پنجشنبه , آذر 22 1403

سوم: نقاشی

سوم: نقاشی

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\-6000 chatalhuyuk.bmp

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\-6000 چاتال هویوک سی.jpg

نقاشی‌‌های دیواری چاتال هویوک، ۵۸۰۰ پ.م

نقاشی بر دیوارهای خانه‌‌ها و کاخها و معبدها در ایران زمین قدمتی چشمگیر دارد و از ابتدای شکل‌‌گیری یکجانشینی در مراکزی مثل چاتال هویوک نمونه‌‌هایی برجسته از آن را می‌‌بینیم. این شیوه‌‌ی ترکیب هنر و معماری البته بعدتر به سنتها و سبکهایی محلی بدل شد که نمونه‌‌ای از پیچیدگی‌‌هایش را می‌‌توان در گچبری‌‌ها و نقاشی‌‌های دیواری یافته شده در دولتشهرهای آسورستان بازجست که در میانه‌‌ی عصر برنز پدید آمده‌‌اند. اغلب این آثار را به خاطر شباهت‌‌شان با نمونه‌‌های یافته شده در یونان و سواحل غربی دریای اژه، نتیجه‌‌ی تاثیر فرهنگ برتر غربی و اروپایی قلمداد کرده‌‌اند و این سبک را اصولا «اژه‌‌ای» نامیده‌‌اند.[1]

در حالی که آشکارا در این رسانه‌‌ی هنری با جریانی پیوسته و دیرینه در ایران زمین سر و کار داریم که در میانه‌‌ی هزاره‌‌ی دوم پ.م به سواحل دریای اژه سرریز شده است. نمونه‌‌های یافت شده در فرهنگ موکنای و مناطقی مثل کاخ کنوسوس هم از نظر قدمت بسیار جدیدتر از نمونه‌‌های میانرودان و آناتولی هستند و هم تک افتاده و کوتاه عمر محسوب می‌‌شوند. یعنی اگر کل آثار را بر محور زمان و مکان بچینیم، روشن می‌‌شود که با یک بدنه‌‌ی استوار و پیچیده‌‌ی اصلی در ایران غربی روبرو هستیم که در میانه‌‌ی عصر برنز به فراسوی دریای اژه انتشار یافته و فرهنگ موکنای را پدید آورده است.

داده‌‌های ژنتیکی نشان می‌‌دهد که برسازندگان فرهنگ موکنای حتا از نظر نژادی و جمعیتی هم شاخه‌‌ای از مهاجران از ایران غربی و قفقاز بوده‌‌اند. پژوهش گسترده و معتبری که در این مورد انجام شده نشان داده که جمعیت برسازنده‌‌ی فرهنگ مینوآ و موکنای از نظر ژنتیکی همگن و خویشاوند بوده و سه چهارم تبارنامه‌‌شان به کشاورزان مستقر در غرب آناتولی باز می‌‌گردد و خاستگاه یک چهارم دیگرش جمعیتهای ایران مرکزی و قفقاز بوده است. یعنی جمعیت متمدن مستقر در بالکان از سویی پیوسته تداوم یافته و با ورود یونانیان در حدود سال ۱۲۰۰ پ.م دستخوش گسست نشده، و از سوی دیگر خاستگاهی شرقی داشته و بنیانگذارانش در دوران نوسنگی و همزمان با آغاز سبک زندگی کشاورزانه از آناتولی و ایران غربی به آن سو کوچیده‌‌اند.[2]

گچبری‌‌هایی که به این ترتیب به غلط «اژه‌‌ای» نامیده شده‌‌اند، در شهرهایی مثل آلالاخ در ترکیه، قطنه در سوریه و تل کَبری در فلسطین یافت شده‌‌اند. این سبک از سویی با نقاشی‌‌های دیواری یافته شده در آواریس در دلتای رود نیل شباهت دارد و از سوی دیگر در مراکز جنوب آناتولی مثل میلتوس نزدیک است.[3] به همین خاطر باید آن را نتیجه‌‌ی درهم‌‌آمیزی سبکهای هنری ایران غربی و مصر دانست، که گرانیگاهش فنیقیه‌‌ی بعدی و همین مناطق قدیمی در آسورستان و جنوب آناتولی بوده است. آثار مشابهی در جزیره‌‌های دریای اژه و کرت نیز یافت شده است.

در آکروتیری[4] در ثِرا[5]، در فولاکوپی[6] در مِلوس[7]، و در آییا ایرینی[8] در کِئا[9] هم آثار مشابهی یافت شده‌‌اند که هم جدیدتر و هم کم‌‌شمارتر از نمونه‌‌های آسورستانی هستند و بر خلاف ایران غربی اغلب در بافتی نانویسا و غیرشهری پدید آمده‌‌اند. نمونه‌‌اش در کاخ زیمری‌‌لیم امیر آلالاخ دیده می‌‌شود که در اواخر قرن هجدهم پ.م (دو سه قرن زودتر از نمونه‌‌های غرب دریای اژه) پدید آمده و نقش شیردالی را نشان می‌‌دهد.

در تل کَبری نمونه‌‌ی جالب دیگری از نقاشی بر زمین را داریم که ده متر در ده متر مساحت دارد و بقایای گچبری‌‌های ظریفی هم بر اطراف درگاه یکی از ورودی‌‌ها پیدا شده است. آثار یافته شده در قطنه به دوران حاکمیت میتانی‌‌ها بر این شهر باز می‌‌گردد و گچبری‌‌هایی با نقوش هندسی و انتزاعی را شامل می‌‌شود. جالب آن که در کاخ آلالاخ نقاشی دیواری زیبایی از سر یک گاو و تبری بر بالای آن یافت شده که با سنت بسیار دیرینه‌‌ی رایج در چاتال هویوک در همان نزدیکی شباهت دارد و تداوم برخی از مضمونها از جمله تقدس گاو را در منطقه نشان می‌‌دهد.[10]

جام سیمین گوزن از مجموعه‌‌ی نوربرت شیمل[11]، اثر هیتی مربوط حدود ۱۳۰۰ پ.م، به با نقش ایزد حامی گوزن و پرستندگانش، که همه بی‌‌ریش و سبیل هستند.

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\-1350 ریتون هیتیschimmel نقره.jpg https://images.metmuseum.org/CRDImages/an/original/DT6176.jpg

https://images.metmuseum.org/CRDImages/an/original/DT6175.jpgریتون نقش‌‌دار هیتی، نقره با طلاکاری، بلندا: ۱۸ سانتی‌‌متر، قرن ۱۳-۱۴ پ.م

G:\pix\projects\iranzamin\3000-1200\-1500 Hittite, silver Rhyton, Private collections, The Metropolitan Museum.jpg

4 - Nanshe seated; Nanshe atop a deer, & adornersنقش نانشه بر جام نقره‌‌ی هیتی، حدود ۱۵۰۰ پ.م

https://collectionapi.metmuseum.org/api/collection/v1/iiif/327399/688944/main-image

 

 

  1. Feldman, 2007: 39.
  2. Lazaridis, Iosif; Mittnik, Alissa, et al., 2017: 214–218.
  3. Feldman, 2007: 40.
  4. Akrotiri
  5. Thera
  6. Phylakopi
  7. Melos
  8. Ayia Irini
  9. Kea
  10. Feldman, 2007: 40-44.
  11. Norbert Schimmel

 

 

ادامه مطلب: چهارم: آوندها

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب