بخش سیزدهم: برگردان و زند فصل سیزدهم
گفتار نخست: برگردان فصل سیزدهم
寵辱若驚,貴大患若身。
何謂寵辱若驚?寵為下,得之若驚,失之若驚,是謂寵辱若驚。
何謂貴大患若身?吾所以有大患者,為吾有身,及吾無身,
吾有何患?故貴以身為天下,若可寄天下;愛以身為天下,若可託天下。
۱۳.۱: چه احترام باشد و چه بیآبرویی، (هردو) هراسانگیز است
اگر اشرافزادهای بزرگ هم باشی، نگران خویشتن خواهی بود
۱۳.۲: چرا میگوییم احترام و بیآبرویی هراسانگیزند؟
اگر فروپایهای احترام را بجوید و به دستش آورد، هراسان خواهد بود.
اگر از دستش بدهد هم هراسان خواهد بود
از این روست که میگوییم چه احترام داشته باشی و چه بیآبرویی، هراسان خواهی بود.
۱۳.۳: چرا میگوییم اگر اشرافزادهای بزرگ هم باشی، نگران خویشتن خواهی بود؟
پس جایگاه من است که با کسب عظمت نگران کنندهتر مینماید.
کردار من مایهی پُری خویشتن است،
(اما) دست یافتن به من از تهی شدن خویش ناشی میشود.
۱۳.۴: چرا پُری من (برخورداری من از اموال فراوان) نگران کننده است؟
چون که عالیجناب (که توانگر است،) خود را زیر آسمان پیر میسازد
اگر که به (قلمرو) زیر آسمان تکیه کند
چون که خود را زیر آسمان گرانبها میسازد
اگر که به (قلمرو) زیر آسمان اعتماد کند.
فصل سیزدهم یکی از بخشهای طولانی و به نسبت پیچیدهی متن است که از سه بند با درازاهای متفاوت تشکیل شده است. بند نخست دو جملهی چهار و پنج کلمهای دارد به این شکل:
寵 (چونگ: احترام، عشق، صیغه) 辱 (رو: توهین، شرم، بیآبرو کردن) 若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 驚 (جینگ: ترس، شرم، هراسان)
貴 (گوئی: گرانبها، اشرافی، عالیجناب) 大 (دا: بزرگ، عظیم، بالغ، پدر) 患 (هوآن: نگران شدن، قرارداد، تهدید) 若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 身 (شِن: بدن، شأن، خویشتن)
این دو جمله را بنا به هنجار مرسوم اغلب در بافتی بودایی، انتزاعی و زمانپریشانه ترجمه کردهاند و این به قیمتِ نادیده انگاشتن برخی از علامتها و وانهادنشان در ترجمه، و افزودن کلماتی غایب در متن ممکن شده است. معنای جملات اما روشن است و کافی است به نشانههای اصلی متن وفادار بمانیم تا آن را دریابیم: «چه احترام باشد و چه بیآبرویی، (هردو) هراسانگیز است/ اگر اشرافزادهای بزرگ هم باشی، نگران خویشتن خواهی بود.»
چنین مینماید که این بند آغازین زبانزدی کهن بوده باشد. دو بند بعدی در مقام توضیح آن نوشته شدهاند. بند دوم از پنج جملهی نثرگونه تشکیل یافته که نشانههای برسازندهاش چنین است:
何 (هِه: چی؟ کی؟ چرا؟ کجا؟) 謂 (وِی: گفتن) 寵 (چُنگ: احترام، علاقه، صیغه) 辱 (رو: توهین، شرم، بیآبرو کردن) 若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 驚 (جینگ: ترس، شرم، هراسان)؟
寵 (چونگ: احترام، عشق، صیغه) 為 (وِی: کردن، ساختن، بودن) 下 (شیا: پایین، فروپایه، بعدی) 得 (دِه: به دست آوردن، قرارداد، نتیجه، مناسب) 之 (ژِه: داشتن، رفتن) 若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 驚 (جینگ: ترس، شرم، هراسان)
失 (شی: از دست دادن، نادیده گرفتن، شکست خوردن، اشتباه، تقصیر) 之 (ژِه: داشتن، رفتن) 若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 驚 (جینگ: ترس، شرم، هراسان)
是 (شی: بودن، باشه) 謂 (وِی: گفتن) 寵 (چونگ: احترام، عشق، صیغه) 辱 (رو: توهین، شرم، بیآبرو کردن) 若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 驚 (جینگ: ترس، شرم، هراسان)؟
نخستین جملهی بند دوم و بند سوم تکرار دو جزء بند نخست هستند و آن را به شکلی پرسشی بازنگری میکنند. در اولین جمله میخوانیم که «چرا میگوییم احترام و بیآبرویی هراسانگیز است؟» بعد با دو جملهی بعدی به این پرسش پاسخ داده و در نهایت باز همان را تکرار کرده است:
اگر فروپایهای احترام را بجوید و به دستش آورد، هراسان خواهد بود.
اگر از دستش بدهد هم هراسان خواهد بود
از این روست که میگوییم چه احترام داشته باشی و چه بیآبرویی، هراسان خواهی بود.
بند سوم بسیار طولانی است و حدس من آن است که این بخش در اصل دو بند بوده است. اما ادامهی همین پرسش و پاسخ محسوب میشود و با بند دوم متنی یکپارچه میسازد. نخست همان جملهی بند اول را به شکل پرسشی داریم:
何 (هِه: چی؟ کی؟ چرا؟ کجا؟) 謂 (وِی: گفتن) 貴 (گوئی: گرانبها، اشرافی، عالیجناب) 大 (دا: بزرگ، عظیم، بالغ، پدر) 患 (هوآن: نگران شدن، قرارداد، تهدید) 若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 身 (شِن: بدن، شأن، خویشتن)؟
یعنی: «چرا میگوییم اگر اشرافزادهای بزرگ باشی هم نگران خویشتن خواهی بود؟»
بعد در یک جملهی بلند مشابه پاسخ میدهد:
吾 (ووا: من، مال من) 所 (سوئُو: جا، مکان) 以 (ای: پس) 有 (یُوو: فراوان، داشتن) 大 (دا: بزرگ، عظیم، بالغ، پدر) 患 (هوآن: نگران شدن، قرارداد، تهدید) 者 (ژِه: پسوند صفت برتر؛ -تر/ -ترین)
یعنی: «پس جایگاه من است که با کسب عظمت نگران کنندهتر مینماید.»
بعد از آن دو جملهی کوتاه چهار کلمهای داریم که نشانههایش یکی در میان همسان است. یعنی یک بیت شعر پس از این پاسخ آمده است:
為 (وِی: کردن، ساختن، بودن) 吾 (ووا: من، مال من) 有 (یُوو: فراوان، داشتن) 身 (شِن: بدن، شأن، خویشتن)
及 (جی: رسیدن، دست یافتن) 吾 (ووا: من، مال من) 無 (وو: نه، هیچ) 身 (شِن: بدن، شأن، خویشتن)
در این جملات با دوقطبی تهیا / پری (無/有) سر و کار داریم که پیشتر هم در فصلهای دیگر مشابهش را داشتیم. معنی دو جمله بنابراین چنین است: «کردار من مایهی پُری خویشتن است، (اما) دست یافتن به من از تهی شدن خویش ناشی میشود.»
در ادامه یک جملهی پرسشی دیگر داریم و دو بیت شعر در مقام پاسخ. مصراعهای فرد در سه نشانهی پایانیشان و مصراعهای زوج در چهار نشانه از پنج علامتشان همسان هستند. به همین خاطر حدس من آن است که این بخش بندی مستقل را میساخته است. هرچند در نسخههای امروزین کل این ناحیه را یکپارچه در نظر گرفتهاند:
吾有何患? 故貴以身為天下, 若可寄天下;
愛以身為天下, 若可託天下。
علامتهای تشکیل دهندهی این بخش چنیناند:
吾 (ووا: من، مال من) 有 (یُوو: فراوان، داشتن) 何 (هِه: چی؟ کی؟ چرا؟ کجا؟) 患 (هوآن: نگران شدن، قرارداد، تهدید)؟
故 (گو: پیر، قدیمی) 貴 (گوئی: گرانبها، اشرافی، عالیجناب) 以 (ای: پس) 身 (شِن: بدن، شأن، خویشتن) 為 (وِی: کردن، ساختن، بودن) 天 (تیان: آسمان) 下 (شیا: پایین، فروپایه، بعدی)
若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 可: (کْئو: قید امکان: شاید که…، ممکن است که…) 寄 (جی: اعتماد کردن، تکیه کردن، ابراز، هدیه) 天 (تیان: آسمان) 下 (شیا: پایین، فروپایه، بعدی)
愛 (آی: دوست داشتن، عشق، گنج) 以 (ای: پس) 身 (شِن: بدن، شأن، خویشتن) 為 (وِی: کردن، ساختن، بودن) 天 (تیان: آسمان) 下 (شیا: پایین، فروپایه، بعدی)
若 (روئو: تو، او، مطیع، اگر) 可: (کْئو: قید امکان: شاید که…، ممکن است که…) 託 (توئو: اعتماد کردن، روی کسی حساب کردن) 天 (تیان: آسمان) 下 (شیا: پایین، فروپایه، بعدی)
این بخش را به صورتهایی بسیار متنوع ترجمه کردهاند. به شکلی که تقریبا هیچ یک نه با هم شباهتی دارند و نه با این نشانههای متنی ارتباطی. خود متن چنین معنایی میدهد: «چرا پُری من (برخورداری من از اموال فراوان) نگران کننده است؟/ چون که عالیجناب خود را زیر آسمان پیر میسازد/ اگر که به (قلمرو) زیر آسمان تکیه کند/ چون که خود را زیر آسمان گرانبها میسازد/ اگر که به (قلمرو) زیر آسمان اعتماد کند.»
گفتار دوم: زند فصل سیزدهم
شالودهی این فصل بر نقد شأن اجتماعی و نقد معیارهای فرازمرتبه یا فرودست بودن استوار شده است. چارچوب کلی بحث آن است که کوشش برای جلب افتخار و احترام دیگران کاری عبث است، چون در نهایت این موقعیت والای اجتماعی ناپایدار است و هرکس از بلندایی مرتفعتر سرنگون شود، آسیب بیشتری خواهد دید. بر این مبنا شعر آغازین متن تدوین شده که بندهای اول و دوم را در بر میگیرد و احتمالا قدیمیتر از ادامهی فصل سیزدهم است. این بخش گویا در ابتدای کار موضعگیریای در برابر سنتهای جمعی و سلسله مراتب سفت و سخت جامعهی چینی بوده است.
از بند سوم به بعد چنین مینماید که کسی بر مبنای همان شعر اولی، متنی تازه درست کرده باشد. اینجا دیگر پری در برابر تهیا است که مهم است و این به موضعگیری در برابر فرهنگ ایرانی مربوط میشود. در حالی که بخش نخستین چنین نشانهای ندارد و احتمالا متنی یکسره درونزاد و بیربط به همسایگان غربی بوده است. نیمهی دوم متن خود از چند بخش تشکیل یافته، اما محورش از احترام/ بیآبرویی به پری/ تهیا یا توانگری/ تهیدستی جابهجا شده است. ساختارش هم تقلیدی از همان شعر آغازین است. بنابراین احتمالا در زمانی دیرآیندتر، کسی آن شعر کهنتر را گرفته و در حال و هوایی تازه و در اعتراض به نظمی بیرونی مفاهیمی تازه را در آن گنجانده است.
این بخش دوم در ضمن معنایی مبهم دارد. این که منظور از «زیر آسمان» دقیقا چیست، جای بحث دارد. ممکن است تعبیری شبیه به گیتی مورد نظر باشد، و شاید هم استعارهای برای کل جهان باشد. به هر صورت این ترکیب 天下 که در انتهای متن همچون ردیفی در چهار بیت تکرار شده، در متن «دائو دِه جینگ» بسامدی بالا دارد و ۶۸ بار در جاهای مختلف آمده است. حدس من آن است که این تعبیری موازی و همسان با «گیتی» در سپهر تمدن ایرانی بوده است. با این تفاوت که مفهوم مینو هنوز در این هنگام به چین وارد نشده، و بنابراین کیهانشناسیشان آسمان و زیر آسمان را از هم تفکیک میکرده، و نه ساحت ذهنی و عینی را.
۱۳.۱: چه احترام باشد و چه بیآبرویی، (هردو) هراسانگیز است
اگر اشرافزادهای بزرگ هم باشی، نگران خویشتن خواهی بود
۱۳.۲: چرا میگوییم احترام و بیآبرویی هراسانگیزند؟
اگر فروپایهای احترام را بجوید و به دستش آورد، هراسان خواهد بود.
اگر از دستش بدهد هم هراسان خواهد بود
از این روست که میگوییم چه احترام داشته باشی و چه بیآبرویی، هراسان خواهی بود.
۱۳.۳: چرا میگوییم اگر اشرافزادهای بزرگ هم باشی، نگران خویشتن خواهی بود؟
پس جایگاه من است که با کسب عظمت نگران کنندهتر مینماید.
کردار من مایهی پُری خویشتن است،
(اما) دست یافتن به من از تهی شدن خویش ناشی میشود.
۱۳.۴: چرا پُری من (برخورداری من از اموال فراوان) نگران کننده است؟
چون که عالیجناب (که توانگر است،) خود را زیر آسمان پیر میسازد
اگر که به (قلمرو) زیر آسمان تکیه کند
چون که خود را زیر آسمان گرانبها میسازد
اگر که به (قلمرو) زیر آسمان اعتماد کند.
ادامه مطلب: بخش چهاردهم: برگردان و زند فصل چهاردهم
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب