صبح روز شنبه، یکم تیرماه سال 1392 پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، میزبان علاقمندان به سلسله سخنرانیهای جامعهشناسی تاریخی در ایران با عنوان «کوروش فرهمند: کالبد شکافی یک اسطوره سیاسی» بود که به کوشش گروه جامعهشناسی تاریخی انجمن جامعهشناسی ایران و با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، انجمن ایرانی تاریخ و پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار گردید.
در این سخنرانی، دگردیسی در مفهوم فرهمندی و صورتبندی مجدد و ماندگار آن در دوران کوروش بزرگ مورد بررسی قرار گرفت. سه رده از روایتهای اساطیری در ارتباط با کوروش وارسی شد و با ارجاع به متون مقدس ادیان زرتشتی، یهودی و اسلامی نشان داده شد که کوروش در داستانهای فراگیرِ دوران خویش با سه صفت شناخته میشود: آزادکنندگی و رهاییبخشی، اقتدار گسترده و جهانگیر، و نشاندار بودن و برخورداری از جلوهای ایزدگونه. این سه ویژگی از روایتهایی برمیآید که او را ناجی آخرالزمان (گاهان و اوستا)، یا مسیح (تورات) یا ذوالقرنین (تورات و قرآن) میدانند.
در این امتداد، درباره چرخش سیاست جهان باستان به دست کوروش و پیوند آن با تحول مفهوم فرهمندی بحث شد و دستاوردهای چشمگیرِ سیاسی کوروش و ماندگاری نظام سیاسیای که بنیاد گذاشت به چرخش در رویکردِ سیاسی-نظامیاش منسوب دانسته شد. رویکرد او به مفهوم فتح و تسخیر شهرها با آنچه که در سیاست آشوری پیش از او صورتبندی شده بود، مقایسه شد و نشان داده شد که چرخشی چشمگیر و ریشهای در ساخت اقتدار و سلطه بروز کرده که مبنای آن جلب رضایت اتباع، به جای رعبافکنی و ترساندن ایشان است؛ یعنی ساختار اطاعت از سرکوب نظامی مداوم و خشونتآمیز جدا شده، و به سوی بازیهای برنده-برنده میان فرمانروا و اتباع گرایش یافته است. سیاست اقتصادی هخامنشیان نیز به طور گذرا مورد اشاره قرار گرفت و نشان داده شد که این چرخش با رها کردنِ سیاستِ اقتصادیِ مبتنی بر غارتِ شهرهای فتحشده و جایگزین کردنِ تجارت و رونق کشاورزی و مالیاتگیریِ قانونمند ممکن شده است.