبان رایج برای انتقال مفاهیم ادبی و فلسفی تبدیل شد. با این وجود همچنان سنت بودایی با زبان پراکریت و و کاربردهای عامیانه‌ترش پیوند داشت.[2] زبان پالی که بودا با آن سخن می‌گفت، از نظر آواشناسی و ریخت‌شناسی کلمات با پراکریت نزدیکی بیشتری داشت، تا با سانسکریتِ تراشیده‌ی پانینی. به همین دلیل هم در ابتدای دوران تحول دین بودا، حتا متونی که به سانسکریت نوشته می‌شدند، گرایشی را به سمت زبان پراکریت و به ویژه پالی نشان می‌دادند. زبان این متون را «سانسکریت بودایی دورگه»[3] می‌نامند. به ویژه در نوشتارهای مکتب مهاسنگهه می‌بینیم که زبان پالیِ اولیه به تدریج «سانسکریتی شده» و از نظر آوابندی به این زبان نزدیک شده، هرچند دستور زبان همچنان پراکریت باقی مانده است. «پالی» در اصل به معنای سطر و متن است. این زبان نام خود را از متون تفسیری بودایی گرفته که سطرهایی از متون مقدس بودایی را می‌آوردند و بعد به زبانی دیگر آن را شرح می‌کرده‌اند. این زبان در قلمرو مگده‌ی باستان رایج بوده و به همین دلیل خودِ بودا آموزه‌های خود را به این زبان تعلیم می‌داده است.[4]

زبان متون بودایی در واقع پیوستاری تاریخی را بر می‌سازد که از زبان پالی و پراکریت اولیه شروع شده و با شیبی ملایم به سانسکریت دورانهای بعدی تبدیل می‌شود. این بافت زبانی با سانسکریت پرداخته و خالص برهمنان که متون ودایی را با آن می‌نوشتند، تفاوت دارد. از این روست که واژه‌بندی و ساخت ادبی متون بودایی کاملا با متون سانسکریت غیربودایی تفاوت دارد و همچنان میراث غیرسانسکریت اولیه را حمل می‌کند.[5] تنها راهبان و نویسندگان بودایی انگشت‌شماری را سراغ داریم که مانند اسوَه‌گوشَه به سانسکریت پرداخته و آن را خالص بنویسند. ایشان نیز همگی به طبقه‌ی برهمنان تعلق داشته و از کودکی در این زبان آموزش دیده بوده‌اند و بعدتر به کیش بودایی روی آورده‌اند. این قاعده احتمالا در مورد مکتبهایی مانند سرواستی‌وادین که به سانسکریت سره و خالص می‌نوشته‌اند نیز صادق بوده است. بنابراین در ابتدای کار دین بودایی از نظر زبان، با زبان مردمیِ پالی ارتباط داشته است.

 

 

  1. Hazra, 1994: 5.
  2. Edgerton, 1936: 503.
  3. Buddhist Hybrid Sanskrit (BHS)
  4. پاشائی، 1380: 28.
  5. Edgerton, 1936: 504.

 

 

ادامه مطلب: گفتار دوم: نویسا شدنِ هند

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب