پنجشنبه , آذر 22 1403

حرف ( ت )

ت

تئودوریك/ دِرِك (b Theodorice/ Derek آلمانى) حاكم مردم، از ریشه‌‌ى آلمانى ter/der (مردم) و ric/reg (شاه/ حاكم).

تائى (r b Tai چینى) بسیار بزرگ.

تابیتا (r Tabitha عبرى) غزال، از ریشه‌‌ى آرامى.

تادائوس (b Thaddaueus عبرى) سینه.

تارا (r Tara هندى) ستاره، از ریشه‌‌ى سانسكریت [زنِ براهیسپاتى].

تارانیس (b Taranis سلت) تندر.

تارْحونت (b هیتى) فاتح [خداى آسمان].

تارو (b Taro ژاپنی) نخستین پسر.

تاشمَتو (r بابلى) شنوا [ایزدبانوى شنونده‌‌ى دعاها].

تاكاشى (b Takashi ژاپنی) جلال.

تاكاكو (r Tkakako ژاپنی) فرزند بلند مرتبه.

تاكِشى (b Takeshi ژاپنی) نىِ بامبو.

تاكومى (b Takumi ژاپنی) صنعتگر.

تاكوهى (r Takouhi ارمنی) ملكه.

تاكِهیكو (r Takehiko ژاپنی) فرزند شجاع دانا.

تالى (r Thalei یونانی) گل دادن، شكفتن، از ریشه‌‌ى یونانی (شكفتن) [ایزدبانوى كمدى، از موزها].

تالیا (r Thalia یونانی) عجول، شتابزده، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (شتاب، عجله) [از فرشتگان دریا، ایزدبانوى كمدى، از موزها].

تالینه (r Taline ارمنی) اسم صومعه‌‌ایست.

تامیكو (r Tamiko ژاپنی) فرزند فراوانى و ثروت.

تانى (r Tani ژاپنی) دره.

تانیث (r فنیقى) مارِ ماده، از ریشه‌‌ى آرامى [ایزدبانوى فنیقى].

تبع (b عربی) مردانه و نیرومند، از ریشه‌ی حبشی tb] (تبع) به همین معنا [لقب شاهان باستانی یمن]

تبع‌اله (b عربی) مرد نیرومندِ خداوند، به خط ثمودی به صورت hlaEbT و laEbT ثبت شده است، برساخته از tb] (مرد نیرومند) در زبان حبشی و اله (خدا) [شاه باستانی یمن]

تحوریس (r Thoris مصری باستان) یگانه‌‌ى بزرگ [ایزدبانوى حامى زنان باردار].

تْخومین (b Txomin باسك) دومینیك

تِرپْسیكورِه (r Terpsichore یونانی) كسى كه دوست دارد برقصد، از ریشه‌‌ى یونانی (دوست داشتن) و (رقص) [ایزدبانوى رقص، از موزها].

تِرسِرو (b Tercero اسپانیایی) سومى، از ریشه‌‌ى لاتین tri (سومى) [نامى مرسوم براى سومین پسر].

ترشیش (b Tarshish عبرى) سخت، محكم [پسر یاوان، جد اسپانیایی‌‌ها].

ترلان/ طرلان (b تركى) شهباز، پرنده‌‌ى شكارى.

تِرِنس (b Terrence لاتین) لطیف [شاعر و ادیب رومى].

تْرِوور (b Trevor آنگلوساكسون) دهكده‌‌ى بزرگ.

تریتونِه (r Tritone یونانی) سومین ملكه، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (سه) و (ملكه) [از ایزدبانوان دریا].

تری‌توخمَه (b پارسی) دارنده‌ی سه تخم، بسیار مردانه، برساخته از ریشه‌ی پارسی باستان تری (سه) و توخمَه (تخم) [از اشراف پارسی دوران هخامنشی]

تریسْتان (b Tristan سلت) آشوبگر، غوغاگر، از ریشه‌‌ى سلتىِ drest (غوغا، آشوب)، گاه براى این نام ریشه‌‌ى لاتین tristus (غم و غصه) را ذكر مى‌‌كنند و «غمگین» ترجمه‌‌اش مى‌‌كنند كه درست نیست [قهرمانِ داستان تریستان و ایزولد].

ترِیسى (b Tracey گُل- فرانسه‌‌ى كهن) راه.

ترینیداد (b Trinidad اسپانیایی) تثلیث، از ریشه‌‌ى لاتین tri (سومى).

تِریون (b Therion یونانی) جانور، وحش، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (جانور) [لقب پسر شیطان/ دجال در انجیل یوحنا].

تزئوس (b Theseus یونانی) منسجم، منظم، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (جمع كردن و نظم دادن) [پسر اژه، از پهلوانان آخائى].

تقى (b عربى) پرهیزگار، از ریشه‌‌ى تقى (پرهیز كردن).

تَكِش (b تركى) غایت، پایان [از شاهان خوارزمشاهى].

تِكومِش (b Tecumesh سرخپوستى) پلنگى كه از كنارى مى‌‌گذرد، از ریشه‌‌ى شاونى [رهبر قبیله‌‌ى شایان در انتهاى قرن نوزدهم].

تَكین (b تركى) زیبارو، پهلوان.

تِلِستو (b Telesto یونانی) موفقیت، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (غایت، پایان) و (ایستادن).

تِلِفاسا (r Telephasa یونانی) آن كسى كه از دور مى‌‌درخشد، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (دوردست) و (درخشیدن) [همان آگریوپه است].

تِمیس (r Themis یونانی) قانون، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (قانون) [ایزدبانوى انجمنها].

تمیسْتوكْلِس (b Themistocles یونانی) افتخار قانون، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (قانون) و  (افتخار) [سردار آتنى].

تمیم (b عربى) كامل در آفرینش، از ریشه‌‌ى تمم (كمال) [نام دو جد قبیله‌‌ى جاهلى].

تِنْسْكواتاوا (b Tenskwatawa سرخپوستى) درِ گشوده، از ریشه‌‌ى شاونى [پیامبر شایان‌‌ها در قرن نوزدهم].

تو (r b )Tu چینى) زمین، خاك.

توئِه (r Thoe یونانی) سرعت.

توبال (b Tobal عبرى) جهانى، فراگیر [دولتشهرى در شمال سوریه].

توبیاه (b Tobiah عبرى) یهوه خوب است، از ریشه‌‌ى عبرى توبى (خوب) و اَه (یهوه).

توت (b Thot مصری باستان) همانند لک‌لک، یا دارنده‌ی تعادل، توت شکلی یونانی‌شده از نامی مصری است که در اصل «دخوتی» (ḏḥwty) نوشته شده و احتمالاً «دی‌خاوتی» (ḏiḥautī) خوانده می‌شده است. ریشه‌‌ى مصری این اسم دوت (پیامبر) یا تِهوتى (متعادل ساختن) است و یا به روایتی از از ریشه‌ی دخو «ḏḥw» به معنای لک‌‌لک گرفته شده است [خداى نوشتار و خط و جادو].

توتانخامون (b Tutankhamun مصری باستان) تصویر زنده‌‌ى آمون، از ریشه‌‌ى مصری باستان توت (تصویر)، آنخ (حیات) و آمون (نام خدایى است) [از فراعنه‌‌ى دودمان هژدهم].

توتْموزیس (b Tuthmosis مصری باستان) فرزند توت، از ریشه‌‌ى مصری باستان توت (خداى خط و نویسایی) و موسِه (فرزند) [نام چند تن از فراعنه‌‌ى دودمان هژدهم ].

تودیا (r Tudia مصری باستان) محبوب «یا»،

تور (b Thor آلمانى) تندر، از ریشه‌‌ى نوردیک باستان dorr (صاعقه) [خداى توفان].

تورا (b Tora آنگلوساكسون) تپه.

تورْسِت (b Tworset مصری باستان) بانوى نیرومند، از ریشه‌‌ى مصری باستان تو (بانو) و اورسِت (نیرومند) [ملكه‌‌ى مصر، آخرین فرعون دودمان نوزدهم].

تورْكیل (b Torquil آلمانى) كلاهخودِ تور، از ریشه‌‌ى آلمانى باستان Tor (نام خداى رعد) و quil (كلاهخود).

توروپولِه (b Tauropole یونانی) كردار گاو، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (گاو نر) و (كردار، رفتار).

توس (b پارسی) تناور و نیرومند، از ریشه‌‌ى اوستایى تَئوسَه [از پهلوانان شاهنامه].

تْوَشتری (b هندی) فضا، مکان، در سانسکریت त्वष्टृ به معنای نجار و تراشنده هم هست [ایزدِ فضا و مکان در وداها]

توفیق (b عربى) پیروزى، كامیابى، از ریشه‌‌ى وفق (همراهى[ بخت]).

توكولْتى نینورتا (b آشورى) به نینورتا (خداى جنگ) توكل مى‌‌كنم، از ریشه‌‌ى آشورى توكولتى (توكل مى‌‌كنم) [شاه آشور].

توگرمَه (b Togarma عبرى) قوى [پسر گومر].

تولا (b Tula عبرى) سرخ جامه.

توماس (b Thomas عبرى) دو قلو، از ریشه‌‌ى آرامىِ تِه اومیا (همزاد، دوقلو) [از حواریون مسیح].

تومیریس (r پارسی) نیرومند بالیده، احتمالا شکل اصلی‌اش تهم‌‌رَییش بوده که در یونانی به تومیریس تحریف شده است [نام ملکه‌ی ماساگت‌ها در دوران کوروش بزرگ]

تومیكو (r Tomiko ژاپنی) فرزند ثروت.

تَهْمینه (r پارسی) تناور، نیرومند، از ریشه‌‌ى اوستایى تَخْمَه (نیرومند) و این (پسوند نسبت) [همسر رستم و مادر سهراب].

تیامَت (r اكدى) دریا، از ریشه‌‌ى اكدى اَمتو http://www.sron.nl/%7Ejheise/cf/amat.gif (دوشیزه و باکره) و پسوند تی که روی هم رفته تیامت http://www.sron.nl/%7Ejheise/cf/ti.gif http://www.sron.nl/%7Ejheise/cf/amat.gif خوانده می‌شود [خداى آشوبِ آغازین در بابل باستان].

تیتان (b Titan یونانی) غول، دیو [نام نژادى از غولها كه فرزندان گایا و اورانوس بودند].

تیتْخِپِرورِع (b Titkheperure مصری باستان) تصویر دگردیسىِ رع، از ریشه‌‌ى مصری باستان تیت (تصویر)، خپرو (دگردیسى) و رع [لقب پسوسنس دوم، از فراعنه‌‌ى دودمان بیست و یكم].

تیر (b Tyr آلمانى) جنگ، نبرد، از ریشه‌‌ى نوردیک باستان tiwas (نبرد) [همتاى زئوس].

تیراس (b Tiras عبرى) آرزوى والدین.

تیراه (b Tirah عبرى) سرگردان.

تیرم (r تركى) بانوى بزرگ.

تیكِه (r Tyche یونانی) بخت، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (بخت، شانس).

تیگْران (b پارسی/ ارمنی) تیز، تند، از ریشه‌‌ى پهلوى تیگْرَه (تیز) [نام اصلى دجله (تیگرَه)و نام ببر در زبانهاى ژرمنى (tiger) از همین ریشه است].

تیگلَت پیلْسَر (b آشورى) من به آشور متكى هستم، از ریشه‌‌ى آشورى توكولتى اپیر (توكل مى‌‌كنم به) و اَشرَه (آشور، خداى بزرگ آشوریان) [نام چند شاه بزرگ آشورى].

تَیم (b عربى) تباهى عقل در اثر عشق [نام چند جد جاهلى].

تیموتى (b Timothy عبرى/ یونانی) خداى محترم، از ریشه‌‌ى یونانی (احترام) و (خدا).

تیمور (b تركى) فولاد [جهانگشاى تاتار].

تیمورتاش (b تركى) سنگ آهن، از ریشه‌‌ى تركى تیمور (آهن) و تاش (سنگ) [از دولتمردان عصر رضا شاه].

تیمون (b Timon عبرى) احترام، از ریشه‌‌ى یونانی (احترام).

 

 

ادامه مطلب: حرف ( ث )

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب