پیشدرآمد دوم: نظریه همچون چراغ راه
بسیاری از صاحبنظران جامعهشناسی را علمی تجویزی میدانند. علمی که با ترسیم صورتهای آرمانی یک جامعه مسیر حرکت را مشخص میکند، یا دست کم برای مشخص ساختن این مسیر میکوشد. اما در ضمن اجماعی نظری وجود دارد که هیچ یک از شاخههای علم بدون توانمندی در توصیف واقعیت امکان دستیابی به بینشی عملگرایانه را ندارند. در این میان ارج جامعهشناسانی چون لومان کمتر از آنچه شایستهی اوست شناخته شده، چرا که برخلاف بسیاری از چهرههای این رشته، از ورود به وادی بایدها و نبایدها پرهیز کرده و با صبری مثال زدنی نیروی خود را بر تنظیم دستگاهی نظری متمرکز کرده و تنها به توصیف صورتهای گوناگون جریانهای اجتماعی پرداخته است. دستگاه نظری لومان سیستمی فربه است که سعی در گنجاندن تمام جزئیات عالم اجتماعی را دارد و از این رو بسیار انتزاعی مینماید. اما این به معنای ناکارآمد بودن آن نیست.
لومان را به علت بلند پروازیهایش برای خلق یک دستگاه نظری کامل و جامع نمیتوان نکوهش کرد. اما شاید یکی از دلایلی که باعث شده این نظریهپرداز فرهیخته نسبت به همتای کلاسیکاش –پارسونز- کمتر محل ارجاع باشد، نادیده انگاشتن و نفی «عاملیت» باشد. به ویژه اگر که عاملیت را اختیار انسان در کنشِ فعال و تصمیم گیرنده بودنش در خلق جریانهای اجتماعی تعریف کنیم. در نظریهی لومان انسان به سطح عروسکهای منفعلی فروکاسته شده که توسط نخهای نامرئی عروسک گردانی به نام ساختارهای اجتماعی هدایت میشود. دستگاه نظری سیستمی دکتر شروین وکیلی که در این کتاب گاه در توازی با متن نظریهی لومان به خواننده معرفی میشود، از این زاویه بدان خرده میگیرد و علاوه بر معرفی این نگرش، به تکمیل و همگامسازی آن با شرایط عینی جامعه میپردازد.
دکتر وکیلی با طراحی «دستگاه نظری زُروان» که عضوی از خانوادهی نظریههای سیستمی است، با تایید عنصر عاملیت در جریانهای اجتماعی و اعتبار بخشیدن به اختیار در سطح روانشناختی، جلوهی پویاتری به توصیف رخدادهای اجتماعی بخشیده است. در چارچوب زروان هر سیستم انسانی در چهار سطح اجتماعی، فرهنگی، روانشناختی و زیستی جریان پیدا میکند و هر کدام از این خردهنظامها با نمادی مشخص شده و تعریف میشوند. از آنجایی که در بسیاری از رخدادهای اجتماعی و تاریخی مرز دقیقی میان نقش افراد (به عنوان کنشگر اجتماعی) و ساختارها (همچون نیروهایی خارج از کنترل اراده بشری) وجود ندارد، پژوهشگر اجتماعی خردمند آن است که بینش و نظریهای را چراغ راه خود قرار دهد که همچون جامی جهاننما تا حد امکان نگاهی چندبعدی و چندمحوری به دست دهد. نگاهی که بتواند انسانها را همچون موجسوارانی بر اقیانوس بیکران رخدادها قلمداد کند، همچون بازیگرانی که در لحظههایی هرچند کوتاه میتوانند سرنوشت خویش را در دست گیرند.
مینا حسنی
آبان ۱۳۹۹- تهران
ادامه مطلب: گفتار نخست: دگردیسی سرمشقها در نظریهی اجتماعی
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب