پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش دوم: زمینه‌‌ی ساختاری – گفتار نخست: ساختار حقوق –  ششم: قوانین ارث

بخش دوم: زمینه‌‌ی ساختاری

گفتار نخست: ساختار حقوق

ششم: قوانین ارث

تا این‌‌جای کار به قوانینی پرداختیم که شأن اجتماعی را تعیین می‌‌کرد و یا برای مجازات جرم و گناه وضع شده بود. رده‌‌ی دیگری از قوانین هم وجود داشت که ارث‌‌بری و انتقال اموال از کسی به دیگری را سامان می‌‌داد. وقتی کسی درمی‌‌گذشت، نخست از اموال او دِین‌‌ها و بدهی‌‌هایی را که داشت پرداخت می‌‌کردند و باقی را میان وارثان تقسیم می‌‌کردند. این میراث‌‌بران عبارت بودند از فرزندان که اگر مادرشان پادشاه‌‌زن بود، کل اموال پدری را تصرف می‌‌کردند. با این حساب که سهم دختران نیمِ سهم پسران بود. پادشاه‌‌زن هم به قدر یکی از پسران سهم می‌‌برد. تنها در صورتی که زن و فرزندی وجود نداشت، برادران و خواهران از متوفی ارث می‌‌بردند. در صورتی که از فردِ درگذشته فقط دو دختر باقی می‌‌ماند، یک سوم اموال را به آتشکده‌‌ای می‌‌دادند و با سرپرستی ایشان پسرخوانده‌‌ای برای وی تعیین می‌‌شد و بعد باقی‌‌مانده‌‌ی ارث میان دو دختر تقسیم می‌‌شد.

ناگفته نماند که در دوران ساسانی آتشکده‌‌ها یک نهاد اقتصادی مهم هم محسوب می‌‌شدند و حجم عظیمی از زمین‌‌ها به صورت وقف به آتشکده‌‌های محلی بخشیده می‌‌شد. این زمین‌‌ها را مردم عادی و کشاورزانی که خرده مالک محسوب می‌‌شدند وقف می‌‌کردند و چنین می‌‌نماید که با این کار مالکیت‌‌ آن را به طور کامل از دست نمی‌‌داده‌‌اند و آتشکده‌‌ بیشتر هم‌‌چون نهادی مدیر و کارگزار عمل می کرده است. رواج وقف زمین به آتشکده‌‌ها احتمالاً بدان دلیل بوده که به این ترتیب مالکان زمین هم‌‌زمان نهادی دینی را به عنوان متولی میراث خود تعیین می‌‌کرده‌‌اند و از زیر بار مالیات دادن شانه خالی می‌‌کرده‌‌اند. در ضمن، چنین برمی‌‌آید که وارثانِ کسی که زمینی را وقف آتشکده‌‌ای می‌‌کرده، از دستاوردهای اقتصادی آن نیز بهره‌‌مند می‌‌شده‌‌اند. بنابراین، این روند نوعی حل مسأله‌‌ی ارث‌‌بری هم بوده است.[1]

 

 

  1. Morony, 1981: 146.

 

 

ادامه مطلب: بخش دوم: زمینه‌‌ی ساختاری – گفتار دوم: جایگاه زنان

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب