بخش دوم: موجودات آشنای بیگانه – حرف غ
غامباراک
غامْباراکها موجوداتی به نسبت کوچکاندام هستند که بلندای قدشان به حدود یک متر میرسد. هیکلی چاق و فربه و سه دست و سه پا دارند. سراسر سطح بدنشان از فلسهای نقرهای ظریفی پوشیده شده که در برابر نور محیط واکنش نشان میدهد و به رنگهای گوناگون در میآید. از بین این فلسها رشتههای سفید و باریکی مثل موهایی بلند بیرون زده که بافتی عضلانی دارد و مدام در اطراف بدن موجود حرکت میکند و الگوهایی میسازد که در چشم این مردم معنادار است و نوعی زبان بدن محسوب میشود. غامباراکها با جنباندن مداوم این موها خدایان بیشمارشان را ستایش میکنند. جالب آن که تغییر رنگهای فلسهای روی بدنشان هم بیانگر است و همچون ابراز حالات هیجانی و بیان احساساتشان تفسیر میشود.
غامباراکها در کل دو جمعیت اصلی دارند. یک گروهشان اعتقاد دارند که ابراز احساسات شخصی امری گستاخانه و ناپسند است و توهینی به مقام خدایان محسوب میشود. از این رو جنباندن همیشگی موهای بدنشان را ضروری میدانند و با آن سطح بدنشان و رنگهای متغیر فلسها را از دیدهها پنهان میکنند. در مقابل گروهی دیگر هستند که منکر وجود خدایانشان هستند و تغییر رنگ بدنشان را ارزشمند و اصیل میدانند و در مقابل چرخش موها را امری ارتجاعی و خرافی قلمداد میکنند. این گروه اخیر موهای تنشان را میتراشند و بنابراین شکل ظاهریشان با گروه اول متفاوت است.
این موجودات دوجنسی هستند و از راه جوانه زدن و گردهافشانی تولید مثل میکنند. هر از چندی غدههایی روی بدنشان پدید میآید و همزمان از میانهی فلسهایشان گردههایی سیاه رنگ با فورانهایی شدید بیرون میزند و در هوا پراکنده میشود. گردهها بسیار ریز و جانسخت هستند و ممکن است صدها سال در هوا بچرخند و همچنان فعال باقی بمانند. وقتی گردهها بر غدهی غامباراکی دیگر مینشیند، آن را بارور میکند و جنینی در آن غده رشد میکند. وقتی غده از حدی بزرگتر شد، پوستهاش شکافته میشود و یک غامباراک کوچک از آن بیرون میآید. این نوزادان به موجودات بالغ شباهت دارند و نیازی به مراقبت ندارند. آنان به سرعت استقلال خود را به دست میآورند و معمولا در نقش خدمتکار خانگی در جایی به کار مشغول میشوند.
فرزندان غامباراکهای سنتگرا یا کافر تماس زیادی با والدینشان ندارند و به همین خاطر ممکن است به هریک از این دو مذهب بگروند. شخصیت روانی وابستگان به این دو گروه با هم فرق میکند. غامباراکهای کافر که موهایشان را میتراشند، در مخالفت با گروه سنتگرای دیگر خود را ناغامباراک مینامند و معتقدند صورتی تکامل یافته و مجزا از ایشان هستند. آنان اغلب تاجر و هنرمند هستند و انجمنها و دستههایی ثروتمند و بانفوذ در سراسر کیهان تاسیس کردهاند. گروه سنتگرا که به پیچش مو وفادار باقی ماندهاند، اغلب انفرادی زندگی میکنند و نوعی زهد و کنارهجویی از شادمانیهای دنیوی را مراعات میکنند. اینها غامباراکهای اصیل هستند و اغلب در خدمت فرقهها و سازمانهای خیریه عمر میگذرانند و خویشتن را وقف چیزی متعالیتر از خود میکنند. هرچند دربارهی این که آن امر متعالی چه باشد، وسواس زیادی نشان نمیدهند. چنان که برخیشان نزد کینشارها به اجرای مراسم پرستش مولوکها مشغولاند و برخی دیگر در میان شورشیانی که به دلایل مذهبی با مولوکها میجنگند مقیم شدهاند و به ایشان خدمت میکنند.
ریشه: نام این موجودات از اصطلاح فارسی «غمبرک زدن» گرفته شده است!
ادامه مطلب: بخش دوم: موجودات آشنای بیگانه – حرف ف
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب