گفتار سوم: نشانهای انگشت (مودرا)
در حالات این رده حرکت انگشتان دو دست نسبت به هم است که معنایی خاص را رمزگذاری میکند. یعنی بر خلاف ردههای پیشین نسبت میان دست و اندامهای دیگر بدن یا ارتباط انگشتان با چیزهای بیرونی چندان مهم نیست و انگشتان به شکلی خودبسنده و خودبنیاد معنایی را با شکل خود علامت میدهند، بی آن که به چیزی خاص اشاره کنند یا در پیوند با اندامهایی مثل سر و سینه و کمر دلالت نهایی خود را به دست آورند.
این حرکات دست در سنت بودایی مودرا نامیده میشوند که در اصل مُهر یا نشانه معنا میداده است. امروز در سنتهای هندویی و بودایی شماری چشمگیر از این مودراها وجود دارد و به هریک قدرتهایی جادویی نسبت داده میشود و رمزشناسیهای متنوعی برایشان پیشنهاد شده است. اما تنها بخشی اندک از آنها تبارنامهی تاریخی روشن دارند و ریشهی همهشان هم به قرون اول تا هفتم میلادی و منطقهی ایران شرقی باز میگردد. یعنی اینها حرکاتی هستند که برخیشان در ایران زمین پیشینهی طولانی داشته و برخی جغرافیایی گسترده را زیر پوشش قرار میداده است، اما در نهایت همهشان طی دوران اشکانی و ساسانی در استانهای گنداره، بلخ، هرات و سغد و خوارزم با آیین بودایی پیوند خوردند و در نشانهشناسی منسوب به پیکرههای بودایی نهادینه شدند. در اینجا تنها به این نمونههای تاریخی که تبارنامهای روشن دارند کار داریم و مودراهای فراوانی که بیشترشان طی دهههای گذشته ابداع شدهاند را نادیده خواهیم گرفت.
الف) نشانهی دلیل
در این حالت کف دست گشوده به سمت مخاطب گرفته میشود و انگشتان به سمت بالا افراشته میشوند و تنها انگشت اشاره به شست متصل میشود. این حالتی است که بودا را هنگام بحث کردن با دیگران در آن نشان میدادهاند و به همین خاطر در سنت بودایی و یوگا آن را «ویتَرکَه مودرا» مینامند که یعنی نشانهی دلیل آوردن یا استدلال کردن. دست در این حالت به آسمان اشاره میکند و به این شکل با نشانهی دلیل که شکلی کمابیش همسان با آن دارد متمایز میشود.
بودا و پیشکش دهندگانی از اقوام گوناگون: تخاریها، سغدیها، سکاها، بلخیها، خوارزمیها، ترکها، تبتیها و چینیها، نقاشی دیواری بر غارهای دونهوانگ، اواخر عصر ساسانی (قرن ششم و هفتم میلادی)
بودا و بودیساتواها در غارهای هزار بودای دون هوانگ
زنان رامشگر با نمایش نشانههای انگشت هنگام رقص از غار قزل ترکستان؛ قرن هفتم تا دهم میلادی
بودیساتوا در غار دونهوانگ، قرن هشتم میلادی
نقاشی بودایی ختنی
بودا در غار دونهوانگ
دیوارنگارهی شهر میران، ترکستان، قرن دوم تا پنجم میلادی
بوداها و قدیسان در دیوارنگارهی غار قزل در ترکستان، اواخر عصر ساسانی و اوایل دوران اسلامی
تندیس بودای ایستاده با دست راست که با نشانهی دلیل به آسمان اشاره میکند و دست چپ که با نشانهی توجه به زمین ارجاع میدهد، عصر مینگ (۱۳۶۸-۱۶۴۴.م)
بودای استوپای فرا پاتوم، سیام- تایلند، قرن نهم و دهم میلادی
بودای نشسته با نشانهی دلیل، مغولستان داخلی، معاصر
دو تندیس برنزی (بالاییها) و مسی (پایینی) از بودای ایستاده، منطقهی ناخون پاتوم، شمال شرقی سیام، قرن هشتم میلادی
ب) نشانهی توجه
این حالت تقریبا با نشانهی دلیل همسان است و تنها تفاوت در آن است که دست به سمت پایین قرار میگیرد و نوک انگشتان به سوی زمین اشاره میکنند و خمیدگی انگشت اشاره گاه نادیده انگاشته میشود. به شکلی که مچ دست در بالا و انگشتان به سمت پایین قرار بگیرند و کف دست نمایان باشد. این حرکت را در یوگا و سنت بودایی «وَرَدَه مودرا» مینامند که یعنی «نشانهی توجه» یا «نشانهی علاقه». معنای آن تاکید بر امری است که واقع شده یا سخنی که گفته شده است. این حالت را بر تندیسهای ایستاده و نشستهی بودا نمایش میدادهاند و شمار زیادی از آثار مربوط به آن از ایران شرقی کشف شده است که قدمتشان به عصر اشکانی و اوایل دوران ساسانی باز میگردد.
تندیس بودا، هنر گنداره، کپی از سبک ساسانی
تندیس برنزی بودا با بلندای ۲۳ سانتیمتر، سوات، گنداره، قرن ششم و هفتم میلادی
تارا محبوب بودیساتوا با دست راست با نشانهی توجه، تندیس سنگی در صومعهی راتنَگیری، جیپور، قرن دهم تا دوازدهم میلادی
تندیس برنزی بودا، سوات در پاکستان امروزین، قرن هفتم .م
بودای ایستاده، پالا واقع در بیهار، قرن دهم .م
تندیس برنزی بودا از دکن، قرن هشتم .م
پ) نشانهی زندگی
این حالت دست را بوداییان نشانهی زندگی (گیان مودرا) مینامند و شیوهی اجرایش آن است که انگشت اشاره و شست با هم تماس پیدا میکنند، در حالی که باقی انگشتان کشیده و راست باقی میمانند. این حالت انگشتان اغلب به وضعیت مراقبه مربوط میشوند. بنابراین شکل بیرونی این حرکت هم با نشانهی بیداری و نشانهی دلیل همسان است و تنها موقعیت قرارگیری دست بر بدن است که این سه را از هم متمایز میسازد. در حالی که بالا گرفتن دست در این حالت دلیل و پایین گرفتناش توجه را نشان میدهد، افقی قرار گرفتن دست بر زانوها در حالت مراقبه نشانگر گیان مودرا است.
این حرکت طی دهههای گذشته از راه رسانههای عمومی و به ويژه سینما رواج و شهرتی فراوان پیدا کرده و فراوان عکس کسانی را میبینیم که هنگام مراقبه دست خود را به این حالت گرفتهاند. با این همه نمونههای تاریخی از تندیسها و نگارههایی که این حالت دست را نشان دهد خیلی قدیمی نیست و به قرون میانه باز میگردد. تفسیر امروزین از این این حرکت آن است که انگشت اشاره علامت روح شخصی و شست نماد کیهان است و به این ترتیب اتصال این دو به پیوند روح با هستی دلالت میکند.
ت) نشانهی بیداری
این حالت دست بیشتر در هنر بودایی دیده میشود و به خود بودا منسوب است، در زمانی که به دنبال مراقبهاش به روشن شدگی رسید. به همین خاطر آن را در سنت بودایی و آیین یوگا «بودهی مودرا» مینامند که یعنی «نشانهی بیداری». شکل عمومیاش آن است که دست به سمت بیرون دراز میشود و انگشت شست و انگشت کوچک همدیگر را لمس میکنند، در حالی که سه انگشت دیگر راست و کشیده باقی میمانند.
ث) نشانهی قلب
در این حالت انگشت اشاره خم شده و انگشت کوچک راست باقی میماند و دو انگشت باقیمانده چسبیده به هم به سمت داخل برگشته و شست را لمس میکنند. این حالت انگشتان در سنت یوگا «آپانوایو مودرا» نامیده میشود و فرض بر آن است که قرار دادن انگشتان در این حالت از بیماریهای قلبی جلوگیری میکند.
ج) نشانهی چشمانداز
این نشانه در سانسکریت آکَشمودرا نامیده میشود و حالتی آشنا و رایج است که در آن اغلب دست راست به جلو دراز میشود و انگشت میانی و شست همدیگر را لمس میکنند و حلقهای پدید میآورند، در حالی که سه انگشت دیگر راست و کشیده باقی میمانند. این حرکت به ویژه در ورزش یوگا اهمیت دارد و فرض بر آن است که با نشان دادن آن فضا در اندرون یوگی انبساط مییابد.
کهنترین نشانههای این حرکت به ایران شرقی و دوران اشکانی مربوط میشود و این دورانی است که استانهای قدیمی گنداره و هرات و هند و تثهگوش زیر فرمان شاهان کوشانی قرار داشتهاند. به ویژه بر پشت سکههای کانیشکای دوم نقشی از شیوا میبینیم که احتمالا دست خود را به این شکل نگه داشته است.
پشت سکهی کانیشکای دوم، نقش شیوا به همراه گاو ناندی
دو پیکرهی معاصر بوده، بازسازی سبک هنری هند شمالی
ایزدبانوی برنج، جاوه، قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی
تندیس چوبی بودیساتوای چینی گوان یین، قلمرو سونگ شمالی، حدود ۱۰۲۵.م
چ) نشانهی زمین
در این حالت انگشت انگشتری خم شده و شست را لمس میکند، در حالی که سه انگشت دیگر حالتی راست و کشیده دارند. این حالت را در سنت یوگا «پریثْوی مودرا» مینامند که بخش نخست آن در زبان سانسکریت «پهناور، وسیع، زمین» معنی میدهد. این حرکت در مکتب آیورودا شیوهای برای افزودن بر عنصر خاک یا زمین در بدن فرد است و از این رو کارکردهایی درمانی را در پزشکی سنتی هندی به آن نسبت میدهند.
بودیساتوا کوان یین، معاصر
تندیس تبتی، معاصر
ح) نشانهی دفع شر
در این حالت دست با گشودن کف دست و راست نگه داشتن انگشت اشاره و کوچک و جمع کردن دو انگشت میانی همراه است. این نشانه را بوداییان «کارانا مودرا» مینامند. این حرکت انگشتان نشانهی طرد کردن نیروهای پلید روحی است و به غلبهی سالک بر خشم و ترس و بدخواهی اشاره میکند. طی قرون وسطا در اروپا از علامتی شبیه به این برای دفع شیطان استفاده میکردند و آن را نماد سر شاخدار اهریمن میدانستند. استفاده از این نماد در دهههای اخیر هم میان هواداران موسیقی متال و همچنین قومگرایان پانترک رواجی یافته است که در اولی وامگیریای سطحی و التقاطی از این نشانهی کهنسال است و دومی کمابیش مضحک است، چون یک نماد دیرینهی فرهنگ ایرانی را برای برچسب زدن بر روایتی جعلی از هویت ترکی به کار میگیرد.
دیوارنگارهی غار دونهوانگ، دیوی با دست راست واژگونهی نشانهی دفع شر را نمایش میدهد.
ایزدی هند و ایرانی، دیوارنگارهی ختنی، قرن هشتم تا دهم م.
بودیساتوا در غار هزار بودای دونهوانگ، قرن هشتم .م
سه بازنمایی بودا و بودیساتواها در غارهای هزار بودای دونهوانگ، استان گانسو، چین، قرن هفتم تا دهم میلادی
مشتقهای نشانهی دفع شر: نقاشی دیواری زن سغدی، پنجکنت، قرن هفتم میلادی
مشتقهای نشانهی دفع شر: دیوارنگارهی غار دونهوانگ، قرن دهم تا دوازدهم میلادی
سه تندیس معاصر بودایی با نشانهی دفع شر
محمود احمدینژاد در دوران ریاستجمهوریاش!
د) نشانهی حبس نفس
این حالتی از دست است که تنها در میان مرتاضان و یوگیهای بلندمرتبه رواج داشته است و حالتی از دست است که به شکلی غیرعادی به سمت بدن میچرخد و انگشتان در حالی که روی زانو قرار گرفتهاند با هم حلقهای تشکیل میدهند. این حالت را در متون یوگا «کِچاری مودرا» مینامند و این نام از آنجا آمده که هنگام اجرایش زبان به بالا کشیده میشود و بر کام فشرده میشود و برای تنظیم تنفس به کار گرفته میشود. نمونهای از این حرکت را در کتاب «بحرالحیات» نوشتهی محمد غوث گوالیاری میبینیم که در قرن شانزدهم میلادی مصور شده و متنی است صوفیانه در شرح فنون مراقبهی یوگیها.
برگی از کتاب پارسی بحرالحیات که مرتاضی را در حالت کچاری مودرا نشان میدهد، قرن شانزدهم میلادی.
ذ) نشانهی چرخ قانون
این حالت در هنر بودایی زیاد دیده میشود و آن را دَرمَهچَکرَه مودرا مینامند که یعنی حالت (مودرا) مربوط به چرخ (چکره) قانون (درمه). شکل بیرونیاش هم چنین است که در هر دو دست انگشت شست و اشاره به هم متصل میشوند و حلقهای درست میکنند و سه انگشت دیگر در حالت راست و کشیده باقی میمانند، آنگاه دست چپ در زیر و دست راست در بالای آن قرار میگیرد به شکلی که حلقهی دست بالایی نوک انگشتان کشیده دست زیرین را لمس کند.
بر مبنای روایتهای بودایی این حرکت برای نخستین بار زمانی اجرا شد که بودا به روشنشدگی رسید و نخستین بار آموزهی قانون (درمه) را با شاگردانش در میان گذاشت و در این حین دستش را به این شکل گرفت تا به گردش در آمدن چرخ قانون را نشان دهد. محل گره خوردن دو دست با هم نیز اغلب در برابر قلب است و فرض بر آن است که این جایگیری برآمدن آموزههای بودا از دلاش را و صادقانه بودناش را نشان میدهد. این نشانه را در کل میتوان نشانهی آموزش قواعد بودایی و نمادی برای ارتباط استادی و شاگردی در این آیین دانست.
قدیمیترین نمونههای موجود از نشانهی چرخ قانون به قرن اول و دوم میلادی و استان گنداره مربوط میشود. در تندیسهای بودایی گنداره دست بالایی حالتی متفاوت با دست زیرین دارد و دو دست زاویههایی متفاوت نسبت به هم پیدا میکنند. تنها در قرنهای بعدی و سپهر تمدن خاوری است که کم کم هر دو دست شکلی یکسان به خود میگیرند و تازه در یکی دو قرن اخیر است که شکل امروزین این حرکت استانده و رایج میشود.
نگارهی کوشانی بودا، بلخ یا هرات، قرن اول تا سوم میلادی
تندیس سنگی بودا، کشمیر یا شمال هند، قرن پنجم میلادی
تندیس سنگی بودا در حال انتقال آموزه، هند شمالی، قرن نهم میلادی
ر) نشانهی گرز
این حالت دست را در سنت بودایی وَجرَه مودرا مینامند که نامش از سلاح نیرومند ایزد آریایی کهن توفان –ایندره- آمده است. وجره از نظر ریشهشناختی همان واژهی گُرز پارسی امروز است و به آذرخشی اشاره میکرده که اسلحهی ویژهی ایندره پنداشته میشده است و بعدتر آن را در دست مهر هم میبینیم و در اوستا هم نامش با ایزد مهر پیوند خورده است.
حالت نشانهی گرز چنین درست میشود که در دست راست انگشت نشانه و شست همدیگر را لمس میکنند و انگشتان دیر راست و کشیده باقی میمانند. آنگاه دو انگشت کوچک و انگشتری دست چپ دور حلقهی یاد شده را میپوشانند و دست چپ در بالای دست راست قرار میگیرد و همچون چتری آن را میپوشاند.
تندیسهای بودای نشسته با نشانهی گرز، گنداره، قرن اول تا سوم میلادی
نشانهی گرز در هنر بودایی آغازین بسیار محبوب بوده و از ایران شرقی شمار زیادی از مجسمههای بودایی را داریم که در عصر اشکانی ساخته شدهاند و او را در چنین حالتی نشان میدهند. دربارهی معنای اصلی این نماد جای بحث وجود دارد. سنت بودایی ایران شرقی که این آثار در آن پدید آمدهاند، سخت زیر تاثیر آیین آریایی کهن مهرپرستی بوده است و نام وجره نیز این ایزد را به یاد میآورد. اگر چنین باشد این حرکت به نوعی کنش جنگاورانه برای درهم شکستن دروغ و فریب اشاره میکند، چرا که وجره در بافت ایران شرقی با کنش جنگاورانهی خورشید برای غلبه بر تیرگی و تاریکی دروغ اشاره میکند.
تندیسهای بودا با نشانهی گرز، سبک گنداره، قرن دوم تا پنجم میلادی
نگارهی کوشانی بودا، هرات یا گنداره، قرن اول یا دوم میلادی
تندیسهای سنگی بودا از گنداره:دو تندیس سنگی از قرن دوم .م؛
تندیسهای سنگی بودا از گنداره: تندیسی گچی از قرن سوم و چهارم .م
تندیس بودا از هدا، گنداره، قرن چهارم و پنجم میلادی
بودیساتوا پَدمَهپانی، گنداره، قرن سوم میلادی
ز) نشانهی شش عنصر
این حالت را در سنت بودایی بودیانگی مودرا مینامند و اغلب به نشانهی شش عنصر ترجمه میکنند. شکل آن چنین است که دست چپ در زیر قرار میگیرد و مشت میشود و انگشت اشاره از آن بر افراشته باقی میماند و دست راست بر بالای آن قرار گرفته و آن را در مشت میگیرد. این حالت را نشانهی خرد و فرزانگی دانستهاند و نمادی به نسبت دیرآیند است که در مدارک باستانی نمونههای زیادی از آن را نمیبینیم. اغلب این حالت نشانگر ویروچانَه بودا فرض میشود که جلوهی مینویی بوداست. کهنترین مدرکی که میتوان چنین نشانهای را در آن فرض گرفت، تندیسی از بودای هفتم است از عصر ساسانی که در فندقستان واقع در افغانستان امروز کشف شده و قدمتش به حدود سال ۶۰۰.م باز میگردد. یک نمونهی مبهم دیگر هم از ابتدای عصر ساسانی و استان گنداره داریم که بودا را نشسته بر اورنگی نشان میدهد و سه جلوهاش در پایین پایش نقش بستهاند که یکی از آنها احتمالا این حرکت را اجرا میکند.
بودای هفتم، فندقستان
ویروچانه بودا، تبت
وَیروچانَه بودای آهنی، معبد چئوروون، کره
تندیس بودا از سنگ شیست خاکستری، ایران شرقی، قرن سوم میلادی
ژ) نشانهي زیرین
این حرکت دست را در سنت بودایی و متون یوگی «اوشَس مودرا» مینامند که نخستین واژه در آن به معنای زیر و پایین است. این حالتی بسیار رایج و آشناست که امروز هم در ایران زمین و سایر نقاط جهان همچون حرکتی عادی برای دست میان مردم رواج دارد. شکل بیرونیاش هم عبارت است از قفل شدن دو دست در هم به شکلی که انگشتان هر دست در فضای خالی میان انگشتان دست مقابل فرو بروند. در سنت یوگی رسم است که در مردان انگشت شست راست و در زنان شست چپ در نهایت بالاتر از همه قرار بگیرد. در بافت هنر بودایی این حرکت نماد تغییر و دگرگونی پنداشته میشود.
س) نشانهی نهنگ
این نشانه را در سنت یوگیها «ماکارا مودرا» مینامند که در آن ماکارا نام هیولایی دریایی در اسطورههای هندویی است و کمابیش با نهنگ یا تمساح برابر میشود. این نام هم از آنجا آمده که این حالت را در سنت یوگا برانگیزانندهی نیروهای درونی میدانستند و فکر میکردند اگر انگشتان به این ترتیب قرار بگیرند قدرت روح مانند نهنگی در دریا به جنبش در میآید. در این حالت دست راست حالتی نزدیک به نشانهی به خود میگیرد و دو انگشت میانی خمیده شده و شست را لمس میکند، از آن سو دست چپ از پهلو آن را در آغوش میگیرد و شست دست چپ به کف دست راست فشرده میشود. این نشانه در حالی که هردو دست تا جلوی سینه بالا آمدهاند اجرا میشود و کف هر دو دست رو به آسمان بر افراشته است.
تندیس سنگی مَنجوشیری، هند شرقی، سبک پالا، قرن دهم میلادی
ادامه مطلب: بخش ششم: دست و دست – گفتار نخست: دستگیر کردن
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب