گفتار بیست و هشتم: خط آرانی
قلمرو: شرق قفقاز
زبان: آلبانی قفقازی- آلانی
دورهی رواج: قرن ۳۹ تا ۴۶ تاریخی(ق ۵- ۱۲م.)
دولت پشتیبان: ساسانی
منطقهی قفقاز علاوه بر خط ارمنی و گرجی و شاخههایشان، یک خط دیگر هم در دوران پساکوروشی پدید آورده و آن آرانی است. این خط به جمعیتی از مهاجران سکا مربوط میشود که در اواخر دوران اشکانی از شمال دریای خزر به غرب کوچیدند و در کرانههای غربی دریای خزر مستقر شدند. این مردم که خاستگاهشان سکائیهی تیزخود قدیم در شمال خوارزم بود، خود را آلان/ آران مینامیدند که شکلی دیگر از همان نام ایران است. به همین خاطر اشکانیان این ناحیه و مردم را آرذان مینامیدند که در متون پهلوی به شکل آران ثبت شده و در سراسر دوران اسلامی به همین شکل باقی مانده است. همین نام است که در منابع یونانی و بعد متون اروپایی به صورت «آلبانی» تحریف شده و امروز نام کشوری است که شاخهی غربی قوم آلان را در خود جای میدهد و به لحاظ تاریخی غربیترین ناحیهی پیشروی زبانهای ایرانی در اروپاست. ارمنیها این مردم را آغوانک/ آغانک مینامند.
نام آلان/ آران طی هزار و پانصد سال گذشته در همهی متون تاریخی آمده و مشهور بوده است، تا آن که در دوران مدرن بلشویکهای روس در دوران استالین پس از کشتار طبقهی فرهیخته و سرکوب هویت ایرانی این مردم آنجا را جمهوری آذربایجان نامیدند. سرزمین همسایهاش داغستان/ داهستان که مهاجران سکای قوم داهَه بدان کوچیده بودند را هم چچن و اینگوش نامیدند، که هنوز هم این نامهای جعلی پابرجاست. در این متن برای پرهیز از ابهام، این مردم را آلان و سرزمینشان را آران مینامیم.
آلانها از اقوامی بودند که خیلی زود از چرخش دودمان اشکانی به ساسانی استقبال کردند و از دوران شاپور اول مرزبانان ایران در برابر حملهی قبایل مهاجم شمالی بودند، چندان که شاپور در کتیبهی کعبهی زرتشت نامشان را آورده است. چند دهه بعدتر از استقرار ساسانیان، شاهزادهای اشکانی به فرمانداری این منطقه انتخاب شد که نوادگانش تا دیرزمانی بر این سرزمین حاکم بودند.
الفبای آرانی
تقریبا همزمان با ارمنیها و گرجیها و مصادف با عصر بهرام گور و یزدگرد ساسانی، آلانها هم خط ویژهی خود را ابداع کردند. مورخان ارمنی اختراع این خط را نیز به مسروپ ماشتوتس منسوب کردهاند که بعید مینماید. چون خط ارمنی ابداع ماشتوتس ماهیتی دینی داشت و آلانها تا دیرزمانی بعد مسیحی نشدند و بدنهشان هم هرگز چنین نکردند و یکباره به اسلام گرویدند. بنابراین حدسم آن است که خط آرانی هم مثل گرجی و ارمنی نویسههایی درونزاد باشند که در مراکزی محلی در قفقاز شکل گرفتهاند.
خط آرانی برای هفتصد سال در این منطقه رواج داشته است. با این حال کاربرد آن به اندازهی ارمنی و گرجی گسترش نیافت و مانند آنها شاخهزایی نکرد. به همین خاطر در دوران سلجوقی و همزمان با گرویدن این مردم به دین اسلام، این خط نیز به تدریج منسوخ شد. تا این هنگام برخی از مسیحیان آران متون خود را به این خط مینوشتهاند و بعید نیست که ردپاهایی از متون مربوط به ادیان کهنتر نیز با آن پیدا شود.
خط آرانی به نسبت ناشناخته مانده و تازه در سال ۵۳۱۶ (۱۳۱۶خ/ ۱۹۳۷م.) بود که وجود آن بر پژوهشگران آشکار شد. اغلب نمونههای نادر باقیمانده از آن در مجموعهی ماتِناداران در ارمنستان نگهداری میشود. نمونهای کوتاه از متن آرانی بر پایهی مذبحی سنگی در مینگاچِویر یافت شده و در صومعهی کاترین مقدس کوه سینا هم متنی بسیار کهن از آن یافتهاند که بخشی از نامهی دوم به کورینتیها را در بر میگیرد و رویش متنی دیگر با خط گرجی نوشته شده است. زبان اودی که امروز تنها هشت هزار سخنگو دارد، نزدیکترین زبان زنده به زبانی است که با این خط ثبت شده است.
نویسهی آرانی الفبایی جدا جدا داشته و از چپ به راست نوشته میشده است. در شکل اصلیاش ۵۲ حرف داشته که علاوه بر آواهای زبان اعداد را هم از یک تا ۷۰۰ هزار نشان میدادهاند. اما متن کشف شده در کوه سینا تنها با ۴۹تا از این حروف نوشته شده است. در این خط علایم سجاوندی فراوانی به کار گرفته میشود و نقطهگذاری به نسبت پیچیدهای رواج داشته است.
متنی با خط آرانی که رویش با خط گرجی متنی دیگر نوشتهاند الفبای آرانی شکسته
نویسهی آرانی حک شده بر شمعدان
کتیبهای با خط آرانی بر مذبح مینگاچویر، با نقش دو طاووس
متن آرانی
ادامه مطلب: گفتار بیست و نهم: خط ناگری
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب