پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش نخست: زمینه‌‌ی ساختاری – گفتار سوم: اقوام و تیره‌‌ها – دوم: در شمال غربی

بخش نخست: زمینه‌‌ی ساختاری

گفتار سوم: اقوام و تیره‌‌ها

دوم: در شمال غربی

مهم‌‌ترین و نیرومندترین قوم‌‌های عصر هخامنشی در سراسر دوران اشکانی دوام آوردند و در عصر ساسانی نیز هم‌‌چنان گوشه‌‌ی شمال غربی ایران‌‌زمین را در اختیار داشتند. مهم‌‌ترین این اقوام عبارت بودند از مادها که، پس از حضور یک قرنی دولت آذرباد، سرزمین‌‌شان ماد آتورپاتیکان خوانده می‌‌شد و هویت‌‌شان آذری‌‌ بود. در کنارشان ارمنی‌‌ها ساکن بودند که در جریان کشمکش‌‌های میان پارتیان و رومیان خط مقدم جبهه‌‌‌‌ي ایران را تشکیل می‌‌دادند و با وجود وفاداری چشمگیرشان به هویت و فرهنگ پارتی، به قومیتی مستقل تبدیل شده بودند. با روی کار آمدن ساسانیان ارمنستان هم‌‌چنان تا دیرزمانی زیر فرمان شاهزادگان اشکانی بود و از این رو بخشی از هویت قومی پارتیان قدیم در ارمنی‌‌ها باقی ماند و تداوم یافت، با این تفاوت که از اواخر عصر اشکانی به تدریج قومیتی تازه در این منطقه شکل گرفت و گرجی‌‌ها را بر صحنه پدیدار ساخت.

منطقه‌‌ی قفقاز، علاوه بر ارمنی‌‌ها و گرجی‌‌ها، در این دوران نخستین نشانه از هویت آرانی را نیز ظاهر ساخت. آرانی‌‌ها که امروز به اشتباه آذری خوانده می‌‌شوند و با اشتباهی بزرگ‌‌تر خود را به قوم ترک مربوط می‌‌دانند، از اقوام ایرانی باستانی‌‌ ساکن در قفقاز بودند که در میانه‌‌ی دوران ساسانی از ارمنی‌‌ها و گرجی‌‌ها تمایز یافتند و به صورت قومیتی مستقل درآمدند. هسته‌‌ی مرکزی این مردم شهر گنجه‌‌ی امروز و سرزمینی بود که در قرون میانه شروان نامیده می‌‌شد.

مسعودی می‌‌گوید که قلمرو شروان را انوشیروان دادگر تأسیس کرد و به این رسم اشاره کرده که حاکم آنجا شروان‌‌شاه خوانده می‌‌شود. هم‌‌چنین می‌‌گوید تا تاریخ نگارش «مروج الذهب» (۳۱۳ هجری خورشیدی/ 332ق) حاکم آنجا که محمد بن یزید خوانده می‌‌شود از نوادگان بهرام گور است و آن قلمرو همواره در دست این خاندان بوده است.[1] مسعودی هم‌‌چنین به دو قلمرو دیگر در همسایگی شروان اشاره می‌‌کند. یکی از آنها «باب» است، که آن را نیز ساخته‌‌ی انوشیروان می‌‌داند و منظورش همان دربند است. او از دژهای استوار آنجا و نقش دفاعی‌‌شان در برابر دست‌‌اندازی قبایل کوچگرد ترک و آلان و خزر بسیار تعریف می‌‌کند.[2] دیگری قلمرویی است که آن را ایران می‌‌نامد و می‌‌گوید حاکمش ایرانشاه نامیده می‌‌شده است[3] و احتمالاً منظورش آلبانی امروز است که مردمش اوسِتی‌‌هایی هستند که تبار سکایی دارند و هنوز هم خود را ایرونی می‌‌نامند.

یکی از قلمروهایی که ایران شرقی و غربی را در شمال کویر بزرگ با هم چفت و بست می‌‌کرده و کانونی هویت‌‌ساز و منسجم‌‌کننده محسوب می‌‌شده، قلمرو ری و البرز است. شهر ری در عصر ساسانی مرکز این قلمرو بوده و خاندان‌‌های نیرومندی که مهم‌‌ترین‌‌شان مهران است در آنجا زمین‌‌های پهناوری در اختیار داشته‌‌اند. قومیت اهالی ری به مردم ماد باز می‌‌گشت و در منابع کهن نیز ری را همواره بخشی از ماد به حساب می‌‌آوردند. ری، که شهری بزرگ بود و گرانیگاه تجارت شرق و غرب در شمال ایران‌‌زمین محسوب می‌‌شد، دیگِ جوشی بزرگی بود که اقوام و زبان‌‌ها و ادیان گوناگون در آن با هم ترکیب می‌‌شدند و از دیرباز به همین خاطر از مرجعیتی فرهنگی برخوردار بود. چنان که در نوشتارهای دیگرم نشان داده‌‌ام به احتمال زیاد اوستا برای نخستین بار در این شهر نوشته شده و «هفت هات» که پس از گاهان کهن‌‌ترین متن زرتشتی است،‌‌ در ابتدای هزاره‌‌ی اول پیش از میلاد در این قلمرو پدید آمده است. ری در دوران ساسانی به کلانشهری بزرگ بدل شده بود و در استقلال از ماد هویت ویژه‌‌ی خود را پیدا کرده بود.

در آناتولی، که میدان نبرد جانشینان اسکندر بود، قومیت‌‌های باستانی بیشترین ضربه را دیدند و کمابیش در گرماگرم کشتارهای مقدونیان و رومیان منقرض شدند. به این ترتیب، هویت‌‌های کیلیکی، کاپادوکی و لودیایی در دوران اشکانی در میان دو آسیاسنگ ایران و روم ساییده شده و از میان رفتند. در عصر اشکانی هویت نوظهور بیزانسی (بیشتر در غرب آناتولی) و پونتی (بیشتر در شرق آناتولی) از دل این اقوام باستانی زاده شدند که اولی با روم و دومی با ایران هم‌‌پیمان و هم‌‌هویت بودند. با تجزیه‌‌ی امپراتوری روم، هویت بیزانسی هسته‌‌ی مرکزی دولت روم شرقی قرار گرفت و به کلی از ایران مستقل شد. در مقابل هویت پونتی که تا قرن اول و دوم میلادی هم‌‌چنان پا برجا بود با قومیت‌‌های ایرانیِ کاپادوکی و ارمنی و گرجی و کرد و آرامی پیوند برقرار کرد و موقعیت خود در مقام قومیتی مستقل را از دست داد.

 

 

  1. مسعودی، 2536، ج.1: 174.
  2. مسعودی، 2536، ج.1: 173.
  3. مسعودی، 2536، ج.1: 173.

 

 

ادامه مطلب: بخش نخست: زمینه‌‌ی ساختاری – گفتار سوم: اقوام و تیره‌‌ها – سوم: در جنوب شرقی

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب