بخش سوم: دست و پا
گفتار نخست: دست بر زانو نهادن
در میان اندامهایی که در پیوند با دست رمزگانی تولید میکنند، پا از همه دشواریابتر است. اتصال دست و پا در عمل تنها زمانی ممکن است که فرد نشسته باشد. به همین خاطر تمام حالتهای دست در این رده به بدنهای نشسته تعلق دارند. در این میان یکی از سادهترین حالتها آن است که فرد چهارزانو بنشیند و دو دستش را بر زانوهایش بگذارد. این حالت دست طی دو هزار سال گذشته به خاطر تکرار فراوان در هنر بودایی به بخشی جا افتاده از اندوختهی بصری مردمان تبدیل شده و اغلب با این کیش مربوط دانسته میشود. با این همه چهار زانو نشست و نهادن کف دو دست بر سطح بیرونی دو زانو پیشینهای بسیار کهنتر دارد، هرچند احتمالا خاستگاه جغرافیاییاش با زادگاه بودا همپوشانی داشته باشد.
کهنترین نمونه از این حالت را در مُهری میبینیم که در هاراپا یافت شده و در ابتدای هزارهی سوم پ.م ساخته شده است. بر این مهر ایزدی شاخدار در چنین وضعیتی بازنموده شده است. مورخان امروزین این تصویر را با ویشنو، پاشوپانی یا ایزدان دیگر دوران آریاییها همتا شمردهاند. هرچند هویت ایزد یاد شده احتمالا ارتباطی به این موجودات ندارد. چون در زمان یاد شده مردمی دراویدی در درهی سند زندگی میکردهاند و ایزدشان هم قاعدتا به ایزدان آریاییهایی که هزار و پانصد سال بعد به آن منطقه وارد شدند ارتباطی نداشته است. با این همه میتوان پذیرفت که حالت بدن و دست از دوران دراویدیها تا آریاییها تداومی داشته و بعدتر هم تا به امروز این پیوستگی را حفظ کرده است.
مهر ایزد شاخدار هاراپا
پشت سکهی پالا دارماپالا، شاه بنگال، درگذشتهی ۸۱۰.م
دستانی که بر زانو یا انتهای کشالهی ران نهاده شدهاند، در دورانهای بعدی به صورت بخشی مهم از حرکات یوگا در آمدند و در هند رواجی کامل یافتند. این همان حرکتی است که با مشت کردن دست و گشودن انگشت شست به سمت داخل ران همراه است و اَدهومِرودَندَه مودرا نامیده میشود.
این واژه از سه بخش «اَدهو» (پایین) و «مِرودَندَه» (ستون فقرات) و مودرا (مُهر، نشانه، به تبتی: ཕྱག་རྒྱ) تشکیل شده است. حالت دیگرِ اجرای این حرکت که در آن کف دستها به ران یا کشالهی ران میچسبد و شست ها به سمت بیرون قرار میگیرند نیز در یوگا رایج است که آن را اورْدْوَه مرودنده مودرا مینامند.
ادامه مطلب: گفتار دوم: چهارزانو
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب