دکتر شروین وکیلی
گفتار دوم: چای قند پهلو
تاريخچه
بر خلاف تنباكو كه خاستگاهش در دورترين نقطهی غرب نسبت به ماست، چای در افقهای خاوری سرزمين ما پديدار شد. سالنامههای چينی از امپراتوری افسانهای به نام شِننونگ -دومين فرمانروای چين در هزارهی سوم پيش از ميلاد- حكايت میكنند كه مردی دانشمند و مدبر بود. او دستور داده بود برای پرهيز از بيماری، آبهای نوشيدنيی مشكوک به آلودگي را بجوشانند. يكی از روزها، وقتی برای شكار از كاخش خارج شده بود و مستخدمانش طبق معمول به جوشاندن آب خوراكی امپراتور مشغول بودند، برگهایی از بوتهای در همان حوالی در آب جوشان افتاد و به اين ترتيب نوشيدنیای به نام چای به طور تصادفی كشف شد.
گذشته از اين روايت اساطيری، آنچه كه از شواهد باستانشناسانه بر میآيد آن است كه چينيان به راستی از ديرباز به كاشت و مصرفِ چای دلبستگی داشتهاند. چنين مینمايد كه كشت و استفاده از اين گياه در دوران دودمان هان و پيش از عصر مسيح ابداع شده باشد. نخستين ردپای نوشتاری دربارهی چای به يک واژهنامهی چينی بازمیگردد كه در 325.م نوشتهشده و چای را با نام اِرح-يا مورد اشاره قرار میدهد. پس از آن، در قرون پنجم و ششم ميلادی برگههايی جسته و گريخته را از ميان متون كهن چينی بازمیيابيم كه در آنها استفاده از جوشاندهی چای به همراه عصارهی سير و پياز و مركبات همچون نوعی دارو توصيه شده است. در 400 .م، چای را در چين با نام «كوانگ يا» میشناختند و متونی در دستها میگشت كه شيوهی تهيهی چای و تصفيهكردنِ آن را شرح میداد.
در 479.م، حدود هزار سال پيش از آنكه اروپاييان با اين ماده آشنا شوند، سغديانی كه در مرز مغولستان با چينيان دادوستد داشتند با چای آشنا شدند و آن را به تركستان معرفی كردند. تركستان در آن زمان، ايرانینشين بود و اقوام كهن سغدی و مروی در آن زندگی میكردند. چای به ويژه در نواحی شرقی تركستان كه با مغولستان و چين در ارتباط بود رواج يافت.
در 592 .م برای نخستينبار بذرهای چای توسط راهبان بودايی به ژاپن منتقل شد، اما هنوز چند قرنی راه باقی بود تا اين نوشيدنی در اين سرزمين جايی برای خود باز كند. 150 سال بعد، در 725 .م، چينيان برای ناميدن اين نوشيدنی، اسمی را به كار بردند كه امروز در زبان فارسی همچنان كاربرد خود را حفظ كرده است و آن را «چا» يا «چائی» ناميدند.
در 592 .م برای نخستينبار بذرهای چای توسط راهبان بودايی به ژاپن منتقل شد، اما هنوز چند قرنی راه باقی بود تا اين نوشيدنی در اين سرزمين جايی برای خود باز كند. 150 سال بعد، در 725 .م، چينيان برای ناميدن اين نوشيدنی، اسمی را به كار بردند كه امروز در زبان فارسی همچنان كاربرد خود را حفظ كرده است و آن را «چا» يا «چائی» ناميدند.
در سال 780 ميلادی، چای در چين چندان مهم شده بود كه دولت، مالياتی ويژه را بر تجارت آن وضع كرد و راهبی بودايی كه بعدها به خاطر همين كارش همچون قديسی مورد تكريم قرار گرفت، كتابی نوشت به نام «رسالهی چای» (چا چينگ). او در اين رساله شيوههای گوناگون كاشت و آمادهسازی اين نوشيدنی را مورد بررسی قرار داد و آن را با مفاهيم بودايی، به ويژه «چان» درآميخت و اين همان است كه در روزگار ما بيشتر با خوانش ژاپنیاش -يعنی ذن- شهرت يافته است.
در سال 805 .م وقتی راهبی ژاپنی به نام «سائی چو» بعد از تحصيل در چين به كشور خود بازگشت، به همراه آموزهها ذن بوديسم، بذرهای چای را هم به همراه برد. اين نوشيدنی در ژاپن به سرعت در معابد بودايی مورد استقبال قرار گرفت و كاشت و برداشت آن توسط امپراتور ژاپن حمايت شد، در حدی كه امپراتور از راهبان بودايی با گردِ چای پذيرايی میكرد.
در اواخر قرن دهم ميلادی، استفاده از چای در چين حالتی عمومی به خود گرفت. از اين رو در آغاز دوران سونگ، نخستين چايخانهها در اين سرزمين پديدار شدند و ظروفی ويژه مانند قوری و فنجان برای آمادهكردن و نوشيدن چای باب روز شدند. جنبههای زيبايیشناسانهی چاینوشيدن نيز به همراه كاركرد آيينی آن به ژاپن منتقل شد و فن آمادهسازی چای به هنری كامل تكامل يافت و چانويو نام گرفت، كه «آب داغ برای چای» معنا میدهد.
آنگاه، در فاصلهی سالهای 1101-1125 .م، امپراتوری به نام «هوئی تسونگ» در چين حكومت كرد كه به چای معتاد بود و در نتيجه دچار نوعی وسواس ذهنی در مورد اين نوشيدنی شده بود. اين امپراتور تمام فعاليت خود را بر سازماندهی مراسم مجلل چاینوشی و ساختن و آراستن چايخانههای بزرگ صرف كرد و هزينهی كلانی را صرف اجرای نمايشها و مسابقههايی كرد كه در آن بهترين دمكنندهی چای يا دقيقترين چشايی نسبت به طعم اين گياه معرفی میشدند. دغدغهی خاطر اين امپراتور به چای چندان شديد بود كه به تحرک نظامی قبايل مغول در آن سوی ديوار چين توجهی نكرد و در نتيجه چينيان در برخورد با نخستين موج از حملهی مغولان شكست خوردند!
در 1191 .م راهبی به نام «اِيسائی» از چين به ژاپن رفت و طبق معمول به همراه كتابهای بودايی، كيسهای پر از بذر چای را هم برای همميهنانش به ارمغان برد. او نخستين كسی بود كه آموزههای ذن را به اين كشور وارد كرد و همگام با تعليم آن، به كشت و ايجاد باغهای چای در اطراف كيوتو نيز همت گمارد. به دليل گرايش دينی خاص او در ژاپن، چای پيوندی ناگسستنی با ذن پيدا كرد؛ در حدی كه ضربالمثل مشهوری كه گويا خاستگاهی چينی داشته باشد، در ژاپن زبانزد همگان شد كه «چای، طعم ذن دارد.» ايسائی در 1211.م نخستين كتاب ژاپنی در مورد چای را هم نوشت كه «كی چا يوجوكی» نام داشت؛ يعنی، «مقدسبودنِ چای»!
در 1280.م چنگيزخان چين را گشود و از آنجا كه با چای ميانهی زيادی نداشت، عادتِ نوشيدن چای به سرعت از ميان طبقهی اشرافی چينی برافتاد و در مقابل در ميان تودهی مردم، محبوبيت و رواجی تمام يافت؛ به شكلی كه تا پايان دوران زمامداری دودمان مغولان (سلسلهی يوآن)، هر سه نوع چای امروزين (چای سبز، سياه، و اولونگ) در چين كشت میشد و «دمكردن» چای، روش هنجارِ آمادهكردن اين نوشيدنی شده بود.
در 1280.م چنگيزخان چين را گشود و از آنجا كه با چای ميانهی زيادی نداشت، عادتِ نوشيدن چای به سرعت از ميان طبقهی اشرافی چينی برافتاد و در مقابل در ميان تودهی مردم، محبوبيت و رواجی تمام يافت؛ به شكلی كه تا پايان دوران زمامداری دودمان مغولان (سلسلهی يوآن)، هر سه نوع چای امروزين (چای سبز، سياه، و اولونگ) در چين كشت میشد و «دمكردن» چای، روش هنجارِ آمادهكردن اين نوشيدنی شده بود.
در اوايل قرن پانزدهم ميلادی، مراسم چای در ژاپن به هنری نمايشی و عمومی تبديل شد، به شكلی كه وقتی «شوگون يوشيماسا» در 1484.م تصميم گرفت امر به حمايت از هنرها بدهد، دستور داد تا نقاشی، نمايش و هنر چای مورد حمايت دربار قرار گيرد. با اين وجود مراسم چای هم مانند هنرهای ديگر به تدريج در ژاپن به ابتذال گراييد، به طوری كه در زمان ايكيو(1394-1481 .م) -شاهزادهای كه ترک تاجوتخت كرد و به راهبی بودايی تبديل شد -به شادخواری شرمآوری با همراهی گيشاها تبديل شده بود؛ در حدی كه يكی از مهمترين دستاوردهای اين راهب بودايی نامدار، پالودنِ اين مراسم و بازگرداندنش به وضعيتی متين و رسمی بود.
در اواخر قرن شانزدهم كه كشتيهای اقيانوسپيما راه سرزمينهای دوردست را بر اروپاييان گشوده بود و عصر نوزايی سرزنده و راهوار پيش میتاخت، يک جهانگرد دورگهی يونانی-ايرلندی به نام «لافكاديو هِرن» نخستين گزارش اروپايی از چای را منتشر كرد. او يكی از معدود خارجيانی بود كه در اين زمان در ژاپن همچون يک بومی پذيرفته شد و با اين مراسم آشنايی يافت و روايتی از چگونگی برگزاری آن را از خود به يادگار گذاشت. از اين گزارش بر میآيد كه كليت اين هنر در آن زمان، به سادگی همين فنِ درستكردن يک فنجان چای داغ بوده است، اما میبايست با ادب و احترام و حركاتی شايسته انجام گيرد. به گزارش هرن، آموختن اين هنر به چندين سال آموزش نياز داشت.
آنگاه در 1597.م سفرنامهی دريانوردی هلندی به نام «هوگو وان لينخهوتن» به انگليسی ترجمه و جهان انگليسیزبان برای نخستينبار با اين نوشيدنی آشنا شد. در اين ترجمه، همچون اصل هلندی اثر، عبارت «چا» برای اشاره به چای به كار گرفته شده بود. با اين وجود به زودی نام ديگرِ اين گياه -تِه- كه در گويشِ آموری و در بندرگاههای كانتون و هنگكنگ رواج داشت، در اروپا هم باب شد. ته در اصل به معنای نخستين برداشت چای از مزارع است.
در 1610 .م كمپانی هند شرقی هلند برای نخستين بار تخم چای را به اروپا منتقل و تجارت اين نوشيدنی را باب كرد. گياه مورد استفادهی اين كمپانی, چای سبز بود كه از ژاپن به اروپا صادر میشد و چندان گران بود كه همچون يک نوشيدنی دارويی و معجزهآسا تنها در ميان طبقهی اشراف رواج يافت. در 1618.م، سفير چين در روسيه به تزار آلكسيس يک سری كامل قوری و فنجان چایخوری اهدا كرد كه به خاطر نامفهومبودنِ استفادهاش، مورد پذيرش تزار قرار نگرفت! در اواسط دههی 1630.م دو اتفاق مهم در مورد چای در اروپا رخ داد؛ نخست آنكه استفاده از اين نوشيدنی به عنوان نوعی نوشابه -و نه دارو- در ميان زنان ثروتمند هلندی و به ويژه درباريان باب شد و دوم آنكه يک پزشک آلمانی نخستين گزارش علمی در مورد ضررهای نوشيدن مداوم چای را منتشر كرد. در 1650.م نوشيدن چای به عادتی زنانه تبديل شد و محفل زنان خانهدار اروپايی را گرم كرد. هلنديان در همين سال چای را به نيوآمستردام نيز منتقل كردند كه بعدها نيويورک نام گرفت. در 1657.م نخستين چای در قهوهخانهی گاروِی در لندن فروخته شد.
در 1610 .م كمپانی هند شرقی هلند برای نخستين بار تخم چای را به اروپا منتقل و تجارت اين نوشيدنی را باب كرد. گياه مورد استفادهی اين كمپانی, چای سبز بود كه از ژاپن به اروپا صادر میشد و چندان گران بود كه همچون يک نوشيدنی دارويی و معجزهآسا تنها در ميان طبقهی اشراف رواج يافت. در 1618.م، سفير چين در روسيه به تزار آلكسيس يک سری كامل قوری و فنجان چایخوری اهدا كرد كه به خاطر نامفهومبودنِ استفادهاش، مورد پذيرش تزار قرار نگرفت! در اواسط دههی 1630.م دو اتفاق مهم در مورد چای در اروپا رخ داد؛ نخست آنكه استفاده از اين نوشيدنی به عنوان نوعی نوشابه -و نه دارو- در ميان زنان ثروتمند هلندی و به ويژه درباريان باب شد و دوم آنكه يک پزشک آلمانی نخستين گزارش علمی در مورد ضررهای نوشيدن مداوم چای را منتشر كرد. در 1650.م نوشيدن چای به عادتی زنانه تبديل شد و محفل زنان خانهدار اروپايی را گرم كرد. هلنديان در همين سال چای را به نيوآمستردام نيز منتقل كردند كه بعدها نيويورک نام گرفت. در 1657.م نخستين چای در قهوهخانهی گاروِی در لندن فروخته شد.
از همين زمان، نخستين حركتهای اجتماعی برای محدودساختن استفاده از چای نيز آغاز شد. برخی از مقامات كليسای هلند، چند سالی بعد، چای را «مايهی تباهی خانوادهها» دانستند. در 1661.م، جبههبندی در برابر چای به محافل علمی هم كشيد. پزشكان و دانشمندان هلندی – تاحدودی به خاطر اهميت چای در صادرات كشورشان- بر جنبهی سودآور و درمانی چای پافشاری ميیكردند در حالی كه پزشكان آلمانی و فرانسوی – باز تا حدی به خاطر بركنار ماندن كشورهايشان از سودهای تجارتِ يادشده- اثرهای زيانبار استفاده از آن را گوشزد میكردند. در 1662.م وزنهی جدال با رخدادی بیربط به نفع چای چربيد، چون چارلز دوم با شاهزاده كاترين براگانزای پرتغالی ازدواج كرد كه طرفدار پروپا قرصِ چای بود. در نتيجه نوشيدن چای در اروپا ناگهان به مدِ روز تبديل شد، در حدی كه مصرف مشروبات الكلي براي چند سال دچار ركود شد!
دو سال بعد، كمپانی هند شرقی انگليس بذر چای را برای شاه و ملكه تحفه آورد و در همين زمان، هلنديان از بندر نيوآمستردام بيرون رانده شدند و انگليسیهای فاتح آنجا را به نام نيويورک نامگذاری كردند. انگليسيان در اين شهر وارث كشتزارهای بزرگ چای شدند و به اين ترتيب سنت انگليسی نوشيدن چای در افقی غربی پای به عرصهی ظهور نهاد. دو سال بعد در اثر رقابت با انگلستان، قيمت چای هلندی كاهشی جدی يافت؛ به طوری كه هر كيلو چای خشک به بهای 150-200 دلار فروخته شد!
در 1669.م كمپانی هند شرقی دولت انگليس را متقاعد كرد تا چای هلندی را تحريم كند و بعد خود، تجارت چای هند را به انحصار خود در آورد. در 1670 كوچنشينانی كه به ماساچوست رفته بودند، به نوشيدن چای سياه خو گرفتند. در دههی بعد، نوشيدن چای با شير باب شد و «دوشس يورک» چای را برای اسكاتلنديان تحفه برد. در 1690.م نخستين چايخانهی عمومی در ماساچوست راهاندازی شد. در همين سالها، روسيه و چين معاهدهای امضا كردند و تجارت چای در سيبری و مغولستان را بين خود تقسيم كردند.
در قرن هجدهم استفاده از چای در انگلستان اوج گرفت و به ويژه سليقهی ملكه آن در اين مورد موثر بود؛ به طوری كه در 1705 حجم واردات چای به اين كشور به سقفِ 400 تن رسيده بود كه با توجه به وضع ترابری آن دوران، رقمی شگفتانگيز است. در 1735 بازار روسيه نيز بر چای گشوده شد و قطارهای شترِ حامل چای، 17هزار كيلومترِ بين چين و روسيه را برای فروش چای پيمودند. هر سفر اين كاروانهای چای، 16 ماه به طول میانجاميد!
رسم ريختن چای در نعلبكی -برای خنکكردنش- و نوشيدنش با نعلبكی يا خيسكردن گوشهی قند با چای قبل از نهادنش بين دندانها، عناصری است كه در ايران ابداع شدهاند و بيشتر به شيوهی روسی چاینوشی پيوند خوردهاند. ناگفته نماند كه سماور هم در همين حدود در روسيه اختراع شد و از همان جا به ايران منتقل شد و عنصری سنتی از مراسم چاینوشی ايرانيان شد.
همزمان، سنن روسيی چاینوشی نيز تكامل يافت. روسها بر خلاف انگليسيان كه چای را با شكر و شير میخوردند، ترجيح میدادند اين نوشيدنی را صاف كنند و بعد از چكاندن چند قطره ليمو در آن، با حبهقندی كه در ميان لبانشان گذاشتهاند، آن را بخورند. اين همان سنتی است كه به ايران نيز منتقل شد و سبک مردمِ چاینوشی را تعيين كرد. رسم ريختن چای در نعلبكی -برای خنکكردنش- و نوشيدنش با نعلبكی يا خيسكردن گوشهی قند با چای قبل از نهادنش بين دندانها، عناصری است كه در ايران ابداع شدهاند و بيشتر به شيوهی روسی چاینوشی پيوند خوردهاند. ناگفته نماند كه سماور هم در همين حدود در روسيه اختراع شد و از همان جا به ايران منتقل شد و عنصری سنتی از مراسم چاینوشی ايرانيان شد.
سنت ديگری كه از جنوب و جنوب شرقی -از مرزهای هند- به ايران وارد شده بود و به ويژه در ميان طبقهی بالای ايرانی محبوبيت يافت، نوشيدن چای به سبک انگليسی بود. در اين الگو، چای با شكری كه با «قاشق چايخوری» به درون فنجان ريخته میشد، شيرين میشد. اين سبک از خوردن چای مودبانهتر، ظريفتر و زنانهتر بود. فرد در هنگام نوشيدن چای ابتدا آن را با شكر، شيرين میكرد و بعد فنجان را با نعلبكی از سينی برمیداشت و در حالی كه با يک دست نعلبكی را گرفته بود، با دست ديگر چای را از درون فنجان با جرعههای كوچک مینوشيد. اين در حالی است كه در شيوهی روسی چاینوشی، معمولا فنجان به تنهايی برداشته میشود و نوشيدن با جرعههايی بزرگ انجام میپذيرد. در ضمن رسمِ نوشيدن چای در عصرگاه هم از انگلستان به ايرانزمين وارد شده است. تاريخ زايش اين رسم سال 1840.م است. در آن هنگام «آنا دوشسِ بِدفورد» اين قاعده را برای خودش وضع كرد كه بعدازظهرها چای بنوشد و از مهمانانش با چای پذيرايی كند. به زودی اين عادت در ميان اشراف و بعد، طبقهی متوسط انگليسی رواج يافت و رسمِ نوشيدن چای عصرگاهی به زودی به نماد مليت انگليسی تبديل شد.
در اواسط قرن هجدهم، چای به نخستين موضوع مناقشهی انگلستان و آمريكا تبديل شد. در اين زمان چای بعد از آب مهمترين نوشيدنی در كوچنشينان آمريكايی بود. وقتی در 1767.م مجلس انگلستان، قانونی به نام «تاونشِد ريوينيو» را تصويب كرد و بر چای و ساير محصولات صادرشده به آمريكا ماليات بست، مردمِ بورستون شورش و چای انگليسی را تحريم كردند و به جای آن به استفاده از چای هلندی روی آوردند. در 1770.م مجلس انگلستان عقبنشينی و مالياتهای همهی كالاها را حذف كرد، اما در مورد چای سرسختی به خرج داد و كوتاه نيامد. در ميانهی دههی 1770.م، در واكنش نسبت به سرسختی پارلمان انگليس، شبكهای از «حزبهای چای» در بندرگاههای مهم آمريكا پديد آمدند و از بوستون تا مريلند گسترش يافتند. اين حزبها كشتیهايی تدارک ديدند و به واردكردن چای فراوان به آمريكا پرداختند. در 1775، به دنبال وضع قوانينی تنبيهی برای از ميان برداشتن اين احزاب چای و تلاش انگلستان برای بستن بندرگاههای آمريكايی، انقلاب آمريكا آغاز شد. اغراقی در كار نيست اگر بگوييم جنگهای استقلال آمريكا پيامد كشمكش مردم و دولت انگليس بر سر قيمت چای بود!
در 1830.م پس از 50 سال آزمايش و كار علمی، بالاخره طبيعیدانان انگليسی قانع شدند كه كيفيت چای كشتشده در هند با چای اصيل چينی قابل رقابت است. در همين سال «سير چارلز گری» كه در آن هنگام نخست وزير بود و بعدها نام خود را به يک مارک مشهورِ چای داد، انحصار كمپانی هند شرقی برای واردات چای از چين را لغو كرد. پنج سال بعد، اين كمپانی شروع كرد به كشتِ صنعتی چای در آسامِ هند. بعد از 10 سال، كشت اين گياه در سريلانكا هم رواج يافت. چای هندی به سرعت بازار انگلستان را قبضه كرد و كيفيتش مطلوبِ نظرِ مصرفكنندگان قرار گرفت. با اين وجود تا 1866.م هنوز 90 درصد چای مصرفی انگليسيان در چين عمل آمده بود. با اين وجود تا پايان قرن، چای هندی بر توليد چين برتری يافت و كشتزارهای قهوهی سريلانكا كه در همان زمان هم سوددهی خوبی داشت، در كل به مزارع چای دگرديسی يافت.
در 1837.م نخستين كاردار آمريكا در چين -ماژور ساموئل شاو- با مقامات چينی در مورد تجارت با آمريكا به توافق رسيد. محصولات اصليی مورد نياز آمريكايیها عبارت بود از چای و ابريشم. آمريكاييان در سالهای پس از آن، نظامی موفق از بازرگانان را پديد آوردند كه محور كارشان توزيع چای چينی در آمريكا و اروپا بود. در 1849.م منع انگلستان برای واردكردن چای از كشتيهای آمريكايی برداشته شد و در نتيجه انگلستان نيز به كشورهای مشتری بازرگانان آمريكايی پيوست.
در 1869.م يک بيماری قارچی به مزارع قهوه و چای در هند حمله كرد و به سرزمينهای همسايه نيز گسترش يافت. توليد و در نتيجه مصرف چای با ركودی بیسابقه روبهرو شد. در 1876.م بار ديگر بازار ترميم شد و مزارع چای هندی خاستگاهی شدند كه كاشت نخستين نهالهای چای ايرانی را ممكن ساختند.
كشت چای در ايران ديرزمانی پس از رسوخ عادت به نوشيدن چای و در زمان ناصرالدين شاه آغاز شد. نخستين تلاش در سال 1262 خورشيدی به دست مردی به نام حاج محمد حسين اصفهانی انجام گرفت. او كشتزارهايی را برای پرورش نهالهايی از چای كه از هند آورده بود، اختصاص داد، اما نتوانست اين كسبوكارِ نو را درست مديريت كند و در برداشت محصول سودآور شكست خورد. آنگاه در 1279 خ. اج محمد ميرزا کاشفالسلطنه چایکار که در آن زمان ژنرال کنسول ايران در هند بود، پس از مطالعهی كافی در ماهيت خاک مزارع چای با دولت هند توافق كرد تا دوهزار نهال چای از اين سرزمين به ايران منتقل شود. او كشتزارهای چای خود را در لاهيجان و تنكابن تاسيس كرد و توانست به محصولی با كيفيت بالا و سودآوری زياد دست يابد. امروز مقبرهی اين مرد به موزهی چای تبديل شده است.
همزمان با پاگرفتن كشتوكارِ چای در ايران، سرزمينهای ديگر نيز زير كشت اين گياه رفتند. در 1904.م بازار چايی سياه كاشتهشده در تايوان رونق گرفت و اين محصول در آمريكا پنج بار بيشتر از چای هندی فروش كرد. در همين سال در زمان برگزاری جشنوارهای در انگلستان، وقتی هوا ناگهان گرم شد، مردی به نام «ريچارد برچيندن» دست به ابتكاری جالب زد و نخستين آيس-تی يا چای سرد را به مردم فروخت. در سالهای آغازين قرن بيستم، كارآفرينی به نام «توماس جانستون ليپتون» چايخانهی خود را در گلاسكو خريداری كرد. او به زودی دست به خريد مستقيم از سريلانكا زد تا چای را با قيمتی مناسب به دست مشتريانش برساند. در نتيجه كارش به سرعت رونق گرفت و شمار فروشگاههايش به 300 تا بالغ شد.
همزمان با پاگرفتن كشتوكارِ چای در ايران، سرزمينهای ديگر نيز زير كشت اين گياه رفتند. در 1904.م بازار چايی سياه كاشتهشده در تايوان رونق گرفت و اين محصول در آمريكا پنج بار بيشتر از چای هندی فروش كرد. در همين سال در زمان برگزاری جشنوارهای در انگلستان، وقتی هوا ناگهان گرم شد، مردی به نام «ريچارد برچيندن» دست به ابتكاری جالب زد و نخستين آيس-تی يا چای سرد را به مردم فروخت. در سالهای آغازين قرن بيستم، كارآفرينی به نام «توماس جانستون ليپتون» چايخانهی خود را در گلاسكو خريداری كرد. او به زودی دست به خريد مستقيم از سريلانكا زد تا چای را با قيمتی مناسب به دست مشتريانش برساند. در نتيجه كارش به سرعت رونق گرفت و شمار فروشگاههايش به 300 تا بالغ شد.
در 1909.م توماس ليپتون، چای را در كيسههايی كوچک به فروش رساند. منشا الهام او در اين مورد، فروشندهی ديگری بود كه چای را در كيسههای ابريشمی كوچكی به فروش میرساند و برخي از مشتريانش به اشتباه كل كيسهی حاوی چای را در آب میخيساندند! از اين هنگام بود كه چای كيسهای زادهشد كه در كشور ما تا همين چند وقت پيش به اسم «چای ليپتون» شهرت داشت.
ترکیب و تاثیر
گياه چای، بوتهايست با برگهای انبوه،كه نام علمیاش «كامِليا سينِنسيس» است. نام اين گياه از اسم كشيشی چک به نام «گئورک كامِل» (1661-1706 .م) گرفته شده است كه گياهشناس خبرهای بود و در فيليپين به تبليغ مسيحيت و ردهبندی گياهان میپرداخت. او در كشف و نامگذاری چای نقشی نداشت، اما لينه هنگام نامگذاری اين گياه اسم او را به خاطر احترامی كه برايش قايل بود برگزيد. اين گياه را چينيان چا-هوآ میناميدند كه گياهِ چای معنا میدهد. همهی انواع چای؛ يعنی، چای سبز و سياه و اولونگ از برگهای همين گياه به دست میآيند، اما به درجههايی متفاوت اكسيد میشوند و شيوهی عمل آوردنشان متفاوت است.
مهمترين مادهی موثر موجود در برگ چای، كاتِشين (catechins) نام دارد. كاتشين یک آنتیاكسيدانِ قوی است از ردهی فلاوونوئيدها كه میتواند تا 30 درصد از وزن خشک برگ چای را شامل شود. در ميان چایهای معمول، چای سبز، بيشترين و چای سياه، كمترين ميزان از اين ماده را دارد. چای موسوم به سفيد كه نوشيدنش رواج چنداني ندارد از نظر ميزان كاتشين مقام اول را داراست. كاتشين در برگهای كاكائو (گياهِ تئوبريوم كوكوآ) نيز به مقدار زياد وجود دارد. اين ماده و به ويژه اپيمر آن به نام اپی-كاتشين، تاثيری به سزا در كاهش خطر ابتلا به سكته، سختی رگها و سرطان دارند. نشان داده شده است كه كاتشينِ موجود در چای همچون نوعی آنتیبيوتيک خفيف عمل كرده و باعث مهار رشد باكتریها میشود.
مادهی ديگری كه در برگ چای وجود دارد، «تئين» نام دارد. تئين همان مادهايست كه بسته به گياهِ توليدكنندهاش كافئين، ماتئين و يا گوارانين هم ناميده میشود. اينها همه اسمهايی مترادف هستند كه به يک ماده اشاره میكنند. از شكل مولكولیاش برمیآيد، تئين يک آلكالويد است؛ يعنی، از ردهی سمهایی است كه گياهان برای دفاع از خود در برابر حشرات توليد میكنند. اين ماده در برگ و غنچهی شصت گونهی گياهی از جمله كولا و كاكائو و قهوه توليد میشود و همچون حشرهكشی عمل ميكند كه حشرات مهاجم را فلج كرده و به قتل ميرساند. در آدميان، تئين همچون يك محرك عصبي عمل ميكند و باعث برانگيختگي، از ميان رفتن خوابآلودگي، و هشياری میشود. تئين يک تقليدكنندهی گيرندههای آدنوزينی است و درست مانند ساير آلكالوئيدها باعث اعتياد و وابستگی فيزيولوژيک به اين ماده میشود. مصرف مداوم و زيادِ اين ماده به نوعی بيماری عصبی به نام كافئينيسم منتهی میشود كه تحريکپذيری، عصبیبودن، لرزش، سردرد، بیخوابی، گرفتگی عضلات و اضطراب از علايم آن هستند. در جديدترين ردهبندی بيماریهای عصبی، چهار رده از اختلالها به تئين/كافئين منسوب میشوند: اختلال خوابِ كافئينی، اختلالهای پراكندهی كافئينی، اضطرابِ وابسته به كافئين و مسموميت كافئينی.
با اين وجود، مادهی موثر اصلی در برگ چای كه باعث اثر آرامبخش و ضد تنشِ آن میشود، همان است كه با الهام از نام كانتونيی چای، تِئانين ناميده میشود. تئانين يكی از مشتقات اسيدآمينهی گلوتامين است و مولكول كوچكی است كه میتواند از سد خونی-مغزی بگذرد.
تئامين باعث افزايش ترشح ناقلهایی عصبی مانند دوپامين، گاما-آمينوبوتيريک اسيد (GABA) و سروتونين میشود و به اين ترتيب حس آرامش و راحتی را در ذهن القا میكند. در انسان، تزريق محلول تئامين باعث القای موج آلفا در مغز میشود كه در زمان مراقبه و استراحت نيز ديده میشود. به اين ترتيب، تا حدودی اين زبانزد كهن ژاپنی درست مینمايد كه «چای، طعم ذن میدهد.»
تئانين با وجود اثر آرامشبخشی كه دارد و عادتی كه توليد میكند از نظر بيوشيميايی زيانمند نيست و اثری از آسيب به دستگاه عصبی در دزهای پايين آن مشاهده نشده است.
مادهی ديگری كه در برگ چای وجود دارد، «تئين» نام دارد. تئين همان مادهايست كه بسته به گياهِ توليدكنندهاش كافئين، ماتئين و يا گوارانين هم ناميده میشود. اينها همه اسمهايی مترادف هستند كه به يک ماده اشاره میكنند. از شكل مولكولیاش برمیآيد، تئين يک آلكالويد است؛ يعنی، از ردهی سمهایی است كه گياهان برای دفاع از خود در برابر حشرات توليد میكنند. اين ماده در برگ و غنچهی شصت گونهی گياهی از جمله كولا و كاكائو و قهوه توليد میشود و همچون حشرهكشی عمل ميكند كه حشرات مهاجم را فلج كرده و به قتل ميرساند. در آدميان، تئين همچون يك محرك عصبي عمل ميكند و باعث برانگيختگي، از ميان رفتن خوابآلودگي، و هشياری میشود. تئين يک تقليدكنندهی گيرندههای آدنوزينی است و درست مانند ساير آلكالوئيدها باعث اعتياد و وابستگی فيزيولوژيک به اين ماده میشود. مصرف مداوم و زيادِ اين ماده به نوعی بيماری عصبی به نام كافئينيسم منتهی میشود كه تحريکپذيری، عصبیبودن، لرزش، سردرد، بیخوابی، گرفتگی عضلات و اضطراب از علايم آن هستند. در جديدترين ردهبندی بيماریهای عصبی، چهار رده از اختلالها به تئين/كافئين منسوب میشوند: اختلال خوابِ كافئينی، اختلالهای پراكندهی كافئينی، اضطرابِ وابسته به كافئين و مسموميت كافئينی.
مصرف
چای رايجترين نوشيدنی بعد از آب است و تئين/ كافئين مهمترين و رايجترين محرک دستگاه عصبی است كه در سطحی جهانی و به شكلی قانون و مجاز مصرف میشود. مصرف جهانی چای به تنهايی از مجموع تمام نوشيدنیهای ديگر -الكلی و غيرالكلی- بيشتر است. نخستين موج مصرف عمومی چای در انگلستانِ قرن هجدهم آغاز شد. چنانكه گفتيم، مصرف چای در انگلستانِ سالِ 1705.م 400 تن بود. اين مقدار تا 80 سال بعد به 11 هزار تن افزايش يافت. در 1797.م مصرف سرانهی هر انگليسی در سال، يک كيلوگرم چای بود و اين ميزان نيز تا 10 سال بعد به پنج كيلو بالغ شد.
امروزه نيز مصرف سرانهی چای در انگلستان از ساير نقاط بيشتر است و به متوسط 5/3-4 فنجان در روز میرسد كه با 2/2 كيلوگرم چای خشک در سال برابر است. در ميان كشورهای جهان، تنها مردم تركيه چایخوارتر از انگليسیها هستند و هر كدامشان به طور متوسط سالانه 3/2 كيلوگرم چای خشک میخورند. حتی در كشوری به نسبت قهوهخوار و بيتوجه به چای مانند آمريكا، مصرف سرانه 800 گرم بر سال و مصرف سرانه يک فنجان در روز است. با تمام اين حرفها، هند با وجود مصرف سرانهی به نسبت اندکِ سالانه 750 گرم، بيشترين حجم مصرف را در ميان كشورهای جهان دارد.
مصرف سالانهی چای در ايران 95هزار تن در سال است كه حدود يکسوم آن وارداتی است. به اين ترتيب، مصرف سرانهی ايرانيان حدود 3/1 كيلوگرم در سال است كه با رتبهی چهارم يا پنجم جهانی برابر است. در ميان كشورهای توليد كنندهی چای، چين و هند مقام اول را دارند و در سال 2003 كه مصرف جهانی 15/3 ميليون تن بود، روی هم رفته نيمی از اين مقدار را تامين میكردند. ايران با 34 هزار هكتار باغ چای و 107كارخانهی توليد چای در ميان توليدكنندگان چای مقام يازدهم را دارد و به دليل قاچاق سازمانيافتهی چای از كشورهای همسايه، كشتوكار چای در آن درگيرِ خطری جدی است.
مصرف سالانهی چای در ايران 95هزار تن در سال است كه حدود يکسوم آن وارداتی است. به اين ترتيب، مصرف سرانهی ايرانيان حدود 3/1 كيلوگرم در سال است كه با رتبهی چهارم يا پنجم جهانی برابر است. در ميان كشورهای توليد كنندهی چای، چين و هند مقام اول را دارند و در سال 2003 كه مصرف جهانی 15/3 ميليون تن بود، روی هم رفته نيمی از اين مقدار را تامين میكردند. ايران با 34 هزار هكتار باغ چای و 107كارخانهی توليد چای در ميان توليدكنندگان چای مقام يازدهم را دارد و به دليل قاچاق سازمانيافتهی چای از كشورهای همسايه، كشتوكار چای در آن درگيرِ خطری جدی است.
قاچاق سازمانيافتهی چای در ايران از سال 1370 خورشيدی با ورود چای احمد از كشورهای عربی آغاز شد و چندان دامنه يافت كه بنا بر مطالعات بازارسنجی، سليقهی چشايی ايرانيان را دگرگون كرده است، به طوری كه عموم ايرانيان چايی توليدشده در عراق و دبی را -با وجود كيفيت كمتر، بستهبندی غير بهداشتي و افزودههای زيانبار و غير استانده- بر چای ارزانتر و باكيفيتتر ايرانی ترجيح میدهند. در حال حاضر هر ساله 15هزار تن چای احمد در ايران فروخته میشود. آشفتگی وضع توليد و توزيع چای در ايران به شكلی است كه به گزارش بانک جهانی در سال 2004 ميلادی در شرايطی كه ايران هنوز دهمين يا يازدهمين توليدكنندهی چای جهان بود، دهمين واردكنندهی چای هم محسوب میشد؛ يعنی، در شرايطی كه در انبارهای كشور 230هزار تن چايی فروختهنشده انباشته شده بود، 35هزار تن چای به كشور وارد شده بود كه بخش عمدهی آن از كيفيتی بسيار نازل برخوردار بوده است.
ادامه دارد…
رقمی دورویی در تقابل شرحت از تئانین و تئین دیده می شود.
شاید اگر رابطه تئانین و گلوتامیک اسید با مونوسدیم گلوتامات، محبوب دلهای همبرگرخوران، را یادآوری می کردی این دورویی کمتر به چشم می آمد. هیچ اشاره ای به هم افزایی آثار تئانین و تئین هم نکرده ای.
آره! خیلی حال کردم. استقلال آمریکا بعید نیست بخاطر قیمت این گیاه سرخ پوستی بوده باشه…
بسیار عالی. ممنون