اشاره به تاریخ قفقاز بدون پرداختن به دولت کوچکی که در گرجستان شکل گرفت، بسنده نخواهد بود.
گرجستان نیز یکی از سرزمینهایی بود که مقدونیان در گشودنش ناکام ماندند . بنابراین بعد از فروپاشی هخامنشیان دولتی مستقل در آنجا پدیدار گشت. نخستین دودمان شاهیِ گرجستان، سلسلهی فَرناباز (به گرجی: پَرناوازیانی ფარნავაზიანები) نامیده میشد. بنیانگذار آن حاکم پارسیِ این منطقه در دوران هخامنشی بود. نام و نشان این دودمان تنها در متنِ قرون وسطاییِ زندگی شاهان گرجی آمده و اشارهای در موردش در یک متن ارمنی میانهی عصر ساسانی نیز دیده میشود. تومانف دوران زمامداری فرناباز را بین 299 تا 234 پ.م. و پاولِه اینگوروغوا آن را بین 284 تا 219 پ.م. دانسته است.
تأسیس پادشاهی گرجستان
این تاریخگذاریها به اسناد مشخصی متکی نیست و دراز بودنشان نشان میدهد که احتمالاً چند شاه با نام فرناباز در آن دوران حکومت کردهاند. به هر صورت، در زندگی شاهان گرجی آمده که فرناباز همدوران اسکندر بوده و حتا با سردار وی ــ مردی به نام آزو ــ نیز جنگیده است. از این رو، به نظرم زمان تأسیس پادشاهی گرجستان همان دههی 330 پ.م. و همزمان با آغاز آشوب مقدونی در آناتولی است. فرناباز، یا چند شاهی که با این نام مشترک حکومت کردند، تا پایان قرن سوم پ.م. بر سریر قدرت باقی بودند. آخرین نفرشان ــ احتمالاً پدر و پسری با نام مشترکِ ــ سَئورمَگ (159ـ234 پ.م.) بود. آن سئورمگ که به سال 159 پ.م. درگذشت فرزند پسر نداشت . از این رو خط دودمانی این خاندان بعد از او از مجرای دخترش مهریان (میریان: 109ـ159 پ.م.) ادامه یافت.
در پارسی بودن این خاندان شکی نیست، چون تاریخنویسان باستانی گرجستان هم این دودمان را «نِمرودی» (به گرجی: نِبروتیانی ნებროთიანი) مینامیدند که لقب ویژهی نجیبزادگان ایرانی در این زبان است. در سال 90 پ.م، مردی به نام اردشیر که از شاهزادگان دودمان اردشیریِ ارمنستان بود، در گرجستان به قدرت رسید و فَرناگوم (پَرناجُم ) پسرِ مهریان را از قدرت کنار زد. در 30 پ.م. خاندان فرناباز پس از شصت سال بار دیگر با یاری رومیان به تاجوتخت دست یافتند. با این حال، شاهان این دودمان همچنان مستقل باقی ماندند و رومیان را از مرزهای خود دور نگه داشتند.
کاپادوکیه
دولت کوچک دیگری که در آناتولی وجود داشت و به همین شکل وارث سنت هخامنشی محسوب میشد، کاپادوکیه نام داشت. این منطقه فاصلهی کوههای توروس تا دریای سیاه را پر میکند و امروز در ترکیه قرار دارد. تقریباً همهی پژوهشگران توافق دارند که این سرزمین نام خود را از اسم یک قبیلهی کهن ایرانی به نام کَتپَتوکَه گرفته است، هر چند این نظریه هم طرح شده که شاید این اسم شکلی پارسی شده از نام قدیمی این منطقه ــ کیزوواتنا ــ بوده باشد. این قلمرو هستهی مرکزی دولت هیتی را در هزارهی دوم پ.م. تشکیل میداد و در دوران هخامنشی یکی از سی استانِ برسازندهی شاهنشاهی پارسی بود.
شهربان کاپادوکیه
وقتی اسکندر به آناتولی تاخت، شهربان کاپادوکیه که آریاراد (به یونانی: آریاراتِس ) نام داشت، در برابر او مقاومت کرد و حملهی مقدونیان را پس زد و از آن به بعد دولتی مستقل را در این منطقه تأسیس کرد و در زمان زندگی اسکندر به نام خود سکه زد و بر روی آن با خط آرامی هخامنشی نام خود را نوشت. او ده سال در برابر حملههای مقدونیان مقاومت کرد، اما در نهایت به سال 322 پ.م. اسیر پردیکاس مقدونی شد و به فرمان او مصلوب گشت. با وجود این، چنین مینماید که مقدونیان با وجود به قتل رساندن او، همچنان در تسخیر قلمرویش ناتوان مانده باشند، چون بعد از او پسرش آریاراد دوم بر تخت نشست و همچنان در برابر مقدونیان ایستادگی کرد.
آریاراد چهارم نخستین شاه کاپادوکیه
پس از او نیز شاهان کاپادوکیه تا هشت نسل پیاپی خود را آریاراد نامیدند و دشمنی سرسختانهشان را با مقدونیان حفظ کردند. آریاراد چهارم نخستین شاه کاپادوکیه بود که با روم وارد مذاکره شد و با ایشان بر ضد آنتیوخوس سوم متحد گشت. او بعدتر رومیان را یاری داد تا آخرین شاه مقدونی ــ پرسئوس ــ را شکست دهند و به این ترتیب در انقراض دودمان مقدونی نقشی ایفا کرد. آریادراد پنجم نیز برای فتح پرگامون سپاهی به یاری رومیان فرستاد…
سلام دکتر وکیلی عزیز
من فایزه موسوی هستم،یک رگ گرجی دارم.این نوشتار بسیار ارزنده بود،تا پیش از این ردپای گرجی ها را در دوران صفویه و یا در کتاب ارزشمند ” شرح زندگانی من ” مستوفی ،پی گرفته بودم،خرسندم که این جا پیشینه دیربازی از گرجیان بیان کردید…آرزو میکنم سلامت باشید.(هنوز به ایمیل و پرسشم در تارنما،پاسخ نداده اید!)