برنده-برنده بازی کنید
چیزی را که اکنون میگویم جدی بگیرید: واقعیت نخست این است که «چیرگی» با «سلطه» متفاوت است. زمانی که با دیگری وارد بازی میشویم «برنده» و «بازنده» داریم. یک نفر میتواند یکی از این دو حالت را داشته باشد: یا برنده باشد و یا بازنده. در بازی ممکن است (1) من برنده شوم، دیگری بازنده، (2) من بازنده شوم، دیگری برنده، (3) من بازنده شوم، دیگری هم بازنده، و (4) من برنده شوم و دیگری هم برنده. پس چهار حالت ممکن است رخ دهد.
این چهار حالت الگوی کلی کنش متقابل آدمهاست؛ به این معنی که برای هر دو نفری که وارد بحث میشوند، در هر لحظه، یکی از این چهار حالت رخ میدهد. این حالتها پویاست و تثبیتشده نیست. نمیتوانیم از پیش تعیین کنیم و به دیگری پیشنهاد بدهیم که او هم وارد کنش متقابل برنده-برنده شود و مطمئن باشیم که از آن پس همواره با آن شخص برنده-برنده بازی خواهیم کرد. نمیتواند به این شکل باشد، زیرا همه دوست دارند برنده باشند، همه در پی به دست آوردن چیزهای خوب هستند، چیزهایی مانند اسم و رسم، دانش و یا قدرت اجتماعی.
در مناظره همواره دو گروه هستند که به طور مشخص گروهی برنده و گروه دیگر بازنده میشود. تقریباً در تمام موارد به همین ترتیب است. اما اشکال کار اینجاست که ما همیشه در محوری بازی میکنیم که یک سر آن منِ برنده است و دیگر برایمان اهمیتی ندارد، در آن سر، دیگری بازنده شود. بازنده شدنِ دیگری مهم نیست، اما من حتماً باید برنده شوم. طبیعی است که طرف مقابل نیز همین نظر را دارد.
همانطور که گفتیم در بازی معمولاً یک نفر برنده و دیگری بازنده میشود. اگر یک نفر همواره برنده شود و دیگری مدام ببازد ماجرا تبدیل به یک الگوی تکرارشونده میشود؛ یعنی فردِ برنده به بردن و فرد بازنده به باختن عادت میکند. این قضیه در مورد افراد مختلف متفاوت است. من ممکن است در مقابل فردی که قویتر از من است بازنده-برنده بازی کنم؛ یعنی عادت کنم که در برابر او ببازم، و در عوض در مقابل فردی که ضعیفتر از من است برنده-بازنده بازی کنم، به این معنی که حق او را زیر پا بگذارم؛ در حالی که اجازه میدهم فرد قویتر حق من را بخورد. آیا این الگو برایتان آشنا نیست؟
این محور محوری معیوب است. علمی وجود دارد که این مسائل را بررسی میکند. در آنجا قاعدهای داریم که در آن دیر یا زود دو سر محور بازنده میشود. زمانی که دیگری میبیند من در حال برنده شدن هستم کاری میکند که من هم ببازم. برعکس آن هم صادق است؛ یعنی زمانی که من ببینم طرف مقابل دارد برنده میشود به هر کاری دست میزنم تا او هم بازنده شود. در نتیجه هم من و هم دیگری هر دو بازنده میشویم؛ به عبارت دیگر، در این قاعده محور برنده-بازنده خیلی زود تبدیل به بازنده-بازنده میشود.
قاعدهی دیگری که وجود دارد این است که الگوی بازنده-بازنده الگویی شکننده است. بازیای که در آن هر دو بازنده شوند ادامه پیدا نمیکند. برای روشن شدن مطلب میانگین زمانی را که دو نفر با هم دوست هستند در نظر بگیرید. واحد کمّی دوستی دو نفر در زمان چقدر است؟ ماه؟ سال؟ قاعدتاً دقیقه نمیتواند باشد. زمانی که دو نفر با هم دوست هستند یعنی بازی بینشان برنده-برنده است. برنده-برنده پایدار است، اما بازنده-بازنده ناپایدار است. این دو الگو تثبیتشده نیست و نوسان میکند. بازنده-بازنده میتواند تبدیل به برنده-برنده شود و برعکسِ آن هم ممکن است رخ دهد. مثالی که میتوانیم برای بازنده-بازنده بیاوریم کتککاری خیابانی است. چنین اتفاقی معمولاً چقدر طول میکشد؟ واحد زمانی دعوا چقدر است؟ سال؟ ماه؟ روز؟ ساعت؟ دقیقه؟ چند مورد دعوا تا کنون دیدهاید که بیشتر از چند دقیقه طول بکشد؟
دانشجو: دعوایی که حالت فیزیکی نداشته باشد ممکن است حتی سالها ادامه پیدا کند، مثل دعواهای خانوادگی.
بله، اما اینجا بحث در مورد دعواهایی است که جدی نباشد، مانند دو نفری که روبهروی هم به همدیگر ناسزا بگویند یا همدیگر را بزنند. این معمولاً در حدّ چند دقیقه است. هرچند ممکن است شما فکر کنید افرادی هم هستند که زندگیشان از راه دعوا با دیگران میگذرد که البته استثناست!
دانشجو: دعوا و کشمکش ممکن است بین کشورهای مختلف نیز رخ دهد که در نهایت تبدیل به جنگ میشود.
دقیقاً. این الگوی کلی کنش متقابل هر دو سیستمی است که دارای منافع مشترکاند. داشتنِ منافع مشترک ویژگی لازم آن است. به عنوان مثال دو کشوری که بر سر مجموعهای از منابع، مانند معادن و بندرگاهها، کشمکش دارند از همین الگو پیروی میکنند، زن و شوهر، دو شرکت، دو همسایه، دو قبیله… همه از همین الگو پیروی میکنند.
دانشجو: مسلماً این الگو الگوی درستی نیست و حتماً نقطهای وجود دارد که در آن هر دو طرف به ثبات برسند.
بله، همینطور است. ما میخواهیم مسئله را ساده میکنیم، زیرا موضوع مورد بحث اکنون «مناظره» است. واقعیت امر این است که در یک شبکه میتواند n بازیگر وجود داشته باشد که میتوان همه را دو به دو تعریف کرد. میتوان برای آنها ماتریس کشید و از جمع آنها به یک نقطهی تعادل رسید که به آن نقطهی تعادل نش (Nash equilibrium) یا نقطهی کوری (Curie point) میگویند. با استفاده از آن میتوان پیشبینی کرد که مثلاً دو شرکتی که با هم کار میکنند احتمالاً در آینده چه وضعیتی دارند. احتمالاً همدیگر را نمیکُشند و این که با هم ازدواج کنند هم بعید است! این دو شرکت همکاری خود را ادامه خواهند داد و سمت حرکتشان را میتوان تا حدودی پیشبینی کرد.
چیزی که میخواهم بگویم و پیشنهاد مؤکد من است و میتواند به عنوان یک اندرز و مهمترین جملهی این کارگاه باشد این است که برنده-برنده بازی کنید. تنها بازیِ موفق بازی برنده-برنده است. سه الگوی دیگر همگی ناموفقاند. بعضی از آنها ذاتاً و مشخصاً ناموفقاند، مثل بازی بازنده-بازنده و بازنده-برنده که در هر دو شما بازندهاید. ممکن است تصور کنید بازی برنده-بازنده موفق است چون شما برنده شدهاید، اما باید بدانید حتی اگر شما هم برنده باشید، زمانی که طرف مقابل بازنده است، دیر یا زود، بازی تبدیل به بازنده-بازنده میشود و شما دوباره خواهید باخت. سعی کنید این سه الگو را به هیچ وجه بازی نکنید.
دانشجو: اگر ما بخواهیم برنده-برنده بازی کنیم و طرف مقابل نخواهد چه کار کنیم؟
در مناظره کسی که برنده-برنده بازی میکند قویتر است. اصلاً به این معنی نیست که سادهلوحانه بازی کنید یا بگذارید طرف مقابل به شما صدمه بزند. اگر دیگری با شما برنده-بازنده بازی کرد، جلوی صدمه را بگیرید، میتوانید یک جایی کنش متقابل را با او قطع کنید. نقطهای را نگه دارید که میتوان در آن برنده-برنده بازی کرد.
دانشجو: در شرایطی نمیتوان وارد بازی نشد، مانند زمانی که کشوری به ما حمله کرده است.
بله در مواردی نمیتوان از ورود به بازی شانه خالی کرد، نمیتوان گفت «من در این بازی شرکت نمیکنم» که البته به ندرت پیش میآید و شرایط کمیابی است. معمولاً وقتی افراد یا گروههایی با هم درگیر میشوند، میتوان از این سه الگو پرهیز کرد، به ندرت پیش میآید که نتوانند. مثلاً در درگیریهای خیابانی کسانی که با هم درگیر میشوند به سادگی میتوانند از دعوا پرهیز کنند و کنش متقابل را قطع کنند. به ندرت پیش میآید که کسی با قمه دنبال دیگری بیفتد تا دیگری مجبور شود حتماً با او وارد دعوا شود و یا حتماً پا به فرار بگذارد! معمولاً دعواها به این شکل نیست؛ بنابراین اغلب میتوان برنده-برنده بازی کرد و این چیزی است که من اکیداً پیشنهاد میکنم.
مناظره یعنی بحث بین دو نفر یا دو گروه، بحثی که در آن یکی برنده و دیگره بازنده میشود. ما تلاش میکنیم در این بازی ببریم، پس شکل ظاهریِ بازی برنده-بازنده است. پرسشی که اکنون پیش میآید این است که وقتی من میخواهم برنده شوم و طرف مقابل قرار است ببازد، مگر میشود در اینجا برنده-برنده بازی کرد؟
دانشجو: میتوان به گونهای بازی کرد که من برنده شوم اما فرد بازنده تحقیر نشود یا احساس شکست نکند.
چگونه؟ در ادامه توضیح خواهم داد.
ادامه مطلب: اخلاقی بازی کنید