دیباچه
تمدن ایرانی کانون مهمترین زایش دین در سراسر تاریخ بشر بوده است. بخش عمدهی جمعیت کرهی زمین امروز به نظامهایی از عقاید و مناسک و باورها پایبند و وفادارند که زمانی در قلمرو جغرافیایی و فرهنگی تمدن ایرانی زاده شدهاند، و همچنان محتوایی باستانی را حمل میکنند که در شرایط دیرینهی شکلگیریشان در این قلمرو ریشه دارد. دو تمدن همسایهی ایران، یعنی اروپا در باختر و چین در خاور نیز شالودهی اصلی باورها و عقاید دینی خود را از ایران وامگیری کردهاند.
در چین کیش بودایی و مانوی و اسلام وامگیری شد و در اروپا دین مسیحی و مهرپرستی و یهودی. این دینها در هردو قلمرو دست بالا را پیدا کردهاند و ادیان بومی را کم کم زیر فشار ساختار سازمان یافتهترِ خود به حاشیه راندهاند. در اروپا ساخت دین و بافت تمدنی به ایران زمین نزدیکتر بود و به همین خاطر ادیان کهن بومی در رقابت با تعصب مسیحیان ریشهکن شدند. اما در چین دو روایت شبهدینی بومی به بقای خود ادامه دادند، که عبارت بودند از آیین شمنی تائو و آیین دیوانی و مدنی کنفوسیوس، که هردو از نظر ساختار با دینهای پدید آمده در قلمرو ایران زمین متفاوت بودند و محتوای فلسفی و چارچوب پیچیدهی معناییاش را نداشتند.
در هردو قلمرو، وامگیری از ادیان ایرانی به ویژه با جریانهای جمعیتی گره خورده بود. راه ابریشم که در سراسر تاریخ پیشامدرن گستردهترین شبکهی بازرگانی جهان محسوب میشد، در ایران زمین شکل گرفته بود و بازوهایش را به شرق و غرب دراز کرده بود. در چین سغدیها کارگزاران این تجارت بودند و در غرب یهودیان، و هردوی ایشان باورها و سبک زندگی و و خط و کتابهای مقدس خویش را به زمینهی میزبان خود وارد کردند.
در میان این ادیان و متون، عهد عتیق جایگاهی برجسته دارد. نخست از آن رو که خاستگاه و متن مرجع ادیان سامی نیرومند امروزین است. مسیحیان آن را به عنوان متن مقدس میپذیرند و مسلمانان هرچند اعتباری مینویی برایش قایل نیستند، اما همواره در تاریخ تفسیر قرآن به آن رجوع کردهاند. خودِ یهودیان هم همواره در میهن اصلیشان یعنی ایران مستقر بودهاند و بازگشت زورمدارانهی شاخهی مهاجر اروپاییشان به فلسطین –که در پیوند با استعمار و سیاست جهانی مدرن تحقق یافت- امروز یکی از مهمترین دلایل تنش و ناآرامی در قلمرو ایران زمین و کل جهان شده است.
فهم کتاب مقدس قوم یهود از این رو اهمیتی چشمگیر دارد و کلیدی است که فهم تحول کل ادیان سامی بعدی را ممکن میسازد. این متن به خاطر قدمت شگفتانگیزش، به خاطر حجم چشمگیرش و به خاطر انبوهی از دادههای تاریخی و اسطورهشناختی که در اختیارمان میگذارد، یکی از ارجمندترین و مهمترین متونی است که در حوزهی تمدن ایرانی تدوین شده و پدید آمده است.
از قرن نوزدهم میلادی بررسی علمی عهد عتیق و وارسی روشمند محتوای آن با شیوهای مدرن در اروپا آغاز شد و دستاوردهایش به تدریج به عهد جدید هم تعمیم یافت. پس از جنگ جهانی دوم و شکست و تا حدودی ریشهکنی فرهنگ آلمانی، سرمشقهای نظری حاکم بر این دانش به سمت بافت آنگلوساکسون چرخش کرد، که رویکردی تجربهگرا، عملیاتی، و عینیتر را دنبال میکرد، و در ضمن نسبت به نیا و رقیب ژرمنیاش قدری سطحی و سادهانگارانه هم بود و با استعمار پیوندی نزدیکتر داشت. در نهایت در دههی ۵۳۵۰ تاریخی[1] (۱۳۵۰خ/ ۱۹۷۰.م) بود که نسل قدیمی از دانشوران کتاب مقدس به تدریج منقرض شدند و نسلی نو و جوان جایشان را گرفت که به نص تورات وفاداری کمتری داشتند و به جای آن که در اسناد باستانشناسانه به دنبال تاییدی برای متن مقدس بگردند، از آن همچون محلی برای سنجش اعتبارش بهره جستند.
نگارنده پس از تکمیل تحصیلات دانشگاهی رسمی در دانشگاههای ایران، با بهرهمندی از موهبت آموزش مجازی بر اینترنت و گشوده شدن دانشگاهها بر فضای مجازی، طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ خورشیدی دانشجوی رشتهی «مطالعات کتاب مقدس»[2] بوده و محتوای چند دانشگاه مهم و مطرح در این زمینه را مرور کرده است. آنچه در این دوران شاگردی شگفت مینمود، بیتوجهی چشمگیر و گاه عمدی نظریهپردازان به بافت تاریخی پیدایش کتاب مقدس بود. یعنی تقریبا در همهی متون اشارهها به زمینهی تاریخی قوم یهود طوری است که گویی فلسطین و یهودیه در برهوتی غیرمسکونی قرار داشته و در میانهی تهیایی جدای از ایران شناور بوده است.
این در حالی است که هر دانشجوی تاریخی این را میداند که فلسطین در زمان شکلگیری متون عهد عتیق بخشی از موزائیک پیچیدهی آسورستان و میانرودان بوده است، و اینها البته در برشهای تاریخی خاصی (در زمان حملهی آشور و بابل به دولتهای اسرائیل و یهودیه) به شکلی گذرا موضوع بحث هستند. اگر آن دانشجو از حدی هوشمندتر باشد و به تکرار روایتهای برساختهی استعمار بسنده نکند، این را هم در مییابد که خود منطقهی آسورستان و میانرودان هم زیرسیستمهایی از ایران غربی بودهاند که تاریخشان تنها در پیوند با بقیهی بخشهای این قلمرو تمدنی معنی پیدا میکند. از این رو خواندن کتاب مقدس بدون آشنایی با زبانهای دیگر جاری در ایران زمینِ آن دوران، و بی توجه به تاریخ عمومی حوزهی تمدن ایرانی، کاری ناقص و ابتر است و به لحاظ روششناختی، نادرست.
طرح پژوهشیای که نگارنده در دوران دانشجویی در این زمینه دنبال میکرد، بازنشاندن تاریخ شکلگیری عهد عتیق در بستر تاریخ تمدن ایرانی بود. تنها در این حالت است که معنای بسیاری از بخشهای متن آشکار میشود و با این ترفند است که میتوان به زمانبندی دقیقتری دربارهی بسیاری از عناصر مفهومی تورات رسید. تحصیل در این رشته به شکلی مجازی و فارغ از سودای دریافت مدرک و بی دفتر و دستک انجام میپذیرفت، اما در ضمن این برکت را داشت که ارتباطی با برخی از نامدارترین پژوهندگان این رشته برقرار سازد و تشویقها و تاییدهای ایشان نیز عاملی بود که پیگیری این روند را ایجاب کرد.
دریافتهایی که در این کتاب میخوانید را نگارنده از سال ۱۳۹۳ به تدریج در سمینارها و کلاسهایی با دانشجویان و یاران خود شریک شد، و به این ترتیب نخستین نسخه از این متن با همت خانم مهشید ابوالحسنی پدید آمد، که زحمت پیاده کردن و ویرایش درسگفتارها را بر عهده گرفتند. پس از آن دوران دیگری از پژوهش متنی آغاز شد که همچنان ادامه دارد و بدنهی متن کنونی را برساخته است.
- مبدأ تاریخ قاعدتا نقطهایست که تاریخ شروع میشود، و آغازگاه تاریخ، همان آغازگاه خط است. بر این مبنا مبدأ تاریخ مفهومی عینی، رسیدگیپذیر، مستند و جهانی است که با ظهور اولین نشانههای خط در جنوب غربی ایران زمین (ایلام و سومر) همزمان است و حدود ۵۴۰۰ سال قدمت دارد. هرچند گاهشماریهای مبتنی بر زایش عیسی مسیح (که حتا سالش هم دانسته نیست) در متون علمی رواج یافته، اما در این کتاب بر اساس گاهشماری پیشنهادیام مبدأ تاریخ را همزمان با ظهور خط قرار میدهم و سالشمارها را به شکلی که درست و عقلانی است ذکر میکنم، و نه بر مبنای قراردادهایی دلبخواه یا وابسته به ایمانهای دینی، هرچند که دومی رواجی عالمگیر پیدا کرده است. برای خو گرفتن خواننده با این گاهشماری پیشنهادی در همهی موارد تاریخ میلادی و گاه خورشیدی را هم قید کردهام. با این توضیح که سال ۱۴۰۰ خورشیدی را با سال ۵۴۰۰ تاریخی برابر گرفتهام، چرا که نخستین نشانههای خط در همین حدود زمانی (۳۴۰۰-۳۳۵۰ پ.م) در اسناد تاریخی نمایان میشود، یعنی قرار دادن آغازگاه تاریخ در ۵۴۰۰ سال پیش (۳۳۸۰ پ.م) دقیق و درست است و در ضمن گاهشماریهای میلادی و هجری خورشیدی را هم به شکلی سرراست بر محور تاریخی راستین قرار میدهد. ↑
- Biblical Studies ↑
ادامه مطلب: بخش نخست: رویکردها به متن – گفتار نخست: تاریخمند شدنِ عهد عتیق
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب