بخش نخست تعريف انسان
فصل دوم: تکامل انسان
ج) انسان خردمند باستانی[1]
در سال 1921 م. كشف جمجمهی كامل و سالم انسانی در يك معدن «روی» در رودزيا باعث حيرت ديرينشناسان گرديد. اين جمجمه دارای حجم مغزی نزديك به انسان كنونی بود، اما برخی از ويژگيهای انسانهای ابتدايیتر را هم در خود حفظ كرده بود. جمجمهی رودزيا، كه مانند جمجمهی انسان مدرن مدور و گرد بود و مغزی به حجم 1300 میلیلیتر را در خود جای میداد، دارای قوس ابروان برجستهای شبيه به انسان راستقامت بود، و فك و دندانهايی بسيار بزرگتر و قديمیتر از انسان امروزين را هم در دهان داشت. هر چند پوسيدگی دندانها حاكی از اين بودند كه صاحب اين جمجمه دچار بیماریهای شديد فك و لثه بوده است، اما اين حرفها حقيقتِ تلفيقی نمودن اين گونه را تغيير نمیداد.
عمر اين جمجمه بين 150ـ130 هزار سال تخمين زده شد و با نام «انسان خردمند باستانی»[2] شهرت يافت. به زودی نمونههای مشابهی در آفريقای جنوبی، تانزانيا و اتيوپی يافت شدند كه بين 400ـ350 هزار سال قدمت داشتند. امروز این موجود را در گونهای مستقل به نام انسان رودِزیایی[3] جای میدهند. این موجود در فاصلهی سیصد تا یکصد و پنجاه هزار سال پیش در جنوب آفریقا میزیسته است. به باور دانشمندان، برخی از سنگوارههای آن (مثلاً اسکلت یافتشده در دریاچهی ندوتو)[4] تا مرز چهارصد هزار سال نیز قدمت دارند.[5] هر چند دیگران این نمونههای اخیر را نوعی انسان راستقامت میدانند.
احتمالاً قديمیترين عضو از گروه انسانهای خردمند باستانی، هومو آنتِسِسور[6] است. نام هومو آنتِسِسور «انسان پیشاهنگ» معنی میدهد. این موجود بین 2/1 میلیون سال تا هشتصد هزار سال پیش در جنوب اروپا میزیسته و کهنترین نمونهی جنس انسان در این منطقه است. برخی آن را با انسان هایدلبرگ مربوط و حتی همسان میدانند و برخی دیگر اعتقاد دارند که گونهی مستقلی است که بهطور مستقیم از انسان کارگر مشتق شده است.[7]
بیشتر بقایای این گونه در دههی 1990 میلادی در اسپانیا کشف شد. بر روی این استخوانها رد جسمی برنده باقی مانده بود که نشان میداد گوشت را با ابزاری از استخوان جدا کردهاند و این شاید نشانهی همنوعخواری باشد.[8] انسان پیشاهنگ 8/1ـ6/1 متر قد داشته و وزن بدن نرینه در آن به نود کیلوگرم بالغ میشده است.[9] حجم مغزش هزار میلیلیتر بوده و با توجه به راستدست بودن و دامنهی گستردهی شنواییاش، احتمالاً نوعی زبان ابتدایی هم داشته است. بر اساس تحلیل دندانهایش معلوم شده که مراحل رشد و بلوغش به انسان خردمند شبیه بوده، هر چند انگار با سرعت بیشتری این مسیر را طی میکرده است.
در سال 1960 م. نمونههایی ديگری از جمجمهی انسان خردمند باستانی در غاری در پترالونای[10] يونان كشف شد كه استالاكتيت زيبايی بر رويش تشكيل شده بود و سيصد هزار سال سن داشت. به اين ترتيب، نشان داده شد كه اين گونهی فرضی به آفريقا محدود نبوده است. بررسی بيست و يك شاخص كالبدشناختی مهمِ اين جمجمه نشان داد كه شش ويژگی آن با انسان راستقامت و هشت خاصيت آن با انسان خردمندِ كنونی شباهت دارد. اين امر كمابيش در مورد آروارهای كه در شهر هايدلبرگ آلمان يافت شد و به نام انسان هایدلبرگ[11] شهرت يافت نيز صدق میكند. به اين ترتيب، شواهد كافی برای فرض يك گونهی جديدتر و نزدیکتر به انسان فراهم آمد.[12]
در ابزارهای سنگی آشولینِ یافتشده در آفریقا، یک مرز زمانی مربوط به ششصد هزار سال پیش جلب توجه میکند. ابزارهای قدیمیتر از این تاریخ آشکارا از نمونههای مربوط به پس از این مرز زمانی نامتقارنتر و ناپرداختهتر هستند. این امکان هست که تحول یادشده در ابزارسازی به پیدایش جمعیتی نو از انسانهای راستقامت مربوط باشد که در نهایت در قالب گونهی انسان رودزیایی در بایگانی سنگوارهها نیز نمود یافته است. در مورد شباهت این انسان به انسان خردمند شکی وجود ندارد، اما دربارهی جایگاه آن در ردهبندی همچنان اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را نوعی از انسان هایدلبرگی میدانند و برخی دیگر آن را زیرگونهای ابتدایی از انسان خردمند در نظر میگیرند.
انسان هایدلبرگ به انسان راستقامت نزدیک بوده و در اروپا میزیسته است. این موجود احتمالاً جد مشترک انسان نئاندرتال و انسان امروزین بوده است.[13] این انسان در فاصلهی هشتصد تا ششصد هزار سال پیش میزیسته و احتمالاً همراه با انسان پیشاهنگ از نمونههای آفریقاییِ انسان کارگر مشتق شده است. حجم مغزش به 1400ـ1100 میلیلیتر میرسیده و فنآوری و ابزارسازی او شباهت زیادی به فرهنگ آشولین داشته و بنابراین با شیوهی انسان راستقامت همسان بوده است. بررسی دستگاه شنوایی این موجود نشان میدهد که توانایی تفکیک صداهایی متنوع را داشته و از این نظر به انسان کنونی شباهت داشته و تفاوتهایی چشمگیر با شامپانزه داشته است.[14] این موجود بلند قامت بوده و میانگین قدش به 180 سانتیمتر میرسیده است. بدنش از انسانهای کنونی تنومندتر و عضلانیتر بوده و نرهایش تا صد کیلوگرم وزن داشتهاند. دانشمندی به نام لی برگر[15]، که استاد دانشگاه ویتواترسند[16] است، اعتقاد دارد که نمونههایی از این گونه تا سیصد هزار سال پیش در جنوب آفریقا میزیستهاند و غولهایی با 13/2 متر قد بودهاند.
یافتههای منطقهی آتاپوئِرکا[17] در اسپانیا نشان میدهد که این گونه احتمالاً نخستین نیای انسان بوده که مردگان خود را دفن میکرده است. گِلِ سرخرنگ اُخرا بر روی برخی از استخوانهای این گونه یافت شده که، به عنوان عنصری آیینی، بر نمادی دلالت میکرده است. با تحلیل ابزارهای ساختهشده توسط این موجود نشان داده شده که آنان نیز مانند انسان کنونی راستدست بودهاند.[18] یک گونهی دیگر، انسان چِپرانو[19] هم نمونهای است که در سال 1994 در دهکدهی چپرانو در نزدیکی رم کشف شد. قدمتش به 500 ـ350 هزار سال پیش میرسد[20] و ویژگیهایش چیزی میان انسان هایدلبرگ و انسان راستقامت است.[21] پژوهشی که در سال 2011 م. انجام پذیرفت، نشان داده که این گونه نیای انسان نئاندرتال بوده است.
چنین مینماید که انسان نئاندرتال در حدود سیصد هزار سال پیش از جمعیت هایدلبرگیهای اروپا مشتق شده باشد. مدتها بعد، در فاصلهی صد تا دویست هزار سال پیش، انسان خردمند از شعبهي آفریقایی انسان هایدلبرگی مشتق شد و بعدها به سایر مناطق کوچ کرد.
جمجمهی انسان کارگر (بالا) در مقایسه با انسان گرجی (میان) و انسان رودزیایی (پایین)
انسان خردمند باستانی، طيفی وسيع از اسکلتهای دارای تنوع زياد را در بر میگيرد. خصوصيات سنگوارههای قرار گرفته در اين طبقه، از حالت بسيار ابتدايی تا بسيار پيشرفته و امروزين تغيير میكنند و به دليل همين تنوع و پراكندگی جغرافيايی اين نمونههاست كه دانشمندی مانند يان تاتِرسال اصولاً اين نامگذاری را نادرست میداند و انسان خردمند باستانی را مجموعهای از گونههای همزمان میداند كه به دليل سادهانگاری و كمبود شواهد همه در يك جا ردهبندی شدهاند.[22]
رابرت فولی، كه از زاويهی بومشناسی تكاملی به تبارشناسی انسان نگاه میكند، نيز ردهبندی اين تنوع بالای زيستی در زير نام يك گونه را نادرست میداند و انسان نئاندرتال و هايدلبرگ را با نامهايی مجزا مانند هومو نئاندرتالنسیس[23] و هومو هایدلبرگنسیس[24] مورد اشاره قرار میدهد.[25] اين ديدگاه امروزه از پذيرش بيشتری برخوردار شده و بيشتر دانشمندان فكر میكنند اسم انسان خردمند باستانی در واقع نوعی سرهمبندی شواهد باشد و نه ارجاع به طبقهای واقعی در ردهبندی جانوران. به اين ترتيب، میتوان عبارت انسان خردمند باستانی را نامی عام برای خوشهای از چندين گونهی خويشاوند در نظر گرفت. با اين همه، گونههای جایگرفته در اين طبقه همگی دارای ويژگيهای مشتركی هستند. اين ويژگیها عبارتند از تنومندی بدن، زمختی استخوانها، نيرومند بودن عضلات و رژيم غذايی لاشهخواری كه احتمالاً در ميان تمام انسانهای خردمند باستانی وجود داشته است.
آش شلهقلمكاری از گونههای خویشاوند كه به انسان خردمند باستانی شهرت يافته، خيلی زود به دو جمعيت فراگير و مشهور انشعاب يافت كه يكی انسان نئاندرتال، و ديگری انسان كنونی را ايجاد كرد. از میان این دو، انسان نئاندرتال کهنتر است. ویژگیهای خاص این گونه در حدود ششصد هزار سال پیش در جمعیتهایی از انسان هایدلبرگ یا رودزیایی تکامل یافت و در نهایت تا سیصد هزار سال پیش به تمایز یافتنِ انسان نئاندرتال انجامید.[26] انسان خردمند برای نخستین بار در مدارک فسیلی حدود دویست هزار سال پیشِ آفریقای شرقی پدیدار شد و با وجود آنکه از نظر ریختی و کالبدشناختی با انسان کنونی همسان بود، در آن هنگام از نظر ابزارسازی و توانایی شکار با انسان نئاندرتال و هایدلبرگ تفاوت چندانی نداشت. انسان خردمند در حدود صد و بیست هزار سال پیش تحولی را در ابزارسازی و تواناییهای ذهنیاش تجربه کرد، و تازه در فاصلهی پنجاه تا هفتاد هزار سال پیش بود که به رفتارهایی همسان با انسان کنونی دست یافت. انسان نئاندرتال در بخش عمدهی نوآوریهای ابزارسازی دورهی اول این پیشرفت (120 هزار سال پیش) سهیم بود، اما از مشارکت در موج دوم بیبهره ماند.
- Archaic Homo sapiens ↑
- – Archaic Homo sapiens ↑
- Homo rhodesiensis ↑
- Lake Ndutu ↑
- Rightmire, 2005: 245–254. ↑
- Homo antecessor ↑
- Klein, 2009: 108. ↑
- Fernández-Jalvo et al., 1999: 591–622. ↑
- Parfitt et al,. 2005:1008-1012. ↑
- – Petralona ↑
- Homo heudelbergensis ↑
- Walters and Trinkaus, 1990. ↑
- Mounier et al., 2009: 219-246. ↑
- Martinez et al., 2004: 9976–9981. ↑
- Lee R. Berger ↑
- University of Witwatersrand ↑
- Atapuerca ↑
- Lozano et al., 2009:369–376. ↑
- Homo cepranensis ↑
- Manzi et al., 2001: 10011–10016. ↑
- Mallegni, 2003: 153–159. ↑
- Tattersal, 1992. ↑
- Homo neanderthalensis ↑
- Homo heidelbergensis ↑
- Foley,1989[A]. ↑
- Bischoff et al., 2003: 275. ↑
ادامه مطلب: بخش نخست – فصل دوم – اجداد انسان – انسان خردمند باستانی – انسان نئاندرتال (1)
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب