سوم: آمریکا
برای دیرزمانی این نظریه وجود داشته که جمعیت بومیان آمریکا مردمی هستند که در فاصلهی ۲۵ تا ۱۲ هزار سال پیش در چند موج از شمال شرقی قلمرو میانی (منطقهی سیبری خاوری) از راه باریکهی برینگ به آلاسکا و شمال آمریکا کوچیدهاند. امروز با بهرهگیری از دادههای ژنتیکی این نظریه کاملا تایید شده و میدانیم که جمعیت بنیانگذار بومیان آمریکا از همین جا و از همین راه به قارهی نو راه یافتهاند.
فراوانترین شاخص بر کروموزوم Y بومیان آمریکا هاپلوگروه Q است که گفتیم در منطقهی آلتایی در آسیای مرکزی تکامل یافته و با بسامدی بالا در میان آپاچیها (۷۸ ٪)، آثاباسکانهای[1] غرب آمریکای شمالی (۷۰٪)، سخنگویان به زبان گِه در برزیل و کارائیب و در بومیان آمریکای جنوبی (۹۲٪)، گوارانیها در پاراگوئه (۸۶٪)، اینوییها[2] در آلاسکا (۸۰٪)، مایاها (۳/۸۷٪)، مردم ناواهو (۳/۹۲٪) و زاپوتکها در مکزیک (۷۵٪) یافت میشود. در ضمن همهی مردان قوم چیبچان[3] در پاناما و میخِه[4] در مکزیک و یاگوآ[5] در پرو و تیکونا[6] در کرانهی آمازون و نیمی از مردان قبیلهی چیروکی هم این شاخص را حمل میکنند. در مقابل این هاپلوگروه در سرخپوستان قبیلهی سو[7] (۲۵٪) و چیپِهوا[8] (۹/۱۵٪) و آلگونکین[9] (۳/۳۳٪) که همگی بومی آمریکای شمالی هستند، بسامدی کمتر دارد.
مهاجرتهای اصلی از راه تنگهی برینگ (بِرینگیا) و مسیرهای برگشتی آن
جالب آن که با ردگیری هاپلوگروه Q معلوم شده که جمعیت بنیانگذار سرخپوستان آمریکا بیشتر با شاخهی جنوبی بومیان سیبری پیوند داشتهاند، و نه شمالیها.[10] یعنی جنوبی بودن امروزین قوم ترک در این منطقه امری به نسبت متاخر است و در گذشته این بخش از جمعیتهای آلتایی در بخشهای شمالیتر و شرقیتری میزیستهاند که به باریکهی برینگ و قارهی آمریکا متصل میشده است. جمعیتهای آلتایی پنج هاپلوگروه اصلی (A-B-C-D-X) را حمل میکنند، اما هاپلوگروهای میتوکندریایی مشترک میان سرخپوستان آمریکا را ندارند. تنها استثنا در این میان به بومیان چوکوتکا تعلق دارد.
ترکیب هاپلوگروههای میتوکندریایی در جمعیتهای بومی آمریکا
در خوشهی Q چندین هاپلوگروه داریم که بسامدشان جمعیتهای سرخپوست را از هم متمایز میسازد. در میانشان Q-M3 اهمیت دارد که در بیش از ۹۰٪ مردان آمریکای مرکزی و جنوبی یافت میشود. این شاخص کهن است و اسکلت مشهور به کِنِویک[11] که در واشینگتن دی سی کشف شده و ۸۵۰۰ سال قدمت دارد حامل هاپلوگروه Q-M3 بر کروموزوم Y بوده و ژنوم میتوکندریاییاش دارای شاخص X2aبوده است. این هاپلوگروه با بسامدی اندک در میان بومیان سیبری هم پیدا شده است، هرچند تفسیر دقیق آن معلوم نیست. برخی میگویند این بدان معناست که این ترکیب ژنتیکی پیش از مهاجرت اهالی سیبری به آمریکا در این منطقه تکامل یافته، و برخی دیگر معتقدند حضورش در این منطقه نتیجهی مهاجرت معکوس سرخپوستان به سیبری بوده است.[12]
ترکیب جمعیتی قارهی آمریکا بر مبنای قوم-زبان: ۱) قطبی- ۲) سالیشان- ۳) آثاباسکان- ۴) آمریکایی شمالی- ۵) اوجیبوآ- ۶) مکزیکی- ۷) مایا- ۸) چیبچا- ۹) آندی- ۱۰) آمازونی- ۱۱) گران چاکو- ۱۲) پاتاگونیایی
هاپلوگروه مهم دیگری که پیوندهای جمعیتی میان سیبری و آمریکا را نشان میدهد، Q-M242 است که بین ۱۷۰۰۰ تا ۳۱۷۰۰ سال پیش در کوههای آلتایی تکامل یافته است. این هاپلوگروه دست کم ده نسخهی متفاوت دارد و نسخههای تازهای از آن مدام در پژوهشهای جدید پیدا میشوند. بیشترین بسامد این هاپلوگروه را در سرخپوستان ناواهو (۳/۹۲٪) و آپاچی (۱/۷۸٪) میبینیم.[13] همچنین ۸۰٪ اسکیموهای اینویی هم این شاخص را حمل میکنند. نسخهای از این هاپلوگروه (Q1a-MEH2*) هم در اسکلت بازمانده از یک اسکیموی متعلق به فرهنگ ساقاق[14] در گرینلند یافت شده که به چهار هزار سال پیش مربوط میشود. این اسکلت از این نظر جالب است که ترکیب ژنتیکیاش بیش از آن که به سرخپوستان آمریکا شبیه باشد، با کوریاکها و چوکچیها که قبایل مستقر در شرق سیبری هستند شباهت دارد.[15] هنوز هم ۷/۵۳٪ مردان گرینلند این هاپلوگروه را حمل میکنند. این هاپلوگروه در ۹۴٪ سرخپوستان مقیم آمریکای مرکزی و جنوبی یافت میشود و بنابراین شاخص مردمی بوده که تمدنهای بزرگی مانند مایا و آزتک و اینکا را پدید آوردند.[16]
گذشته از هاپلوگروه Q ترکیبهای ژنتیکی دیگری هم در قارهی آمریکا داریم که برخیشان در این قاره کمیاب و نادر هستند. نمونهاش بانوی آمپاتو یا مومیایی خوانیتا است که در پرو کشف شده و دختر نوجوانی در سنین دوازده تا پانزده سال بوده که در بین سالهای ۱۴۵۰ تا ۱۴۸۰ در قلمرو اینکا زندگی میکرده است. او طی مراسمی قربانی شده و جسد مومیایی شده و منجمدش تا به امروز باقی مانده است. این جسد حامل هاپلوگروه A بوده است.
از سوی تبار مادری، یکی از شاخصهای مهم هاپلوگروه میتوکندریایی X است که در کانادا و شمال آمریکا قوم آلگونکین با بسامد ۲۵٪ یافت میشود و بسامدش نزد قبیلهی سو به ۱۵٪ میرسد. در منطقهی آلتایی که پل جغرافیایی میان جمعیتهای ایران غربی و شمال آمریکاست، تنها ترکهای آلتایی در سیبری نسخهای از این هاپلوگروه (X2e) را دارند، و در حدود پنج هزار سال پیش آن را به دست آوردهاند. با توجه به تنوع و واگرایی شاخههای این هاپلوگروه، محتملترین فرضیه آن است که آسورستان و ایران غربی خاستگاه این ترکیب ژنتیکی باشد و از آنجا این شاخص در اطراف پراکنده شده و از راه آلتایی تا آمریکای شمالی رفته باشد.[17] فرض دیگر آن است که در حدود بیست هزار سال پیش مهاجرانی از فرانسه و اسپانیا آن را با قایق به آمریکا برده باشند، و این دیدگاه را «فرضیهی سولوتریَن»[18] مینامند. اما این دیدگاه به نقل و انتقال جمعیتی بزرگی طی چند موج باور دارد و امروزه مردود مینماید. چون نشان داده شده که جمعیت حامل هاپلوگروه X کوچک و محدود بوده و از شمال وارد قارهی آمریکا شده است.[19]
- Athabaskan ↑
- Inuit ↑
- Chibchan ↑
- Mixe ↑
- Yagua ↑
- Ticuna ↑
- Sioux ↑
- Chippewa ↑
- Algonquian ↑
- Dulik et al., 2012: 229–246. ↑
- Kennewick man↑
- Malyarchuk et al., 2011: 583–588. ↑
- Zegura et al., 2004: 164–175. ↑
- Saqqaq ↑
- Rasmussen et al., 2010: 757–762. ↑
- Bortolini et al., 2003: 524–539. ↑
- Reidla et al., 2003: 1178–1190. ↑
- Solutrean hypothesis ↑
- Fagundes et al., 2008: 583–592. ↑
ادامه مطلب: چهارم: اروپا
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب