پنجشنبه , آذر 22 1403

گفتار چهارم: خط سامری

گفتار چهارم: خط سامری

قلمرو: آسورستان و میانرودان

زبان: کنعانی-عبری

دوره‌‌ی رواج: ۲۸۶۰ تا ۵۴۰۰ تاریخی(۵۲۰ پ.م- ۲۰۲۰ م.)

دولت‌‌ پشتیبان: هخامنشی، اشکانی

خط آرامی‌‌ که در عصر داریوش بزرگ ابداع شد و برای پیوند دادن زیرسیستم‌‌های اداری گوناگون دولت عظیم پارسی به کار گرفته می‌‌شد، دستخوش شاخه‌‌زایی شد و در همان دوران هخامنشی بخش عمده‌‌ی زبان‌‌های قومی قلمرو ایران زمین و فراسوی آن را نویسا ساخت. یکی از این نویسه‌‌ها که در زادگاه زبان آرامی و خط فنیقی یعنی سرزمین کنعان رواج داشت، سامری نام داشت و مشتقی سرراست از خط آرامی هخامنشی بود. سامری‌‌ها اهالی سامی قلمرو فلسطین و کنعان بودند که اغلب دین یهودی داشتند و از این نویسه‌‌ی نو برای نوشتن تورات بهره می‌‌بردند.

تاریخ‌‌نگاری رسمی قوم یهود این تصور را به ذهن متبادر می‌‌کند که پس از حمله‌‌ی نبوکدنصر دوم به اورشلیم و نابودی امیرنشین یهودیه به دست بابلی‌‌ها، این سرزمین برهوت و خالی از سکنه گشت و ادامه‌‌ی تاریخ قوم یهود همراه با تبعیدیان به بابل انتقال یافت. اما این تصویر نادرست و تخیلی است. چون در جهان باستان هرگز ویرانی یک شهر به ریشه‌‌کن شدن جمعیت‌‌ها منتهی نمی‌‌شده و خاموشی متون درباری و اداری که پیامد فروپاشی دولت‌‌ها بوده اغلب همچون غیاب جمعیت تفسیر شده است.

درباره‌‌ی قلمرو فلسطین و یهودیه چنین خطایی وخیم‌‌تر است، چون هیچ بایگانی منظم و گسترده‌‌ای که به درباری و دولتی در دوران پیشاکوروشی مربوط باشد در این منطقه یافت نشده است و بنابراین دولت‌‌های این منطقه در عصر پیشاهخامنشی عملا نانویسا بوده‌‌اند. حتا در مراکز مهم نویسایی در این منطقه که ابداع کننده‌‌ی خط الفبایی بودند هم نویسایی بدان معنایی که در ایلام و میانرودان دیده می‌‌شد، غایب بود. تا پایان عصر برنز کارکرد اصلی خط و نویسایی در دولتشهرهای مثل عِمار و اوگاریت به نمایش قدرت شاهانه و ثبت فرمان‌‌هایی محدود می‌‌شد که نوشته شدن‌‌شان معنای اعتباربخشی دینی برای مخاطبان داشت. حتا در ابتدای عصر آهن و قرون منتهی به ظهور دولت هخامنشی همچنان در دولت آراد در فلسطین و دولتشهرهای دیگر آسورستان همین قاعده برقرار بود و نویسایی در معنای ثبت بایگانی دولتی و تنظیم حساب و کتاب‌‌های مالیاتی یا تبادلات مالی همچنان رواجی نداشت.[1]

در این معنا مردم کنعانی-عبرانی مقیم فلسطین و آن چند هزار نفری که به دست بابلیان به تبعید برده شدند، عملا جمعیتی نانویسا بودند که در ضمن در همسایگی مراکز ابداع خط الفبایی قرار داشتند و به همین خاطر به سرعت شکل استانده‌‌ی این خط که توسط هخامنشیان تدوین شده بود را پذیرفتند. این نکته البته درست است که یهودیان تبعیدی نخست در بابل نویسا می‌‌شوند و سامری‌‌ها بعدتر به ایشان می‌‌پیوندند.

همین گروه تبعیدی بودند که با پشتیبانی کوروش به اورشلیم بازگشتند و شهر را گسترش دادند و معبد هیکل را ساختند. همین گروه که رهبرشان به خاندان حاکم قدیم اورشلیم وابسته بود و رئیس قبیله‌‌ی یهودا محسوب می‌‌شد، در دوران کوروش و با هدایت دربار پارس متن مقدس خودرا گرد آوردند و پس از عصر داریوش به تدریج از خط آرامی برای نوشتن آن استفاده کردند. یعنی تاریخ قوم یهود و متون مقدس‌‌شان توسط تبعیدیانی که به بابل منتقل شده بودند برای نخستین بار تدوین می‌‌شود.

با این حال این تصور که در خاستگاه اصلی قوم یهود هیچ جمعیتی باقی نمانده بود و اورشلیم و سرزمین‌‌های اطرافش خالی از سکنه بوده، نادرست است. در تورات درباره‌‌ی درگیری‌‌های بین اهالی قدیمی و کسانی که از تبعید بازگشته بودند، شرحی دقیق آمده است، و این را می‌‌دانیم که همین اهالی قدیمی عبرانی-کنعانی مقیم فلسطین که یهودی هم بوده‌‌اند، در اوایل دوران هخامنشی نسخه‌‌ای از خط آرامی را برای نوشتن متون مقدس خویش به کار می‌‌گیرند.

این خط به احتمال زیاد در ابتدای کار همان آرامی استانده‌‌ای بوده که در میان تبعیدیان بابل هم رواج داشته است. در قرن ۳۳ تاریخی (ق ۱ پ.م) که خط آرامی بنایی به عنوان نویسه‌‌ی رسمی نگارش تورات در اورشلیم و جماعت تبعیدی‌‌ها اعتبار پیدا کرد، خط سامری هم موازی با آن دگردیسی یافت و از نسخه‌‌ی مادر آرامی‌‌اش مستقل شد. این نویسه تا به امروز در میان مردم قوم سامری در آسورستان همچون خطی دینی باقی مانده است.[2]

الفبای سامری و برابری‌‌اش با الفبای آرامی

بخشی از سفر لاویان تورات به خط سامری، عسقلان، فلسطین، سال ۴۵۶۸ (۱۱۸۹م.)

شکل‌های گوناگون نگارش الفبای سامری با حروف بزرگ و کوچک و شباهتش به آرامی شکسته و بنایی (دو ستون دست چپ)

 

 

  1. Gzella, 2015: 61.
  2. Daniels and Bright, 1996: 96.

 

 

ادامه مطلب: گفتار پنجم: خط عبری

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب