ث
ثائِر (b عربى) كشنده، خونخواه، اسم فاعل از ریشهى ثأر (قصاص كردن).
ثابت (b عربى) پایدار، اسم فاعل از ریشهى ثبت.
ثامِر (b عربى) میوه دهنده، از ریشهى ثمر (میوه).
ثریتا/ ثریتی (r پارسی کهن) سومی، برگرفته از ریشهی اوستایی تْری irq (سه) [نام دختر زرتشت]
ثعلب (b عربی) روباه.
ثمین (b عربى) گرانبها، صفت از ریشهى ثمن (ارزش).
ثواشه (b پارسی کهن) جا و مکان، فضا، از ریشهی اوستایی ehAwq به همین معنا، همتای توَشتری در متون ودایی. مشتق از ثوارتَهی هند و ایرانی به معنی جا و فضا که خود از ریشهی هند و اروپایی «تْوَر/ ثْوَر» به معنای شتافتن و حركت كردن ساخته شده است. [ایزد فضا و گاه زمان در متون اوستایی]
ادامه مطلب: حرف ( ج )