پنجشنبه , آذر 22 1403

پنجم: کودوروها

پنجم: کودوروها

نمونه‌‌هایی از آثار شبیه به سنگ‌‌نگاره‌‌ی بلاو پس از یک هزاره در دوران حاکمیت کاسی‌‌ها (قرن ششم تا دوازدهم پ.م) در بابل رواجی تمام پیدا می‌‌کنند و همچون رسانه‌‌ی هنری نویی برای هنر نقش برجسته‌‌سازی مطرح می‌‌شوند. این نمونه‌‌ها را کودورو می‌‌نامند. کودوروها سنگهایی مرزی هستند که حد و حدود زمین‌‌هایی را مشخص می‌‌کنند که شاه به مقامی بلندپایه بخشیده است. کلمه‌‌ی کودورو اکدی است و «دیواره و مرز» معنی می‌‌دهد و با واژه‌‌ی امروزین «جدار» هم‌‌ریشه است. کودوروها را از جنس سنگ می‌‌تراشیده‌‌اند و به معبدها پیشکش می‌‌کرده‌‌اند و صاحبان زمین نسخه‌‌هایی سفالی از فرمان نوشته شده بر آن را دریافت می‌‌کرده‌‌اند.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/e/eb/Kudurru_Melishipak_Louvre_Sb23.jpg/800px-Kudurru_Melishipak_Louvre_Sb23.jpgمِلی‌‌شیپاش شاه کاسی بابل (۱۱۷۲-۱۱۸۶ پ.م) دخترش خونّوبات‌‌نانایا را به نزد نانایا ایزدبانوی عشق و جنگ شهر اوروک می‌‌برد تا بخشیدن چهل گور (نزدیک هزار آکر) زمین کشاورزی (در مَلگو، نزدیک محل برخورد دیاله به دجله) ‌‌به او را رسمیت ببخشد. دختر شاه چنگی با نُه سیم بر دوش دارد. در برابر ایزدبانو عودسوز (به اکدی: نیگ‌‌ناکّو) دیده می‌‌شود، و بالای سرش نماد ایشتار، سین و شمس نمایان است. عجیب این که نقش خدایانی که بالای این سه بوده‌‌اند، از روی کودورو تراشیده شده است. همین دختر احتمالا همان است که در همین حدود زمانی با شوتروک ناخونتِه شاه ایلام ازدواج می‌‌کند.

G:\pix\-2800 transaction involving three fields, three houses, and some livestock. Ushumgal, a priest of the god Shara, and his daughter are the central figures of the transaction,.jpgسند خرید سه قطعه زمین و سه خانه و چند رمه که در آن نام کسی به اسم اوشوم‌‌گال که کاهن ایزد شارا بوده به همراه دخترش آمده است، ابعاد تقریبی: ۱۵ در ۱۲ در ۵/۹ سانتی‌‌متر، حدود ۲۸۰۰ پ.م، سومر

این آثار از آن رو ارزش هنری دارند که برای تثبیت حق مالکیت افراد بر زمین، ایزدان گوناگونی گواه گرفته شده‌‌اند. از دوران کاسی‌‌ها به بعد، بر بالای متن نقشهای این ایزدان با رمزپردازی خلاقانه و پیچیده‌‌ای بازنموده می‌‌شده است. چنان که در کتاب «اسطوره‌‌شناسی آسمان شبانه» توضیح داده‌‌ام، برای نخستین بار در این زمینه‌‌ی هنری است که نقش‌‌هایی از صورتهای فلکی ظاهر می‌‌شود و این نشان می‌‌دهد که ایده‌‌ی تصویر کردن نقشهای جانوری و اساطیری بر ستارگان از ایران مرکزی و شرقی به میانرودان وارد شده و کاسی‌‌ها واسطه‌‌ی انتقالش بوده‌‌اند. در همین کتاب شواهد فراوانی آورده‌‌ام که نشان می‌‌دهد متون اوستایی کهنترین سندهایی هستند که به چنین ایده و چنین مفاهیمی ارجاع می‌‌دهند و تاریخ تحول‌‌شان هم تقریبا همزمان با سیطره‌‌ی کاسی‌‌ها بر بابل بوده است. یعنی میان نمادهای تصویری کودوروها در ایران غربی و متون اوستایی در ایران شرقی شباهت و پیوندی نمایان است.

کودوروها علاوه بر رمزپردازی غنی‌‌شان درباره‌‌‌‌ی خدایان و احتمالا صورتهای فلکی، اغلب پیکره‌‌ی شاه و دریافت کننده‌‌ی زمین و خدایی بلندمرتبه را نیز نمایش می‌‌دهند و از این رو نوعی نقش برجسته‌‌ی ممتاز هم هستند. با این حال جنس زمینه‌‌ی کار که سنگ باشد و ابعاد گاه عظیم آن، کودوروها را به چیزهایی بین نقش برجسته‌‌ی عادی کوچک و دیوارنگاره‌‌های کوهستانی تبدیل می‌‌کند. گویی همان سنت صخره‌‌تراشی گوتی با واسطه‌‌ای فروتنانه‌‌تر به میانرودان منتقل شده باشد.

یکی از نکات جالب درباره‌‌ی کودوروها، آن است که در آنها برای نخستین بار با تصویری نظام یافته از طبقه طبقه بودن هستی برخورد می‌‌کنیم. بلندای سنگهایی که متن سند بر آن نوشته می‌‌شده بستری مناسب فراهم می‌‌کرده تا حجمی چشمگیر از نقشها بر آن کنده شوند، و این نقشها اغلب در طبقه‌‌هایی متفاوت جای می‌‌گیرند که با خطوطی واضح و صریح از هم جدا شده‌‌اند. این ایده که جهان از چند طبقه‌‌ی روی هم قرار گرفته تشکیل شده با ایده‌‌ی عام و جهانگیرِ جدایی زمین و سقف آسمان و حضور فضایی خالی در میانشان متفاوت است. در اساطیر همه‌‌ی فرهنگها جدایی زمین از آسمان و فرضِ تهیایی میان این دو (هوا یا باد) را داریم. اما این ایده که جهان از طبقه‌‌هایی متفاوت تشکیل شده که هریک هستنده‌‌هایی متمایز با سرشت‌‌هایی گوناگون را در خود جای داده‌‌اند، امری بدیهی یا رایج نیست.

نخستین اشاره‌‌ها به این ایده را در آثار آریایی باستانی می‌‌بینیم و در اوستا و وداها اشاره‌‌ای هست به این که همین سه لایه‌‌ی زمین و آسمان و هوا طبقاتی هستند که در هریک یازده ایزد مهم مستقر شده است. در متون زرتشتی برای اولین بار این ایده به مدلی کیهان‌‌شناختی تبدیل می‌‌شود و جهان چهارطبقه‌‌ای و بعدتر هفت طبقه‌‌ای شمرده می‌‌شود که در هریک اختری ویژه فرمان می‌‌راند. چنان که در کتاب «زند گاهان» نشان داده‌‌ام، این ایده از پیش‌‌داشت هستی‌‌شناسانه‌‌ی نوآورانه و تاریخ‌‌سازِ زرتشت سرچشمه گرفته که گیتی و مینو را دو عرصه‌‌ی متفاوتِ وجودی می‌‌دانست و جهان عین و ذهن را از هم جدا می‌‌کرد.

جالب آنجاست که هرچند اولین متون در این زمینه در ایران شرقی پدید آمده‌‌اند، اما کهنترین بازنمایی‌‌های هنری آن را در ایران غربی و بابل می‌‌بینیم. میانرودان البته چنان که گفتیم بیش از آن که کانونی زاینده و منفک از ایلام و گوتیوم بوده باشد، بخشی درپیوسته با آن و از نظر سیاسی معمولا از اقمار آن به شمار می‌‌رفته است. از نظر هنری هم بدنه‌‌ی آنچه به نام هنر بابلی شهرت یافته، در واقع به دوران زمامداری‌‌ کاسی‌‌هایی مربوط می‌‌شود که بی‌‌شک از ایران مرکزی و به احتمال زیاد از حوزه‌‌ی کاشان-قزوین به میانرودان کوچیده بودند.

باید این را هم در نظر داشت که اوج هنر سومری هم به دوران زمامداری گوتی‌‌ها بر این قلمرو و بلافاصله پس از آن (دوران اور سوم) مربوط می‌‌شود و توجه به بافت سیاسی حاکم بر منطقه در زمان این جهشهای هنری، پرت و بی‌‌ربط بودن نگرش رایج درباره‌‌ی مستقل و مجزا بودن فرهنگ میانرودانی و درونزاد بودنِ همه‌‌ی عناصر هنری‌‌اش را نشان می‌‌دهد. البته که باید این حقیقت را هم در نظر داشت که سومریان و اکدیان هم نوآوری‌‌های هنری چشمگیر خود را پدید آورده بودند که بسیار چشم‌‌نواز و ارزشمند است. اما نکته آنجاست که این هنر ویژه‌‌ی میانرودان در خلأ پدید نیامده و منحصر به فرد و بی‌‌نظیر نبوده است. بلکه تنها همچون گره‌‌ای بر شبکه‌‌ی پیچیده‌‌ی کل هنر ایرانی فهم‌‌پذیر می‌‌شود.

به همان ترتیبی که هنرِ زیبای دوران گودآ پس از فروپاشی دولت گوتی در سومر همچنان ادامه پیدا کرد و در دوران سلسله‌‌ی اور سوم به اوجی چشمگیر دست یافت، هنر ساخت کودوروها هم پس از فروپاشی دولت کاسی‌‌ها متوقف نشد.

در قرن دوازدهم پ.م دودمان کاسی منقرض شد، و نیرویی که آن را از بین برد ایلام بود. دودمانهای بعدی حاکم بر بابل اغلب از کلدانی‌‌های هوادار ایلام برمی‌‌خاستند و با آشوری‌‌هایی که مدام به آن سو حمله می‌‌کردند، ستیزه داشتند. یکی از نامدارترینِ این شاهان بابلی مردوک نادین آخِه نام داشت که ششمین شاه دودمان دوم ایسین بود و از آنجا بر بابل هم حکم می‌‌راند. او که یک قرن پس از فروپاشی دودمان کاسی می‌‌زیست کودوروی زیبایی از خود به جا گذاشته که ترکیبی از دو سنت هنری را نشان می‌‌دهد. یعنی نقش شاه بر آن برجسته است و طبقات پرشمار هستی به دو طبقه‌‌ی قدیمی‌‌ترِ زمین و آسمان فرو کاسته شده است، و با این حال نمادهای اختری در بخش مربوط به آسمان بازنموده شده‌‌اند. با مقایسه‌‌ی این کودورو با نمونه‌‌ای از عصر کاسی‌‌ها می‌‌توان دریافت که سنت هنری کاسی در میانرودان تا چه اندازه جایگیر شده است.

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\-1300 Babylonian Caillou Michaux or Michaux Stone,.jpg کودوروی میشو، بابل،‌‌ قرن سیزدهم پ.م

http://www.cmaa-museum.org/item-001a.jpgکودوروی دودمان دوم ایسین، ۱۱۵۷-۱۰۲۵ پ.م

از همین شاه کودوروی دیگری داریم که در آن زمینی را به کسی به نام عَداد زَر ایقیشا هبه کرده است. در اینجا هم باز همین الگوی دوطبقه‌‌ای بودن جهان را می‌‌بینیم. با این تفاوت که صورتهای فلکی در قالبهای جانوری کنار هم و تا حدودی درهم ریخته بازنموده شده‌‌اند و جالب آن که تاکیدی هست که بر فراز معبدهای خدایان قرار بگیرند. یعنی روشن است که در این هنگام جانورانی که در قالب صورتهای فلکی بازنموده می‌‌شده‌‌اند را با خدایانی خاص و معبدهایشان مربوط می‌‌دانسته‌‌اند.

G:\pix\-1090 Land grant to Adad-zer-iqiša, kudurru British_Museum_with_Cory_and_Mary,_6_Sep_2007_-_203.jpg

G:\pix\-1090 Limestone kudurru reign of Marduk-nadin-ahhe.jpgبالایی و میانی) سند بخشش زمین از سوی مردوک نادین آخه شاه کلدانی بابل به عَداد زَر ایقیشا (حدود ۱۰۹۰ پ.م)، با نقش معبد اساگیل و نماد مردوک که به نیزه‌‌ای شباهت دارد، و جزئیات نقش جانوران؛ پایینی) کودورو با نقش مردوک نادین آخه

در این کودورو بر فراز همه‌‌ی این صور فلکی سه اختر اصلی یعنی ماه و خورشید و ناهید جای گرفته‌‌اند که با همان نمادهای باستانی سومری‌‌شان بازنموده شده‌‌اند. تاکید بر ارتباط میان معبد و موجودات جانوری اساطیری را می‌‌توان در بازنمایی خودِ بناهای معبد هم دید که البته در هنر دوران کاسی‌‌ها ریشه دارد. مثلا معبد مردوک را با نیزه‌‌ی عظیمی بر فرازش بازنموده می‌‌شده، در حالتی کشیده‌‌اند که اژدهایی از کناره‌‌اش بیرون آمده است. نکته‌‌ی جالب دیگر درباره‌‌ی کودوروهای مردوک نادین آخه آن است که خط جدا کننده‌‌ی زمین و آسمان از بدن ماری عظیم تشکیل یافته که احتمالا تیامت است و آبهای سرکش و آشوبگون را نشان می‌‌دهد.

این ساختار دو طبقه‌‌ای در نمونه‌‌های قدیمی‌‌ترِ کودوروها رواجی چشمگیر دارد و تا قرنها بعد تداوم پیدا می‌‌کند. مثلا نازی‌‌ماروتاش که در ابتدای قرن سیزدهم پ.م بر بابل حکومت می‌‌کرده و مردوک اپلی ایدینا (مردوک بلدان) که صد و پنجاه سال بعد در این قلمرو حکمفرمایی داشته در عمل یک چارچوب را برای ساخت کودوروی خود به کار گرفته‌‌اند که دو طبقه را با یا بدون خط فاصل از هم جدا می‌‌سازد. در میان این دو کودوروی مردوک اپلی ایدینا به خاطر استفاده از خط فاصل و موقعیت مار بزرگ در زیر اورنگ ایزدبانو که انگار زیر و روی زمین را از هم جدا می‌‌کند، به نمادپردازی‌‌های جدیدتر ابداع شده در سلسله‌‌ی کاسی‌‌ها نزدیکی دارد.

8 - Nergal, Zababa, & Ninurta symbols

57 - Nuska's symbol center bottomنمادهای نرگال، زبابا و نینورتا

G:\pix\-1090 Kudurru or a boundary stone from Babylon dating back to 1099-1082 BCE.jpgنقش کودوروی بابلی، حدود ۱۰۹۰ پ.م 

59 - Inanna, Nannar, Utu, Bau, Ishara, & Nuska symbolsکودوروی نازی‌‌ماروتاش شاه کاسی بابل (۱۲۸۲-۱۳۰۷ پ.م)، یافته شده در شوش، با نقش ایزدبانوی گولا، نشسته بر اورنگ و نمادهای ایزدان: هلالِ سین، ستاره‌‌ی هشت‌‌پر ایشتار، و خورشید چهارپر محصور در دایره برای شمش

Related imageکودوروی مردوک اَپلی ایدینا شاه کاسی بابل (۱۱۷۱-۱۱۵۹ پ.م)،

55 - Ningishzidda's Snake, Enki's Eclipse, Nibiru's 12-Pointed Star - or Nabu's 6-Pointed Star, Nuska's Oil Lamp, & Enlil's 7-Pointed Star symbolsبخش بالایی کودوروی دودمان دوم ایسین (۱۱۵۷-۱۰۲۵ پ.م):مار بزرگ نیراه، که ایزدان اختری(سین، شمش، ایشتار و نوسکو)را محاصره کرده است.

کودورو از دودمان دوم ایسین (۱۱۵۷-۱۰۲۵ پ.م):

G:\pix\-1100 2nd Dynasty of Isin, 1157-1025 BC.jpgنماد مردوک به صورت معبدی با اژدها و نیزه و نابو پسرش در قالب معبد و اژدها و قم نی، بالایشان نماد نرگال به صورت درفش دو سر شیر

http://www.cmaa-museum.org/item-001a.jpgایشارا (عقرب) ایزدبانوی پیشگویی و عشق، گولا (سگ نشسته) ایزدبانوی پزشکی، پاپسوکال (پرنده‌‌ی در حال راه رفتن) ایزدی فروپایه و دستیار آنو

Related imageسه ایزد بزرگ سومری در قالب معبدهایی با کلاه و نشان: از چپ به راست: آنو، انلیل و ائا، بر فراز و میانه‌‌ی آنو و انلیل نماد نین‌‌خورساگ به صورت موی زنانه دیده می‌‌شود.

Stone kudurru from the reign of Marduk-nadin-ahhe recording a purchase of land; 2 columns of inscription; above are various sacred symbols; carved figure representing the Babylonian King wearing an elaborately embroidered robe and carrying bow and arrows.

G:\pix\-1090 kudurru from the reign of Marduk-nadin-ahhe.jpgجزئیات نقشها بر بالای کودوروی مردوک نادین آخه:با نقش ایشتار، سین و شمش بر فراز معبدهایشان و نقشهای جانوری که احتمالا دلالتی اخترشناسانه داشته‌‌اند

استفاده از مارِ تیامت برای جدا کردن طبقات گیتی در هنر عصر کاسی‌‌ها ریشه دارد. در کودوروی مِلی‌‌شیپاک دوم شاه کاسی که حدود دو قرن پیشتر بر بابل حکومت می‌‌کرد، نظام طبقاتی کائنات به خوبی بازنموده شده است. این سند برای بخشش زمین به کسی به نام مردوک اپی ایدینا تنظیم شده که «آراسّو ایریم» یعنی خدمتگزار شاه بابل بوده است. در اینجا هم ماری که نشانگر تیامت است پایینترین طبقه یعنی زیرزمین را از روی زمین منفک می‌‌سازد. با این حال در این اثر فاصله‌‌ی بین هردو طبقه با خطی پهن و صریح نمایش داده شده است. پایینتر از همه زیرزمین را داریم که با ایشارا (عقرب) و تیامت یا نین‌‌گیش‌‌زیدا (ایزد گیاهان نیکو در قالب مار-اژدها) مشخص می‌‌شود. در بالای آن خدایانی مثل عداد (توفان) و شالا (گندم) و نوسکو (چراغ) را می‌‌بینیم که با روی زمین و زندگی گیتیانه‌‌ی روزمره پیوند خورده‌‌اند. در طبقه‌‌ی بالایی‌‌شان خدایان هوا و قلمرو میانی مثل مردوک و نابو و گولا را داریم و در طبقه‌‌ی بالاتر که به طاق آسمان نزدیکتر است، خدایان جنگاوری مثل نرگال و نینورتا و زَبابا (خدای شهر کیش) را داریم.

بعد خدایان ویژه‌‌ی سقف آسمان یعنی آنو و انلیل و نین‌‌خورساگ و ائا را می‌‌بینیم که در اصل خدایان باستانی سومری هستند و حالا به خدایان بیکاره‌‌ی کم‌‌اثر تبدیل شده‌‌اند. در بالاترین سطح هم سه نماد اختری ماه و خورشید و ناهید را می‌‌بینیم. در اینجا با دنیایی پنج لایه سر و کار داریم که با نظام پنج عنصری موجود در یسنه‌‌ها شباهتی دارد. یعنی از پایین به بالا عناصر آب، خاک، باد، آتش و آذر (اثیر) را داریم که شالوده‌‌ی جهان‌‌بینی زرتشتی اولیه را بر می‌‌ساخته و بعدتر با کشف مدار گردش دو سیاره‌‌ی کیوان و برجیس به ساختار هفت عنصری و جهان هفت طبقه‌‌ای دگردیسی یافته است. این گذار احتمالا در فاصله‌‌ی قرون دهم تا هفتم پ.م و احتمالا در شهر ری رخ داده است. به همین خاطر در کودوروی ملی‌‌شیپاک که با عصر یسنه‌‌ها مصادف است، همین نظام پنج عنصری کهنتر را می‌‌بینیم.

باید توجه داشت که هیچ یک از این دو نظامهای مفهومی در میانرودان ریشه نداشته و در زمان مورد نظرمان تازه در ایران شرقی در حال تکوین بوده است. به همین خاطر در وامگیری هنرمندان بابلی از مضمونهای ایران شرقی تردیدی نیست. اما باید توجه داشت که هنرمندان و تدوین‌‌گران نقش‌‌مایه‌‌های درباری انگار با چارچوب فلسفی و کیهان‌‌شناختی پشت این نمادها آشنایی زیادی نداشته‌‌اند و تنها ایده‌‌ی مرکزی (طبقاتی بودن هستی و پنج یا هفت طبقه‌‌ای بودن آسمان) را به همراه رمزپردازی‌‌های اخترشناسانه‌‌اش (صورتهای فلکی جانوری) وام گرفته‌‌اند و آن را بنا به موقعیت در شکلهای گوناگون به کار گرفته یا نگرفته‌‌اند. به همین خاطر شمار طبقات در این کودوروها همواره یکسان نیست و نمونه‌‌هایی می‌‌بینیم که شماری بیشتر یا کمتر از طبقات را بازنموده‌‌اند.

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\-1400 kudurru.jpg

63 - Nuska's symbol on 4th panel downکودوروی ملی‌‌شیپاک دوم شاه کاسی بابل (۱۱۷۲-۱۱۸۶ پ.م)، به همراه رمزگشایی از نقشها و نمادها

نمونه‌‌ی نزدیک به کودوروی ملی‌‌شیپاک، سنگ مرزی‌‌ایست که نبوکدنصر اول شاه ایسین در اواخر قرن دوازدهم پ.م پدید آورده است. ساختار کلی طبقات در اینجا تقریبا همان است، با این تفاوت که اختران سه گانه از تاق آسمان جدا شده‌‌اند و به این ترتیب نظامی شش طبقه را می‌‌بینیم. این نکته هم جالب است که هنرمند سازنده‌‌ی این اثر طبقات اول و دوم (زیرزمین و روی زمین) را در اثر ملی‌‌شیپاک با هم ادغام کرده و روی آن طبقه‌‌ی تازه‌‌ای تعریف کرده که یک مرد-عقرب کمانگیر و یک ایزدبانوی نشسته بر اورنگ محور اصلی‌‌اش محسوب می‌‌شوند. نکته‌‌ی مهم دیگر آن که مار بزرگ در اینجا مرز بین زیر و روی زمین را مشخص نمی‌‌کند، بلکه بدنش در سراسر این طبقه‌‌ها کشیده می‌‌شود و گویی ماه را می‌‌گزد.

64 - Nuska's oil lamp symbol on bottom right

56 - Nuska's symbol on near bottom right 64a - Nuska's oil lamp symbol on kudurru of Nebuchadezzar Iکودوروی نبوکدنصر نخست، شاه دودمان دوم ایسین (۱۱۲۶-۱۱۰۵ پ.م)

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/0/09/Marduk-nadin-apli.jpg/220px-Marduk-nadin-apli.jpg کودوروی پیشکش زمین از سوی مردوک اپلی ایدینا به کسی به نام مردوک ذَکیر شومی (حدود ۱۱۶۰ پ.م) با نقش ایزدان بر پشت مارِ جدا کننده‌‌ی طبقات

یکی از کاملترین فهرستهای خدایان میانرودانی این دوران را در کودورویی می‌‌بینیم که مردوک اپلی ایدینا شاه کاسی بابل پدید آورده تا گواهی کند که ۳۰ گور[1] زمین در حوالی بغداد به مردی به نام موآبیتو پسر تابومِلو بخشیده می‌‌شود. فرد دریافت کننده‌‌ی زمین احتمالا بابلی نبوده است چون نام پدرش هوری است و خودِ موآبیتو هم کوچنده یا مهاجر معنی می‌‌دهد. این کودورو در قالب سنگ آهک سیاهی تراشیده شده که ۵/۴۶ در ۵/۲۰ سانتی‌‌متر اندازه دارد. بر آن نام چهل و شش ایزد ذکر شده که چشمگیر است.

ناگفته نماند که یکی از نوآوری‌‌های مهمی که از حضور کاسی‌‌ها در بابل ناشی شده و بافت حقوقی حاکم بر ایران مرکزی را تا حدودی نشان می‌‌دهد آن است که در کودوروها علاوه بر خدایان، انسانها هم گواه گرفته می‌‌شوند. یعنی برخلاف قراردادهای قدیمی که تنها خدایان یا کاهنان در آن گواه گرفته می‌‌شدند، در کودوروها می‌‌بینیم که شماری از مردم و مقامهای محلی هم اصالت سند را گواهی می‌‌کنند. مثلا در همین کودورو در کنار نام ۴۶ ایزد، این نامها را هم به عنوان شاهد می‌‌بینیم: لیبور زَنین اِکور (شَه‌‌رِشی: کارمند حکومتی)، خاسَردو (سوکال موئِرو: زمین‌‌دار)، ایقیشا باو پسر آراد اِئا (پیخاتو: دستیار کارمندان دولتی)، اوزیب بعل (سوکال: کارمند حکومتی)، مردوک کودوری اوسور (شَه‌‌رِش شَری: کارمند حکومتی).

جالب آن که نام خاسردو در این فهرست به کسی مربوط می‌‌شود که پیشتر به شکل مشابهی زمینی را دریافت کرده بود، و کودوروی آن هم یافت شده است، و بر آن باز اسم همین لیبور زنین اکور و ایقیشا باو را به عنوان شاهد می‌‌بینیم. شاهد گرفتن افراد البته در اسناد حقوقی قدیمی‌‌تر میانرودانی هم سابقه دارد، اما تثبیتش به عنوان یک هنجار عام و در این سطح از اسناد دولتی، ویژگی مهمی است که از عصر کاسی‌‌ها آغاز می‌‌شود.

Stone kudurru inscribed with details of a royal gift of farmland; columns of writing presented as the walls of a fortress; upper part of stone carved with divine symbols; figure with twining legs, 2 headed, 2 tailed centaur (winged), precursor of Sagittarius, drawing a bow. Limestone kudurru: cosists of a four-sided block with conical top. On each of the four sides are two panels of text, one above the other, the upper one consisting of not more than three lines. The corners of the stone are carved to represent lofty towers, the courses of the bricks or stone-work being indicated by lines. The conical top above the inscriptions is carved with emblems facing to the right. The text contains a deed of gift recording a grant of fifty 'gur' of corn-land in the province of Bit-Pir'-Amurri by Meli-Shipak to Khasardu, the son of Sume. The land was situated on the bank of the Royal Canal and was in the district of the city of Shaluluni. Four officials carried out the transfer of the property, and the deed was drawn up in the presence of seven high officials who are enumerated by name. Many symbols are carved onto the boundary-stone; Face A: (1) Composite being, in the form of a centaur, with attributes of man, beast, bird and reptile. The god has two heads, one human, with beard and thick hair falling on the shoulders, and on it he wears a conical head-dress probably provided with horns; the second head, facing backwards, is that of a lion. The god's torso and arms are human, and he is represented drawing a bow; ends of five arrows in a sheath are visible over his right shoulder. The body, hind legs, the lower tail, and the upper part of the fore legs are those of a horse; a second tail is that of a scorpion, and the fore legs end in scorpions, though only one scorpion is shown. Wings rise from the horse's shoulders. Face B: (2) Leaping dog, (3) Bird on perch, (4) Composite being, half man, half horse, resembling a satyr and grasping in both hands a spear or standard, the shaft formed from a palm-stem, (5) Spear-headed standard, with tassels. Face C: (6) Solar disc, (7) Mace with twin lion-heads, (8) Spear-head, (9) Goddess, carrying bowl and brush or flail, (10) Eagle-headed mace, (11) Lunar disc, (12) Lightning-fork. Face D: (13) Lamp, (14) Winged goddess with twining legs, (15) Ram-headed crook, (16) Eight-pointed star, (17) Cylindrical headdress, with feathered top and decorated with circles, standing on a carved table. Top of stone: (18) Serpent in a coil. The Solar and Lunar discs and the Eight-pointed star, though here separated, form a group, since they fill spaces in the upper field immediately below the serpent's outer coil.کودوروی بابلی، سنگ آهک، حدود ۱۱۸۰ پ.م

 

54 - Nuska oil lamp symbol on right, many symbols of gods50 - Nusku's symbol, oil lamp

61 - Nuska's oil lamp symbol in center

58 - Nuska's oil lamp symbol top rightنمادهای ایزدان بر کودوروهای بابلی عصر کاسی‌‌ها، و نمونه‌‌ای از چراغ نوسکو

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c4/Sb_26_Munnabittu_kudurru.jpg

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/9/94/Sb_26_divine_symbols.jpg

کودوروی موآبیتو (۱۱۶۰ پ.م)، و بازنمایی نمادهای خدایان‌‌اش: ۱) سین: هلال ماه، ۲) ایشتار: ستاره‌‌ی هشت پر، ۳) شمش: قرص خورشید، ۴) آنو خدای سقف آسمان؛ معبد کلاه‌‌دار، ۵) انلیل خدای باد: معبد کلاه‌‌دار، ۶) اِئا خدای آب و خرد: معبد و گاوماهی، ۷) گولا یا نین‌‌کارّاگ ایزدبانوی درمان: سگ، ۸) ایشارا ایزدبانوی هوری-هیتی: عقرب (که نامش در فهرست ایزدان گواه در متن نیامده است)، ۹) نِرگال خدای مرگ: ستون با سر شیر، ۱۰) زَبابا خدای شهر کیش: نماد کرکس، ۱۱) نابو خدای کاتبان: معبد و اژدهای شاخدار، ۱۲) نینورتا خدای جنگ: ستون با دو سر شیر، ۱۳) نوسکو وزیر انلیل: چراغ پیه‌‌سوز، ۱۴) عداد خدای توفان: گاو و آذرخش، ۱۵) مردوک خدای باد: نیزه، ۱۶) باو ایزدبانوی شفاگری: پرنده، ۱۷) شوقامونا ایزد کاسی‌‌ها: ستون و کرکس، ۱۸) ایشتاران خدای شهر دیر: مار چنبره زده.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/3/34/BM_90829.jpg کودوروی خاساردو، که در آن خاساردو پسر سومِه زمینی به مساحت ۱۴۴ هکتار (۵۰ گور) را در بیت پیری آمورو (دره‌‌ی دیاله) از پادشاه ملی‌‌شیپاک دریافت می‌‌کند، حدود ۱۱۸۰ پ.م، این یادمان را هرمز رسام در معبد شمش در شهر سیپار کشف کرد.

Boundary Stone from Mesopotamiaکودوروی بابلی از حدود ۱۱۲۰ پ.م: بخشش زمینی به گولا اِرِش از طرف اِئانا شوم ایدینا حاکم سرزمین دریایی

Post imageنقش معبد ائا با نماد لاک‌‌پشت در طبقه‌‌ی میانی آسمان، بین معبد انکی و نین‌‌خورساگ، بابل، قرن دوازدهم پ.م

http://66.media.tumblr.com/f34bda247e8928167db712275025ce5a/tumblr_nc3dnaM6Fl1sgkcv7o5_r1_1280.jpgنقش نوازنده‌‌ی تنبور بر کودوروی ناتمام بابلی، حدود ۱۲۰۰ پ.م

G:\pix\e28c10c7244cc58c84d9085aeee27973.jpg

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\-1400 Kudurru Kassite period, attributed to the reign of Melishipak (1186-1172 BC).jpg

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\-1400 Kudurru Kassite period, attributed to the reign of Melishipak (1186-1172 BC) Susa.jpgکودوروی ناتمام بابلی، حدود ۱۲۰۰ پ.م

 

 

  1. ۷۷ گور واحد مساحت در میانرودان قدیم بوده است هر گور با ۲۵ آکر یعنی ده هکتار برابر است.

 

 

ادامه مطلب: ششم: لول‌‌ها و مُهرها

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب