91/10/20
این نشست با نگاهی به زندگی و آثار «دلوز» آغاز و در ادامه به دیدگاههای فلسفی و نکاتی پیرامون تفکرات نیچه پرداخته شد. در آخر، نیچه در دیدگاه «یاسپرس» و دلوز مورد بحث قرار گرفت. در نگاه فیلسوفان یادشده، تفکر نیچه به سه دورهی زیر تقسیم میشود:
دوره نخست: از سال 1872 تا سال 1875 که کتابهای «زایش تراژدی» و «تاملات نابههنگام» در این دوره نوشته شده است.
دوره دوم: از سال 1876 تا سال 1881 که کتابهای «انسان بسیار انسانی»، «آواره و سایهاش» و «حکمت شادان» در این دوره به نگارش درآمده.
دوره سوم: خود در دو بخش قابل بررسی است. بخش اول، سال 1882 تا 1885 که کتاب «چنین گفت زرتشت» به رشته نوشته شد و در بخش دوم که از سال 1886 تا 1888 ادامه دارد کتابهای «فراسوی خیر و شر»، «اراده معطوف به قدرت»، «تبارشناسی اخلاق»، «ضد مسیح»، «قضیه واگنر»، «غروب بتان» و «اینک انسان»، به رشته تحریر درآمد.
در ژوئن 1888 نیچه دیوانه شد و دیگر چیزی ننوشت و البته شناختهشدن او هم به سالهای بعد از این و به کوشش خواهرش برمیگردد. استفاده نازیها از فلسفه نیچه، نوعی سوءاستفاده است که موجب این نیز خواهر نیچه و باورهای خواهرش است.
در پایان به نقطه اتصال نیچه و دلوز اشاره شد که همانا «عقلانیتِ تالی میل و قدرت» است و در دلوز که شاگرد «فوکو» نیز هست، پروژه نیچه با اندیشه انگلیسی و فارغ از عقلگرایی سخت فرانسوی، ولی همچنان در پی ساخت عقلانیتی فرافردی ادامه یافته که قابل تامل و نقد است.