بخش پنجم: تمدن اروپایی
گفتار نخست: نویسههای کرت نویسهی خطی- آ و خطی- ب
قلمرو: جزیرهی کرت، شبه جزیرهی یونان
زبان: احتمالا پیشایونانی
دورهی رواج: ۱۶۰۰- ۲۲۰۰ تاریخی(۱۸۰۰ پ.م- ۱۲۰۰م.)
دولت پشتیبان: دولتشهرهای کرت
قدیمیترین خطی که در قلمرو جغرافیایی امروز اروپایی کشف شده، نویسهی خطی الف[1] است که به فرهنگ مینوآ تعلق دارد و در جزیرهی کرت شکل گرفته است. فرهنگ مینوآ در فاصلهی سالهای ۱۵۸۰ تا ۱۹۳۰ (۱۸۰۰-۱۴۵۰ پ.م) شکوفا بود و خط مورد نظرمان در اواخر این دوران پدید آمد. دلیل این که خطی خوانده میشود هم آن است که با کشیدن خطوطی بر سفال نوشته میشده و از این نظر در مقابل خط میخی قرار میگرفته که نمادهایش از رد فشرده شدن انتهای قلم بر لوح تشکیل میشوند.
نویسهی خطی الف از چند صد نشانه تشکیل یافته که ۸۰٪ آن تنها یک بار در متون نمایان میشوند[2] و بنابراین بدنهاش باید نوعی اندیشهنگار ابتدایی بوده باشد. هرچند علایمی در آن با نویسهی بعدی «خطی ب» شباهت دارد و این دومی شاید هجانگار بوده باشد. زبانی که این خط مینوشته معلوم نیست و علایمش هم رمزگشایی نشده است. این خط اغلب از چپ به راست نوشته میشده، اما نمونههای راست به چپ یا گاوآهنی هم در آن دیده میشود. شمار و اندازهی متون نوشته شده به این خط اندک است و احتمالا تنها متون مقدس و شاید درباری را در بر میگیرد، و کارکرد روزمرهای مثل دیوانسالاری یا تجارت نداشته است. همچنین انگار در خطی الف تمایزی بین پایانبندی کلمات با واکه یا همخوان وجود نداشته باشد.
تنها بخش این خط که رمزگشایی شده، اعدادش است که دهدهی است و یکانش با خطهای عمودی و دهگانش با خطهای افقی و صدگانش با دایره و هزارگانش با دایرههای شعاعدار بازنموده میشده است. با این حال کلمهی منسوب به هر عدد ناشناخته باقی مانده است. بزرگترین عددی که در این متون ثبت شده، ۳۰۰۰ است. همچنین نمادهایی برای نیم و ربع و یک هشتم وجود داشته است.
متون حامل نویسهی خطی الف اغلب در کرت متمرکز شدهاند. اما نمونههایی از آن در تل حرور فلسطین و میلتوس و تروا در آناتولی و جزایر دریای اژه نیز پیدا شده است. نمونههای خارج از کرت بر لوحهایی نوشته شدهاند که مواد خامش محلی است، و بنابراین احتمالا در همان محل نویسندگانی بومی داشته است. با این حال نویسه خطی الف خالص نیست و به آمیختهای از خطی الف و ب میماند و زمانش هم دیرآیندتر است.[3]
در کل ۱۴۲۷ نمونه از این خط به دست آمده که روی هم رفته ۷۳۶۲ تا ۷۳۹۶ نشانه را شامل میشود.[4] یعنی هر متن به طور متوسط تنها از پنج شش نشانه تشکیل شده است. در نتیجه این خط برای نوشتن روایت و متن به معنای دقیق کلمه به کار گرفته نمیشده است. بخش عمدهی این متون در سه نقطه در کرت کشف شدهاند: ۱۴۷ لوح از هاگیا تریادا واقع در مِسارا، ۹۴ لوح از خانیا در ساحل شمال غربی و ۳۱ لوح از زاکروس در ساحل شرقی کرت.
بسیاری از نشانههای نویسهی خطی الف و ب همسان هستند و تقریبا تردیدی نیست که خطی ب در ادامهی خطی الف و بر اساس آن تکامل یافته است. شباهتهایی آوایی هم در میان این دو وجود دارد و مثلا زبان پشتیبان خطی الف که واکهی «اُ» نداشته، به جایش واکهی «او» را فراوان به کار میگرفته که در برخی کلمات نویسهی خطی ب نیز با واکهی «اُ» پدیدار میشوند. زبان پشتیبان خطی ب به همین خاطر شبیه به یونانی است که در ردهی زبانهای به اصطلاح «اُ-دار» است و در برابر زبانهای «او-دار» مثل زبان مینوآیی قرار میگیرد. [5]
فهرستهای مشترکی از کلمات هم در متنهای خطی الف و ب یافت میشود که باعث شده برخی از پژوهشگران فرض کنند زبان مشترکی با این نویسهها نوشته میشده است. دست کم در این حد میتوان گفت که واژگانی مشترک در زبانهای پشتیبان این دو خط وجود داشته است. با این حال ایوز دوهو[6] به درستی اشاره کرده که این شواهد برای همخانواده دانستن دو زبان کافی نیست. او کلمهی «بد» که در پارسی و انگلیسی مشترک است را مثال زده تا نشان دهد که ممکن است دو زبان خویشاوند ولی دوردست کلمات مشترکی را در خود حفظ کنند.
دوهو اشاره میکند که برخی از کلمات کلیدی خوانده شده در دو زبان ناهمسان است (مثلا «همه» که در خطی الف «کورُو» است و در خطی ب «تُوسُودِه»)، زبان خطی الف پیشوندهای بسیار بیشتری از خطی ب دارد، و حتا جاهایی که کلمهی مشترکی در کار است، ریخت بیرونی کلمه متفاوت است و به دستور زبانهایی متفاوت دلالت میکند. [7]
نظریههای اصلی در مورد زبانی که در نویسهی خطی الف و ب ثبت شده، عبارتند از:
فرضیهی یونانی که ولادیمیر گئورگیِف[8] پیشنهادش کرده، و بر همسانی خطی الف و ب تاکید دارد.
فرضیهی سامی که سایروس گوردون[9] پشتیبانش است[10] و به تازگی با مقالهی یان بست[11] احیا شده، که معتقد است زبان مردم اوگاریت و نویسندگان به خطی الف همسان بوده و بنابراین خطی الف نوعی زبان فنیقی اولیه را ثبت میکرده است.[12]
و فرضیهی لوویایی که لئونارد پالمر[13] مطرح ساخته است،[14] و به نزدیکی زبان خطی الف با یکی از زبانهای کهن آناتولی یعنی لوویایی تاکید دارد که شکلی کهن از زبانهای آریایی آناتولی بوده است. مارگالیت فینکلبرگ که این مسیر را ادامه داده معتقد است زبان پشتیبان خطی الف یا نیای مستقیم زبان لوکیایی بوده و یا با آن خویشاوندی نزدیکی داشته است.[15]
جدیدترین پژوهش در این زمینه را اوبر لامارل[16] انجام داده و با کنار گذاشتن پیشفرضِ ارتباط زبان خطی الف و ب (که شاهدی برایش یافت نشده) و پیوند خطی الف و هیروگلیف کرتی (که به همین ترتیب نامعلوم است)، تنها بر ساختار آوایی و دستوری خطی ب تمرکز کرده و به این نتیجه رسیده که زبان پشتیبان آن احتمالا یکی از زبانهای هندوایرانی آغازین بوده است.[17] یعنی کسانی که این خط را ابداع کردهاند اروپایی و پیشایونانی نبوده و به شاخهای از آریاییهای باستانی تعلق داشتهاند.
با این همه شواهد موجود هیچیک از این سه دیدگاه را کامل تایید نمیکند. مثلا «کورُو» با «کُل» در زبانهای سامی همسان و مترادف با «همه» است و در متون سطری ب هم وجود داشته است. اما «جمع کل» که در نویسهی خطی الف «پُوتُو-کورُو» است در زبانهای سامی همانندی ندارد. در این حد میتوان گفت که نویسهی خطی ب از نظر زمانی در ادامهی مستقیم خطی الف قرار میگیرد و بسیاری از نشانههایش را هم از آن وام گرفته است. این خط از حدود سال ۱۸۳۰ تا ۲۱۸۰ (۱۵۵۰- ۱۲۰۰ پ.م) در کرت و بخشهایی از یونان رواج داشته است و نمونههای آن به ویژه در کنوسوس، موکنای و تبس یافت شدهاند. این خط از چپ به راست نوشته میشده و بیش از صد علامت اندیشهنگار و ۸۷ هجانگار داشته است. چند هزار نمونه از این خط کشف شده، که بر اساس تحلیل «دستخط» میشود گفت به دست شمار اندکی از کاتبان نوشته شدهاند.
شمار کل کاتبان فعال در پیلوس در ساحل غربی پلپونسوس را ۴۵ نفر تخمین میزنند و شمار ایشان در کاخ کنوسوس در کرت احتمالا ۶۶ نفر بوده است.[18] به همین خاطر هم در جریان فروپاشی عصر برنز و زوال اقتدار امیرنشینهایی که این طبقهی کاتب را پشتیبانی میکردهاند، این خط از بین رفته و منسوخ شده،[19] و این پیامد ورود قبایل یونانی به بالکان بوده که چهار قرن ظلمت و غیاب نویسایی را در پی داشته است.
دربارهی تاریخ پیدایش نویسهی خطی ب جدلهای فراوانی وجود دارد. آرتور اوانز که نخستین لوحههای این خط را در کاخ کنوسوس کشف کرد، آن را به حدود سال ۲۰۰۰ (۱۴۰۰ پ.م) مربوط میدانست، اما پژوهشهای بعدی در پیلوس نشان دادند که نمونههای دیگر به حدود سال ۲۲۰۰ (۱۲۰۰ پ.م) مربوط میشوند.[20] با توجه به بیدقتی اوانز در ثبت جای یافت شدن لوحهها و شباهت نمونههای این دو مکان، چنین مینماید که خطی ب اصولا در همان حدود سال ۲۲۰۰ (۱۲۰۰پ.م) پدید آمده باشد.
کتیبه با نویسهی خطی ب از پیلوس
از سوی دیگر نویسهی سطری ب از چپ به راست در سطرهایی -اغلب بر روی خطی افقی- نوشته میشده و کلمات با فاصلهای یا کمی بالا و پایین شدن نشانهها از هم جدا میشدهاند. به ندرت ممکن بودن با به پایان رسیدن سطر، ادامهی یک کلمه در سطر بعدی نوشته شود. قدیمیترین نمونههای این خط در فائیستوس واقع در کرت کشف شدهاند و قدمتشان دست بالا به حدود سال ۱۷۰۰ (۱۷۰۰ پ.م) باز میگردد. با این حال عمدهی نمونههایش به فاصلهی سالهای ۱۷۵۵ تا ۱۹۳۰ (۱۶۲۵- ۱۴۵۰ پ.م) باز میگردد.
نویسهی خطی ب ۵۹ نماد اندیشهنگار و پنج نشانه برای واکبرها و ۵۴ هجانگار داشته است. مرسوم است که کلمات بر آمده از این علایم را با واژگان لاتین مینویسند، اما این قراردادی به کلی جدید و ساختگی است. حتا هجاها و واکبرهای منسوب به تصویرنگارها هم قراردادی است و این که در اصل چگونه خوانده میشدهاند دقیق دانسته نیست.[21]
نمونههای نویسهی خطی الف: بالایی: خانیا، کرت؛ پایینی: کاخ زاکروس، سیتیا، کرت؛ پایینی: آکروتیری، جزیرهی سانتورینی
زبان ناشناختهای که نویسهی خطی الف آن را ثبت میکرده، احتمالا همان است که خط هیروگلیف کرتی را هم ایجاد کرده است. هیروگلیف کرتی اندیشهنگار است و حدود یک قرن زودتر از خطی الف در اسناد پدیدار میشود. این هیروگلیف هم تعداد زیادی نشانه دارد که اغلبشان تنها یک بار به کار گرفته شدهاند. اسناد بازمانده از این خط عبارتند از ۱۵۰ نقش مُهر با ۸۳۲ علامت که در ۳۰۷ ردهی نشانهای میگنجند، و ۱۲۰ لوحنوشته که ۷۲۳ نشانه دارند که در ۲۷۴ رده میگنجند.
نویسهی خطی الف از کرت، حدود سال ۱۸۰۰/ ۱۶۰۰ پ.م
نمونهی هیروگلیف کرتی، حدود سال ۱۶۰۰/ ۱۸۰۰ پ.م
علاوه بر اینها یک نمونهی منحصر به فرد و جالب را هم داریم که دیسک فائیستوس نامیده میشود و قرصی سفالی و نبشتهدار است که در منطقهای به همین نام در جنوب کرت کشف شده و به فرهنگ مینوآ تعلق دارد. این قرص سفالی پانزده سانتیمتر قطر و کمی بیش از یک سانتیمتر ضخامت دارد و پشت و رویش با علایمی پوشانده شده که در دایرههایی تودرتو گنجانده شدهاند.
تاریخ نگاشته شدن آن معلوم نیست، اما احتمالا به قرن هفدهم (قرن هفدهم پ.م) باز میگردد. بر این قرص ۴۵ نشانه نمایان است که با فشردن مهرهایی بر گِل در قالب مارپیچی در جهت ساعتگرد نقش شده و از محیط به سمت مرکز پیش میرود. کل علایم روی قرص ۲۴۱تاست. این خط هنوز خوانده نشده و گروهی از باستانشناسان آن را جعلی و ساختگی میدانند. پژوهشهای پرتوشناسی حرارتی اخیر نشان داده که قدمت سفال چندان که ادعا میشده نیست، و بنابراین فرضیهی جعلی بودن این اثر امروز هواداران بیشتری پیدا کرده است.[22]
پشت و روی دیسک فائیستوس
نویسهی دیگری که احتمالا در همین خانواده قرار میگیرد، خط هجانگار قبرسی است که اغلب به پیروی از آرتور اوانز، قبرسی-مینوآیی نامیده میشود، هرچند پیوندش با خطی الف و ب معلوم نیست. ردپای این خط بر ۲۵۰ اثر کشف شده که برخیشان متنهایی به نسبت طولانی هستند و در فاصلهی سالهای ۱۸۳۰ تا ۲۳۳۰ (۱۵۵۰-۱۰۵۰ پ.م) اغلب در منطقهی اِنکومی نوشته شدهاند. زبان پشتیبان این خط احتمالا خویشاوند همانی بوده که در فرهنگ مینوآ رواج داشته و خطی الف را پدید آورده است.
خط دیگری هم دیرتر در قبرس تکامل یافت که ساختار متفاوتی داشت اما آن هم نوعی هجانگار منظم محسوب میشد. این خط از راست به چپ نوشته میشده و ویژگیاش آن بوده که خاتمهی هجاها با همخوانها را با تکرار یک نشانه بازنمایی میکردهاند. این خط از حدود سال ۲۶۰۰ (۸۰۰ پ.م) بر صحنه پدیدار میشود و تا پایان دوران هخامنشی میپاید و در حدود سال ۳۱۸۰ (۲۰۰ پ.م) منقرض میشود.[23] علایم این خط شباهتی به خطی ب دارند و آشکارا اندیشهنگار نیستند. این خط به صورت سطری از راست به چپ نوشته میشده است.
نمونههایی از متنهای هجانگار قبرسی
- Linear A ↑
- Younger, 2000: chap. 7. ↑
- Finkelberg, 1998: 265–272. ↑
- Younger, 2000, chap. 5. ↑
- Finkelberg, 2001: 85. ↑
- Yves Duhoe ↑
- Finkelberg, 2001: 83. ↑
- Vladimir Georgiev ↑
- Cyrus Gordon ↑
- Rendsburg, 2001: 137–143. ↑
- Jan Best ↑
- Dietrich and Loretz, 2001. ↑
- Leonard Palmer ↑
- Palmer, 1958: 75–100. ↑
- Finkelberg, 2001: 81-105. ↑
- Hubert La Marle ↑
- La Marle, 2006. ↑
- Hooker, 1980. ↑
- Ventris and Chadwick, 1973: 60. ↑
- Palmer and Boardman, 1963. ↑
- Daniels and Bright, 1996: 126. ↑
- Eisenberg, 2008: 15–16. ↑
- Campbell and Moseley, 2012: 14. ↑
ادامه مطلب: گفتار دوم: خط یونانی
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب