پنجشنبه , آذر 22 1403

گفتگو درباره‌ی اسطوره‌شناسی پهلوانان 

گفتگو درباره‌ی کتاب «اسطوره‌شناسی پهلوانان ایرانی»

مصاحبه با روزنامه‌ی آسیا، پنج‌شنبه ۱۳۸۹/۲/۹

(پرسشگر: فرین روحانی)

 

س: بیایید بحث را از عنوان کتاب آغاز کنیم. اسطوره‌‌شناسی پهلوانان ایرانی ارتباطی با دوره‌‌ی آموزشی‌ای که در زمینه‌ی اسطوره‌شناسی برگزار کردید و از قضا من هم در آن حضور داشتم، دارد؟

ج: بله، در واقع این کتاب چکیده‌ای از برخی مباحث همان کلاس است. من در سال 1387-1388 در موسسه‌ی فرهنگی خورشید یک دوره‌ی اسطوره‌شناسی ایرانی را تدریس کردم که خوشبختانه با استقبال چشمگیری روبرو شد و شمار زیادی از اهل فن را به خود جلب کرد. نتایج نظری این دوره در قالب یک سه‌گانه تدوین شد که کتاب مورد نظر ما اولین جلد از آن است.

س: پس باید منتظر دو جلد دیگر هم باشیم؟ در مورد موضوع این سه گانه توضیح بدهید.

ج: جلد اول که در نمایشگاه کتاب امسال به بازار کتاب عرضه شده، همین اسطوره‌شناسی پهلوانان ایرانی است. جلد دوم که دو سومش نوشته شده، اسطوره‌شناسی ایزدان ایرانی نام دارد و جلد سوم که تکمیل شده و در حال ویرایش توسط دوستان است، زندِ گاهان نام دارد و در مورد عناصر فلسفی جهان‌بینی ایرانیان باستان است.

س: در مورد همین کتابی که منتشر شده بیشتر بگویید، با توجه به این که در سالهای اخیر عناوین زیادی در مورد اساطیر ایرانی منتشر شده، فکر می‌کنید کتابتان چه ویژگی‌هایی داشته که انتشارش را ایجاب می‌کرده؟

ج: بله، همان طور که گفتید در سالهای اخیر اقبالی نمایان در جامعه‌ی کتابخوان ایرانی نسبت به اسطوره‌شناسی دیده می‌شود. کتابهای ارزشمند زیادی هم در این زمینه تالیف و ترجمه شده که در بازار کتاب موجود است. به گمانم چیزی که جایش در سپهر اسطوره‌شناسی ایرانی خالی است، وجودِ سرمشقی نظری و پارادایمی است که ساختار و پیکربندیِ عناصر گوناگون اساطیری را در فرهنگ ما تحلیل کند و معنای هریک را در ارتباط با شبکه‌ی نمادهای پیرامونش به دست دهد. به عبارت دیگر، هرچند ما آثار شاخص و بسیار ارزشمندی در شرح و توصیف اساطیر ایرانی در دست داریم، در زمینه‌ی پژوهشهای تحلیلی و ساختارشناسانه به نسبت عقب هستیم. تلاشهای تحلیلی و سیستمی برای فهم شبکه‌ی دال و مدلولهای اساطیر ایرانی هنوز در آغازِ راه خود قرار دارد و بخش عمده‌ی آن توسط ادیبان و در دایره‌ی ادبیات انجام پذیرفته است. تلاش من در این کتابها آن است که سیستمی مفهومی را برای تحلیل معنای عناصر اساطیری به دست دهم.

س: آیا آثاری مثل پژوهشِ مهرداد بهار این کار را نکرده‌اند؟

ج: نویسندگان و پژوهشگران زیادی به این کار روی آورده و دستاوردهای درخشانی هم داشته‌اند. در میان پیش کشوتان بی‌تردید باید از استاد بهار یاد کرد. در میان معاصران هم از فرهیختگان نسل پیش دکتر سرکاراتی و دکتر اسماعیل‌پور و از پژوهشگران جوانتر از دکتر آیدنلو و دکتر سودآور باید نام برد. متاسفانه اینجا حضور ذهن ندارم که بخواهم نام تمام کسانی که در این زمینه کوشیده و آثاری تاثیرگذار به جا گذاشته‌اند را نقل کنم. در همین حد بگویم که جاده‌ای که من در آن حرکت کرده‌ام، در سرزمینی قرار دارد که پیشتر کسانی به خوبی در گوشه و کنارش کاوش کرده و کشفهای ارزشمندی هم داشته‌اند. در عین حال، بر این گمانم که در میان تمام این آثار، جای یک سرمشق نظری فراگیر و چارچوبی کلان که کلیت یک شاخه از اساطیر –مثل اساطیر پهلوانی- را بتوان در قالبش فهم کرد، خالی بوده است.

س: دقیقتر بگویید، چه چیزی در کتاب شما هست که جایش در کتابهای دیگر خالی بوده است؟

ج: اگر بخواهیم به این دقت صحبت کنیم، به نظرم سه مضمون در اسطوره شناسی پهلوانان ایرانی آورده شده که پیش از آن در زمینه‌ی اساطیر ایرانی وجود نداشته است. نخست، یک رده‌بندی فراگیر و عمومی که تمام پهلوانان ایرانی را در بر بگیرد. منظورم از پهلوان در اینجا تمام شخصیتهای انسانی‌ایست که با مفهوم جنگ پیوند خورده‌اند. این رده‌بندی ساختارهای بنیادین انواع گوناگونِ انسان جنگاور را در اساطیر ایرانی به دست می‌دهد، که عبارتند از شاه-پهلوان، پهلوان مسافر، پهلوان شهید، ضدپهلوان، و پهلوان جنگاور. دومین کاری که در این کتاب انجام شده و یش از این هم سابقه داشته اما به نظرم با این دامنه و عمق انجام نشده بود، نمایشِ همسانی‌های شخصیتهایی است که در یک رده می‌گنجند. به عبارت دیگر، چنین می‌نماید که الگوهای شخصیت پهلوان در تمام روایتهای یک رده، مشتق‌ها و رونوشتهایی از یک نسخه‌ی کهن و سرمشقی غایی هستند. سومین ویژگی کتاب که به گمانم نه تنها در زمینه‌ی اساطیر ایرانی، بلکه در کل قلمروی اسطوره‌شناسی بی‌سابقه است، معرفی مفهوم ابرپهلوان است که شکلی از انسان کامل و ابرانسانِ آرمانی است. در این رده تنها رستم و اسفندیار می‌گنجند و این دو را به صورت دو الگوی غایی از انسان آرمانی در تمدن ایرانی مورد تحلیل قرار داده‌ام. مقایسه‌ی پیکربندی این دو شخصیت که اوج کتاب محسوب می‌شود، به نظرم دستاورد اصلی کتاب است.

س: منظور از ابرپهلوان چیست؟ این هم یکی از آن رده‌های پهلوانان است؟

ج: نه، ابرپهلوانان شخصیتهایی هستند که تمام عناصر و مضمونهای موجود در سایر رده‌ها را در خود می‌گنجانند. به همین دلیل هم به عصاره و چکیده‌ای از منش پهلوانی شباهت دارند.

س: چرا رستم و اسفندیار، شخصیتهای دیگری با این ویژگی را نداریم؟

ج: تا جایی که من دیده‌ام، تنها این دو شخصیت این ویژگی را دارند، و به طور مشخص در شاهنامه است که پرداخت شخصیت‌شان ویژگی‌های کامل ابرپهلوانان را از خود نشان می‌دهد.

س: چرا این دو را نماینده‌ی دو نوع ار انسان آرمانی می‌دانید؟ مگر نه این که هردو شخصیتهایی نیکومنش و ایرانی و اخلاقی هستند؟

ج: درست است، اما می‌توان نشان داد که الگوی ترکیب شدنِ ویژگیهای سایر انواع پهلوانان به دو شکل کلی می‌تواند انجام شود. من با الهام از یکی از کتابهای دلوز و گتاری، یکی را کوچگرد و دیگری را شهرنشین نامیده‌ام. رستم نماد پهلوان کوچگرد و اسفندیار نماینده‌ی پهلوان شهرنشین است. در کتاب با تحلیل هفت خوان‌های این دو نشان داده‌ام که به راستی این دو در مقابل هم فرض شده‌اند و دست کم فردوسی گویی به شکلی آگاهانه این دو قالب را در برابر یکدیگر رمزگذاری کرده است.

س: پیش از این از شما کتابی به نام سوشیانس را هم در بازار کتاب دیده‌ایم. آیا این کتاب ارتباطی با سوشیانس دارد؟

ج: سوشیانس یک رمان اساطیری است که با هدف بازسازی اساطیر ایرانی در قالبی داستانی نوشته شده. کتاب اسطوره‌شناسی پهلوانان ایرانی بیشتر تلاشی آکادمیک است برای تدوین پشتوانه‌ی نظری ایده‌هایی که در سوشیانس و نوشتارهای دیگرِ من آمده‌اند.

س: اسم اولین داستانی که چاپ کرده‌اید هم جنگجو بود. انگار شما با مضمون جنگ درگیری دارید؟

ج: واقعیت امر این است که چنین درگیری‌ای وجود دارد. زمانی هراکلیتوس گفته بود که جنگ پدر همه چیز و مادر همه چیز است. به نظرم اگر مفهوم جنگ را به سطحی فلسفی ارتقا دهیم، سخنش درست است.

س: پرسش آخر به تصویر روی جلد کتاب مربوط می‌شود. به گمانم محتوای کتاب با جلد نازیبایش همخوانی نداشته باشد و شک دارم این جلدی که انتخاب کرده‌اید نماینده‌ی خوبی برای نشان دادن ارزش کتابتان باشد.

ج: راستش من در انتخاب جلد کتاب هیچ دخالتی نداشته‌ام. جلد کتاب متاسفانه با شتابزدگی و در تنگنای زمانی برای این که کتاب به نمایشگاه کتاب برسد انتخاب شده است. نظر من هم مانند شماست. یعنی فکر می‌کنم جلد مناسبی نیست و امیدوارم مخاطبان با دیدن جلد در مورد محتوای کتاب داوری نکنند.

 

 

ادامه مطلب: گفتگو درباره‌ی اسطوره‌ي آسمان شبانه 

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب