پیشدرآمد
مهمترین کلاسی که در سالیان طولانی معلمیام تدریس کردهام، دورههای «زُروان» بوده است، که دستگاه نظری سیستمیایست که برای فهم «امرِ انسانی» پیشنهاد کردهام. در جریان تدریس این دورهها، داغترین و بحث برانگیزترین بحثها همواره به موضوع مهر و عشق مربوط میشد. چون از سویی این مفهوم را ستون فقرات تمدن ایرانی و هستهی مرکزی بسیاری از ارکان مهم زیستجهان آدمیان میدانم، و از سوی دیگر نگاهی که به آن دارم با برداشت هنجارین و تفسیرهای بدیهی انگاشته شدهی مرسوم فاصلهای چشمگیر دارد.
بحثهای زاینده و بسیار لذتبخشی که دربارهی مفهوم مهر با دانشجویان و دوستان داشتهام، اغلب در قالب یادداشتها و مقالههایی صورتبندی و نگاشته شده و در قالب کتابی انتشار یافته است. با این حال لبهی تیزِ دیدگاهم دربارهی این مفهوم، یعنی تمایز میان مهر و عشق و داوری تندی که دربارهی دومی دارم، نیازمند متنی مستقل بود. به این خاطر بود که نوشتار کنونی پدید آمد. متنی که در کنار مقالهها و یادداشتهایم دربارهی شرح مفهوم مهر، به نوعی آسیبشناسی و پیشنهاد راهکار در این زمینه نیز میپردازد.
ادامه مطلب: بخش نخست: آمیختگی مهر و عشق – گفتار نخست: دو جلوه از یک حس
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب