شاهد وهابی
روز چهارشنبه دوم آذرماه، نخستین نشست از دورهی نظریههای تکاملی مؤسسهی فرهنگی-پژوهشی خورشید راگا برگزار شد. در ابتدای نشست، دانشجویان به هماندیشی در باب تکامل پرداختند و برخی از ایشان پرسشهای نظریای را که به امیدِ یافتن پاسخ آنها در کلاس شرکت کرده بودند بیان کردند.
آموزگار دوره، آقای دکتر شروین وکیلی، با اشاره به ریشهشناسی واژهی Evolution، نادرستبودنِ برابرنهادِ تکامل را روشن و واژهی فرگشتِ زیستی را به عنوان ترجمهی مناسب، پیشنهاد کردند. در ادامه، برخی از پندارهای افسانهوار در باب نظریهی تکامل تشریح شد، چنانکه حتی خود داروین از بیم پیدایش چنین پنداشتهایی، انتشار نظریهاش را 20 سال به تأخیر انداخته بود. از آن جمله میتوان به تخیلی و غیر علمی بودن نظریهی تکامل، ارتباط داشتن آن با کمال/نقص (روحی، معنوی و …)، ضد دین بودن آن، همسانی نظریهی تکامل و نظریهی داروین، عدم امکان کاربست این نظریه در حوزههای غیر زیستشناختی و… اشاره کرد که پندارهای درستِ مابهازای هر مورد طرح گردید.
سپس به جایگاه نظریهی تکامل در میان سایر نظامهای نظری به عنوان چارچوبی که چرایی پدیدهها را میکاود پرداخته شد. اگرچه پرسش از چیستی، چگونگی و … هر پدیده در خاستگاه خودش پاسخی درخور مییابد، اما در پاسخگویی به چرایی بسیاری از پدیدهها چنین امکانی وجود ندارد. همچنین نظریهی تکامل با روشی علمی، مشاهدهپذیر و آزمایشپذیر به این مهم پرداخته است و رویکردی اسطورهشناختی همانند امثال افلاطون ندارد.
با اشارهای به تاریخ پیدایش نظریهی تکامل، دو نظریهپرداز مهم این حوزه؛ یعنی، داروین و هاکسلی معرفی شدند و نظریهی تکامل کنونی شکلی مدرن از نظریهی هاکسلی، دانسته شد. دو بینش نبوغآمیز داروین در کتاب اصل انواع، On the Origin of Species، آمده و شواهد علمی امروز هم گواه آن است؛ نخست اینکه در ابتدای کار، موجودات زنده ساده بودند و کمکم پیچیده شدهاند و دوم اینکه همه با هم خویشاوندیم و تمام موجودات زنده نیایی مشترک دارند.
در ادامه سه ویژگی مهم برشمرده شد که هر پدیدهی بررسیشونده با نظریه تکامل باید از آنها برخوردار باشد.
پدیدهای تکاملی است که:
1) از دستگاه همانندساز برخوردار باشد. 2) این دستگاه همانندساز در کارکردش دچار خطا شود. 3) بر بروندادهی آمیخته به خطای عامل چندگانگی جمعیت، انتخاب طبیعی حاکم باشد. همچنین مورد دوم، زیرمجموعهی مورد اول و مورد سوم، زیرمجموعهی مورد دوم دانسته شد و بنابراین بازشناسی دستگاه همانندساز در یک پدیده، آزمون کفایت تکاملیبودن آن است.
گونههای زندهی امروزی که بالغ بر 20 میلیون میشوند، بخشی کوچک از تمام گونههایی هستند که روی کره خاکی میزیستهاند. از این میان، بسیاری از منقرضشدگان، بدون بر جا گذاشتن هیچ شواهد دیرینهشناختی ما را ترک گفتهاند و شمارش تمامی گونههای زیسته، تنها با اتکا به برآوردهایی محاسباتی ممکن گردیدهاست. همچنین این گونههای زیسته و زنده، خود بخشی بسیار اندک از تمامی انواع گونههای محتملی بودهاند که امکان تحقق حیات داشتهاند.
در پایان نشست، چندین نوشتار سودمند فارسی و انگلیسی معرفی شد. این دوره به تکامل زیستی به صورت عام میپردازد و دورهی بعدی به تکامل زیستی گونهی انسان خواهد پرداخت.
باسلام.
مطالب بسیار عالی ست ولی کمی خارج از ادراک وفهم افراد است به زبان ساده تر بیان گردد به طوری که مورد استفاده ی همه افراد واقع گردد مفیدتر است.
باتشکر