گفتار بیست و پنجم: خط سغدی
قلمرو: ایران شمال شرقی،ترکستان و غرب چین
زبان: سغدی
دورهی رواج: ۳۷۰۰-۴۶۰۰ تاریخی(۳۲۰ – ۱۲۰۰ م.)
دولت پشتیبان: اشکانی و ساسانی
زبان سغدی یکی از زبانهای خانوادهی ایران شرقی است که برای حدود هزار سال گسترشی جهانی داشت و در سراسر نیمهی خاوری اوراسیا و گسترهی راه تجاری ایرانی (راه ابریشم) همچون زبان میانجی به کار گرفته میشد. این زبان با سه خط نوشته میشد که مهمترینشان سغدی بود. دوتای دیگر خط مانوی و خط سریانی استرنجیلی بود که مانویان و ترسایان با آن متون مقدس خود را مینوشتند. با خط سغدی طیفی وسیع از متون که به ادیان گوناگون مربوط میشد، نوشته میشد و خط روزمره و معمول مردم به حساب میآمده است. جدای آن که اغلب بوداییان و بسیاری از مانویان و زرتشتیان نیز با آن متون ویژهی خود را مینوشتند.
به همان ترتیبی که خط آرامی با واسطهی بازرگانان یهودی در قلمرو اروپا رواج یافت و خط ییدیش را پدید آورد، در قلمرو چین هم خط سغدی با واسطهی بازرگانان ایرانی رواج پیدا کرده بود و برای بیش از هزار سال در قلمرو تمدن چینی نویسهی واسطه و عام قلمداد میشد.
نشانههای اولیهی خط سغدی همچون مشتقهایی از آرامی هخامنشی از قرن ۳۵-۳۶ (ق ۲-۲م.) در منطقهی سغد و خوارزم پدیدار میشوند. این آثار لوحهایی سفالی است با خط سغدی آغازین که در کولتپه در نزدیکی تاشکند کشف شدهاند. این الواح اسنادی هستند که شرح ميدهند چگونه امیری اشکانی از شهر چاچ (تاشکند) فرمان تشکیل یک کوچنشینی را در آن ناحیه صادر کرد و در نتیجه مردمی از سمرقند و شهر سبز (کِش) و نخشب (کَرشی) و بخارا به آنجا مهاجرت کردند و شهری نو تاسیس کردند.[1] امیر مورد نظر در متن با لقب «سپذنی» (اسپهبد) نامیده شده و این واژهای سغدی است. یعنی فرهنگ و زبان متمایز سغدی در این هنگام تازه در کار نویسا شدن با خطی ویژهی خود بوده است.
نظر غالب آن است که خط سغدی از سریانی مشتق شده، اما زمانبندی ظهور این دو خط چنین فرضی را تایید نمیکند. قدیمیترین نمونهی پیدا شده از خط سغدی تمایز یافتهی آغازین نامههایی است که در یک قلعه در دونهوانگ واقع در استان گانسوی چین کشف شده است. این نامهها در سال ۳۶۹۲-۳۶۹۳ (۳۱۲-۳۱۳ م.) نوشته شدهاند. بنابراین خط سغدی در نیمهی دوم عصر اشکانی شکل گرفته و در دهههای آغازین دوران ساسانی به حالت پختهاش دست یافته است. این روند همزمان است با ظهور خط سریانی و بنابراین انتقال و نهادینه شدن دین مسیح در این منطقه، و ورود خط سریانی به شمال شرقی ایران زمین عامل اصلی پیدایش خط سغدی نبوده است. خط سغدی در حدود سال ۳۷۰۰ (۳۰۰ م.) شکل گرفت و تا حدود سال ۴۶۰۰ (۱۲۰۰م.) استفاده از آن رواج داشت.
لوح گلی با خط سغدی آغازین، ۱۴ در ۳۱ سانتیمتر، خوارزم و سکائیه (قزاقستان)، قرن ۳۵-۳۷ (ق ۱-۳ م.)
نامهی دونهوانگ به خط سغدی، ۴۲ در ۳/۲۴ سانتیمتر، استان گانسوی چین، سال ۳۶۹۲-۳۶۹۳ (۳۱۲-۳۱۳ م.)
علاوه بر ناهمخوانی زمانی، اسناد یافت شده در کولتپه نشان میدهد که باید دربارهی وامگیری سرراست سغدی از سریانی تجدید نظر کرد. این اسناد نویسهای را نشان میدهند که آشکارا از آرامی مشتق شده و مقدمهی سغدی است، و ارتباطی هم با سریانی ندارد. نامهی یافته شده در دونهوانگ با خطی پخته و منظم در حجمی چشمگیر نوشته شده و این نشان میدهد که خط سغدی در این هنگام چند قرنی سابقه داشته است. به ویژه که این نامهها متونی درباری نیستند و به نویسایی جمعیت ایرانی و رواج نامهنگاری میانشان گواهی میدهند.
به این ترتیب خط سغدی و سریانی تقریبا همزمان در قرون ۳۵-۳۷ (۱-۳م.) زاده شده و همزمان در ابتدای عصر ساسانی به شکل نهاییشان دست یافتند. ویژگی مهم مشترکشان یعنی به هم چسبیدن حروف در یک کلمه که متمایز کنندهی سریانی از آرامی و پهلوی از پارتی است، نوآوری بزرگی بود که در ابتدای عصر ساسانی رخ داد. یعنی دوران شکلگیری خط سغدی تقریبا با سریانی برابر است و این احتمال وامگیری یکی از دیگری را ضعیف میسازد. به خصوص که این دو نویسه در درون قلمرو جغرافیایی ایران زمین بیشترین فاصله را با هم دارند و یکی در گوشهی جنوب غربی و دیگری در گوشهی شمال شرقی ایران پدید آمدهاند.
بنابراین حدسم آن است که پیدایش خط سغدی روندی درونزاد بوده و این نویسه به طور مستقیم از آرامی مشتق شده باشد و موازی با سریانی تحول یافته باشد. بیتردید وامگیریهای بینابینی هم بین نویسهها در کار بوده است. همچنان که سریانی عناصری را از نبطی وام گرفت، و سغدی هم بعدتر از سریانی ریختها و ترکیبهایی ستاند. با این حال همهی اینها را باید فرزندان آرامی و خواهران هم در نظر گرفت، نه سلسلهای از نسلهای پیاپی خطها.
نویسهی سغدی هفده نشانه برای همخوانها داشت که بسته به این که ابتدا، میان یا انتهای کلمه قرار بگیرند، شکلشان تغییر میکرد. حروف در یک کلمه به هم میچسبیدند و بین کلمات فاصلهای گذاشته میشد و سطرها افقی و از راست به چپ نوشته میشد. حروف «ا-و-ی» علاوه بر همخوان، واکبر بلند را هم نمایش میدادند و بر خلاف آرامی و سایر خطهای برآمده از آن، گاه واکبرهای کوتاه (اَ-اِ-اُ) را نیز نشان میدادند. در برخی از نسخهها این نظام الفبایی کل واکبرها را هم بازنمایی میکرد و واکبرهای بلند با پیشتر نهادن یک الف اضافی از واکبرهای کوتاه متمایز میشدند. بعد از فروپاشی عصر ساسانی که چند خط دختری از جمله ترکی کهن از این نویسه زاده شد، زیر تاثیر آن ۹۰ درجه چرخش در سطربندی آن رخ نمود و جملهها در ستونهایی از بالا به پایین نوشته میشدند. خود این ستونها هم بر صفحه از چپ به راست چیده میشدند.
شاخصی که نشان میدهد خط سغدی بیشتر از پهلوی تاثیر پذیرفته تا سریانی، آن است که در این خط هم هزوارش وجود دارد و برخی از کلمات به ویژه ضمیرها و حرف تعریفها و حرف اضافهها و حرف ربطها به آرامی (و نه سریانی) در میانهی جمله نوشته میشدند. الفبای سغدی ترتیبی ابجدی داشت و سیاههای از آن در پنجکنت به دست آمده که نشان میدهد حروف با همان ترتیب آرامی در آن ثبت میشدهاند. تنها تفاوت آن است که مشتقی از «لام» در پایان فهرست تکرار میشده و این بدان خاطر بوده که همخوانهای «ذ» و «ث» را نشان میداده است.
خط سغدی هم با توجه به دایرهی جغرافیایی پهناوری که کاربرد داشت و زمان طولانی رواجش، شاخهزایی کرد و به چند شکل نوشته میشد. در اوایل دوران ساسانی (ابتدای قرن ۳۸/ ق ۴م.) خط سغدی آغازین پدید آمد که در آن حروف جدا از هم نوشته میشد و تمایز میان شکل حروف روشن بود. در حدود سال ۳۹۰۰ (۵۰۰م.) شکلی دیگر از این نویسه در میان جماعت بوداییها شکل گرفت که آن که نویسهی سوترا مینامند و نوعی خوشنویسی بود با حروف درهم پیوسته. در پایان دوران ساسانی و همزمان با ظهور اسلام هم خط شکستهی سغدی پدید آمد که گاه آن را اویغوری مینامند چون خاستگاهش ترکستان بوده است. در این نسخه از سغدی خطی پایه بین حروف کشیده میشد و این احتمالا از خط سانسکریت وامگیری شده بود که در همان حدود در این منطقه رواج مییافت. در این خط اخیر تمایز میان حروف درست مشخص نبود و به همین خاطر خواندن جملات و کلمات دشوار بود و به تمرین زیاد نیاز داشت.
برگی از «رستم و دیوان» با خط سغدی شکسته، ۲۸ در ۲۹ سانتیمتر، پنجکنت، قرن ۴۲-۴۳ (ق ۸-۹ م.)
متن بودایی وِسانتارَه جَتَکَه به نویسهی سوترا، ۴۸/۵ در ۱۴/۷ سانتیمتر،قرن ۴۲-۴۳ (ق ۸-۹ م.)
نامهای به خط سغدی آغازین
- Sims-Williams, Grenet, and Podushkin, 2007 [2009]: 1005–1034. ↑
ادامه مطلب: گفتار بیست و ششم: خط ارمنی
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب