پنجشنبه , آذر 22 1403

گفتار سوم: دست دادن

گفتار سوم: دست دادن

دست دادن تا حدودی نقطه‌‌ی مقابل دستگیر کردن است و همان الگوی پایه‌‌ایست که امروز در آداب معاشرت معمول مردمان وضعیتی جهانی به خود گرفته است. در این حالت کف دو دست راست در هم گره می خورد و دو تن با زاویه‌‌ای دست راست دیگری را در دست راست خود می‌‌فشارند. آشکار است که این حرکت نماد متحد شدن دو دست و یکپارچه شدن نیروی دو تن بوده است. حرکت دستگیری کردن که در تخت جمشید نمودش را دیدیم، در واقع ترکیبی از همین حرکت است که بر مهر و همدلی گواهی می‌‌دهد و «دستگیر کردن» که دلالت سیاسی روشنی داشته است.

کهن‌‌ترین اسطوره‌‌ای که به دست دادن اشاره می‌‌کند، روایت مهر است و بنا به گواهان تاریخی رسم دست دادن برای نخستین بار از میان پرستندگان مهر آغاز شده است. در اسناد تاریخی کهنترین نمودهای این حرکت را در آشور می‌‌بینیم و این تایید کننده‌‌ی حدس من است که آشور خدای بزرگ دولت آشور را با میترَه اَسورَه یا همان مهر ایرانی یکی می‌‌دانم.

دست دادن شلمناصر شاه آشور و شاه بابل

G:\pix\projects\iranzamin\ashkani\mithra\01400.jpgشاه کوماگنه و مهر

G:\pix\projects\iranzamin\ashkani\mithra\antiochus and hormoz.jpgآنتیوخوس و مهر

G:\pix\projects\iranzamin\ashkani\mithra\Arsameia_Mithridates_I_R0013704.jpg مهرداد اول کوماگنه و هراکلس

این نکته جای توجه دارد که دست دادن در اوایل هزاره‌‌ی اول پیش از میلاد و همزمان با ورود موج تازه‌‌ی آریایی‌‌ها به ایران غربی در اسناد آشوری نمایان می‌‌شود، اما در سراسر دوران هخامنشی اعتبار و اهمیت چندانی پیدا نمی‌‌کند و در اسناد درباری و رسمی این حرکت را نمی‌‌بینیم. در مقابل در سرزمینهای حاشیه‌‌ای و در سنتهای محلی در نقاطی که پرستش مهر رواجی داشته این حرکت را فراوان می‌‌بینیم. در دوران پیشاهخامنشی نمونه‌‌هایی نزدیک به حرکت دست دادن را سراغ داریم که به مشتقهایی متفاوت از آن مربوط می‌‌شود. نمونه‌‌ای از آن را در پیکرک مفرغی دو دیو می‌‌بینیم که در فاصله‌‌ی قرن دهم تا ششم پیش از میلاد در لرستان ساخته شده است (تصویر زیر).

Top for standard Period:Iron Age III Date:ca. 8th–7th century B.C. Geography:Iran, probably from Luristan Culture:Iran Medium:Bronze Dimensions:6.02 in. (15.29 cm)

مهمترین تراکم آثار با این مضمون را پس از فروپاشی دولت هخامنشی در دولت کوماگنه می‌‌بینیم که در آناتولی امروز مستقر بوده و شاهان‌‌اش خود را دورگه‌‌ی پارسی و مقدونی می‌‌دانستند و دین رسمی‌‌شان پرستش مهر بوده است. در نگاره‌‌های بازمانده از شاهان کوماگنه بارها به دست دادن شاه با شخصیتهای اساطیری مثل هراکلس و مهر بر می‌‌خوریم. من در کتاب «اسطوره‌‌شناسی ایزدان ایرانی» نشان داده‌‌ام که مهرپرستی رومی در اصل از همین کوماگنه سرچشمه گرفته است، و به احتمال زیاد رسم دست دادن هم به همین ترتیب در قرون میانی در اروپا رواج یافته است. در مقابل چنین می‌‌نماید که دست دادن در میان ایرانیان از همان ابتدای کار باب بوده است، هرچند روایتهای رسمی زرتشتی –مثل سنت درباری هخامنشی- در بازنمایی آن اشتیاق زیادی از خود نشان نمی‌‌داده‌‌اند.

دست دادن در سراسر قرون میانی هم در آثار هنری ایرانی بازنمایی می‌‌شود و در کتیبه‌‌ها و نگاره‌‌ها و نقاشی‌‌ها نمونه‌‌هایی فراوان از آن برایمان به یادگار مانده است. تصویر صفحه‌‌ی بعد که برگی از شاهنامه‌‌ی بایسنقری است و نخستین رویارویی رستم و اسفندیار را نشان می‌‌دهد، نمونه‌‌ای از آن است، و صحنه‌‌ای را ترسیم می‌‌کند که در شاهنامه با زیبایی تمام روایت شده و به دست دادن دو پهلوان و زورورزی‌‌شان در فشردن دست دیگری مربوط می‌‌شود.

 

 

ادامه مطلب: گفتار چهارم:‌ دست بر شانه نهادن

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب