بخش نخست تعريف انسان
فصل دوم: تکامل انسان
اجداد انسان
الف) از ابتدای دوران سنوزوئيك تا آخر دورهی ميوسن
1. پلِسیاداپیس: حدود شصت و پنج ميليون سال پيش، بخش عمدهی خزندگانی كه پيچيدهترين و متنوعترين ردهی مهرهداران خشكیزی آن زمان بودند در اثر يك بحران زيستمحيطی منقرض شدند. انقراض اين طبقهی پيچيده و موفقِ تكاملی احتمالاً به برخورد شهابسنگ بزرگی به زمين مربوط میشود. پس از انقراض دايناسورها، ردهای به نام پستانداران كه تا آن هنگام اهميت و تنوع چندانی نداشتند، به دليل خونگرم بودن و سوختوساز پايهی بالا، سریعتر از ساير ردهها موفق شدند بخش عمدهی بومهای اشغالشده توسط نياكان خزندهی خود را پر كنند. به اين ترتيب بود كه در همين برش زمانی، شاخهزايی شديدی در ردهی پستانداران رخ داد و راستههای امروزين از آن مشتق شدند. يكی از اين راستهها، نخستیها بود كه ويژگيهايش را در گفتار گذشته ديديم.
قديمیترين نخستی شناختهشده، موجودی با بدن باريك و كشيده و پوزهی دراز و دم بلند متحرك است كه پلسیاداپیس ناميده میشود. اين جانور به لمورهای امروزی شباهت داشته و انگشتانش به جای ناخن، پنجههايی داشته که شبيهاش را در ساير پستانداران نیز میبینیم. پلسیاداپیس در حدود 57 ميليون سال پيش در آفريقا میزيست. اين نمونه، قطعیترين و قديمیترين فسيل از اجداد نخستیهاست و شاخص اين راسته در دورهی پالئوسن محسوب میشود. به اين ترتيب، میتوان قارهی آفريقا را كانون پيدايش راستهي نخستیها دانست.
2. آگیپتوپیتکوس:[1] فسيل اين موجود در منطقهی فَيّوم در مصر يافت شد و از آن رو چنين نامی را رويش گذاشتند كه به يونانی ميمون مصری معنا میدهد.[2] منطقهی صحرايی يادشده در دوران اوليگوسن[3] جنگلی انبوه و استوايی بوده است و قديمیترين سنگوارههای نخستیهای آفريقايی را در آنجا كشف كردهاند. ميمون مصری دندانهايی کمتر از ساير فسيلهای خويشاوند همدورهاش داشته است. اين ويژگی و حدقهی استخوانی اطراف چشمانش، او را به ميمونهای امروزین شبيه میكرده است. گويا اين موجود به زمانی تعلق داشته باشد كه هنوز ميمونهای كوچك[4] از ميمونهای بزرگِ انساننما[5] جدا نشده بودند. به همين دليل هم میتوان ميمون مصری را جد مشترك اين دو شاخهی تكاملی دانست. ميمون مصری اندازهای برابر با ميمونهای زوزهكش داشته و با دست و پاهايش شاخههای درختان را میگرفته است. در جانور نر دندان نيش بزرگتر از ماده بوده و طول پوزهاش هم بيشتر از ميمونهای امروزی بوده است.
3. دِندروپیتِکوس:[6] از قديمیترين ميمونهای دورهی ميوسن[7] محسوب میشود. اين موجود نام خود را از عبارتی يونانی گرفته كه «ميمون درختی» معنا میدهد. سنگوارههای دندروپیتکوس در شرق آفريقا يافت شده و حدود 22 ميليون سال قدمت دارد. اين موجود به آگیپتوپیتکوس شبيه بوده و مانند او رژيم غذايی گياهخواری داشته است. نقاط اختلاف آن با ميمون مصری، تحرك بيشتر دستها و پاها، گِردتر بودن سر و کوتاهتر بودن پوزه است.
4. پروکونسول:[8] ميمونی بوده كه شباهت بسيار زيادی با شامپانزهی كنونی داشته است. تنها تفاوت مهم آن با شامپانزه ــ كه دستهايی بلندتر از پاهايش دارد ــ هماندازه بودن طول دست و پايش میباشد. ديرينشناسانی كه برای نخستين بار سنگوارهی اين موجود را در شرق آفريقا كشف كردند، به افتخار شامپانزهای به نام كنسول[9] كه شيرينكاريهايش در باغ وحش لندن شهرت داشت، اسمش را پروکنسول گذاشتند كه يعنی كنسول اوليه يا پيشكنسول.
پروكنسول در فاصلهی 25 تا 5 میلیون سال پيش، يعنی در عصر ميوسن، در شرق آفريقا میزيسته است. چنانکه از روی سنگوارههای به جا مانده از وابستگان به اين جنس برمیآيد، وزن آن در دامنهی بزرگی تغيير میكرده است. به همين دليل دستكم شش گونهی مجزا را به اين جنس منسوب میدانند. يكی از آنها (پروکنسول آفریکانوس)[10] حدود سيزده كيلوگرم وزن داشته و حجم مغزش به 165 میلیلیتر میرسيده است. ديگری پروکنسول نیانزای[11] است كه تقریباً همقد و هموزن يك شامپانزهی معمولی بوده، و سومی تقریباً هموزن گوريل بوده و با نام پروکنسول ماژور[12] شهرت يافته است. چهارمی پروکنسول هسلونی[13] نام دارد که شاید شکل دیگری از یکی از سه گونهی پیشین باشد. بیشتر دیرینشناسان این گونه را نیای انسان نمیدانند و آن را یک شاخهی موازی با مسیر تکاملی انسان در نظر میگیرند.[14] نكتهی مهم در مورد جنس پروكنسول اين است كه در جمجمهاش دارای سینوسهای پيشانی[15] است. اين حفرههای استخوانی فقط در ميمونهای بزرگ و انسان ديده میشود و در ساير نخستیها وجود ندارد.[16]
5) موروتوپیتکوس بیشوپی:[17] گونهای است که در حدود بیست میلیون سال پیش در منطقهی موروتو در اوگاندا میزیسته است.[18] این میمون با پروکنسول خویشاوند بوده[19] و احتمالاً در حدود زمانی که نیاکان ژیبونها از سایر میمونهای بزرگ جدا شدند، میزیسته است. شواهدی در دست است که این میمون بر روی دو پا راه میرفته است.
بقایای اسکلت پروکنسول نیانزای در موزهی ملی تاریخ طبیعی پاریس
6. دریوپیتکوس[20]: ميمونی است كه برای نخستين بار سنگوارهاش را در سال 1856م. در جنوب فرانسه كشف كردند. اما به تدريج نمونههای ديگری از آن هم در آلمان و اسپانيا به دست آمد. نام اين موجود، از ريشهی لاتينی dryad گرفته شده كه «پری جنگل بلوط» معنی میدهد. اين نام به اين دليل انتخاب شد كه ديرينشناسان در كنار نخستين اسکلتهای يافتشده از اين جانور چندين دانهی درخت بلوط هم پيدا كردند.
دريوپيتكوس در حدود چهارده تا نُه ميليون سال پيش زندگی میكرده است. كمی بزرگتر از پروكنسول بوده و دندانهای نيش بلندتری داشته، اما از اين اختلافات كه بگذريم شباهتی چشمگير با اين جنس و همچنین شامپانزههای امروزی دارد. به دليل همين شباهتهاست كه برخی از متخصصانِ ردهبندی، اين جنس را با پروكنسول يكی میگيرند و وابستگان به جنس دريوپيتكوس را به عنوان گونهای خاص از پروكنسول در نظر میگيرند. در صورت درست بودن اين فرض، با توجه به اینکه قارهی آفريقا تا هجده ميليون سال پيش جزيرهای جدا از ساير خشكیهای زمين بوده، میتوان پراكنده شدن جنس پروکونسول ـ دریوپیتکوس در قارهی اروپا را به عنوان نخستين مهاجرت مستند نخستیها به خارج از قارهی زادگاهشان در نظر گرفت.
7. هلیوپیتکوس:[21] نامش به يونانی ميمون آفتاب معنا میدهد. حدود هفده ميليون سال پيش در عربستان میزيسته و دندانهايش پوشش مينايی ضخيمی داشته كه به دندانهای ميمونهای انساننما شباهت دارد.
8. کِنیاپیتکوس:[22] به دليل اینکه سنگوارههايش در كنيا يافت شده، به اين نام خوانده میشود. ميمونی بوده كه چهارده ميليون سال پيش در آفريقا میزيسته است. محيط زندگياش دارای درختان ميوهدار کمتر و دشتهای بیشتری بوده و به همين دليل پوشش ميناي دندانهايش از هليوپيتكوس بيشتر است. با توجه به شكل دندانبندیاش به نظر میرسد برای خوردن دانههای گياهی و زيستن در شرايط دشوار تخصص يافته باشد.
9. سیواپیتکوس (راماپیتکوس)[23]: در حدود سيزده تا هفت ميليون سال پيش، يعنی در اواخر دورهی ميوسن، در اروپای شرقی و هند و پاكستان زندگی میكرده است. اين برش زمانی از نظر اقليمی همزمان است با گرم و خشك شدن هوای اين منطقه و تبديل شدن جنگلهای انبوه شرق اوراسيا به چمنزارهای بزرگ. به همين دليل هم سازشهای تكاملی اين جنس با آب و هوايی كه در آن میزيسته است تناسب دارد. اين ميمون باستانی، توسط دو كاشف گوناگون به دو نام مختلف خوانده شد. امروز اين دو نام، يعنی راماپيتكوس و سيواپيتكوس، را مترادف میدانند. بخش نخست هر دو اين نامها به دو تا از خدايان اساطيری هند اشاره دارند. اين ميمون هم مانند دريوپيتكوس جثهای بزرگ و دندانهايی با مينای ضخيم داشته است. برای مدتها راماپيتكوس را از اجداد دوردست انسان تصور میكردند، اما امروزه با تحليل بيشتر ساختار فك و دندانبندی سنگوارههای بهجامانده نشان داده شده كه اين تلقی درست نبوده است و اين جنس را بايد جد مشترك اورانگاوتانها دانست. به اين ترتيب، اين موجود نسبت به خطراههی تكاملی انسانها شاخهای فرعی محسوب میشود. امروز كنياپيتكوس را هم در اين گروه ردهبندی میكنند.
10. گیگانتوپیتکوس:[24] با وجود شباهتش به راماپيتكوس، بسيار درشتتر و عظيمتر بوده است. اين موجود حدود سه متر قد و بیش از پانصد كيلوگرم وزن داشته است. از آنجا که دوشکلی جنسی در آنها زیاد بوده، نوع نرشان 6/3 متر قد و 540 کیلوگرم وزن داشته و بنابراین غولپیکرترین نخستیهایی بودهاند که بر زمین زیستهاند. بیشتر سنگوارههای اين موجود به یک ميليون سال پيش مربوط میشوند، اما احتمالاً نمونههای اولیهشان در اواخر دورهی میوسن در جنگلهای خیزران آسیا تکامل یافتهاند. به تازگی شواهدی به دست آمده که نشان میدهد برخی از جمعیتهای این گونه تا صد هزار سال پیش در چین و اندونزی و هند باقی مانده بودهاند.[25] به این ترتیب، باید این موجود را برای مدتی همسایه و همزیست با انسان خردمند کنونی دانست.[26] ارتباط آن با خطراههی تكاملی انسانها درست روشن نيست، اما گروهی معتقدند كه گونههای ناشناخته و به ظاهر افسانهای مشهوری مانند يتی (در تبت) و پاگُنده (در قارهی آمريكا) از بازماندگان اين شاخهی تكاملی باشند.
11. اورِئوپیتِکوس[27]: اولين فسيل آن در معدن زغالسنگی در ايتاليا كشف شد. به زودی تعداد زيادی از استخوانهای اين موجود در گوشه و كنار اروپا يافت شد، كه چندين اسكلت تقریباً كامل در آن ميان وجود داشت. اين موجود دستانی بسيار بلند داشته و فاقد دم بوده و با وجود برخی از خصوصياتش كه او را به ميمونهای انسانمانند نزديك میكند، در شاخهی تكاملیای نزديك به ميمونهای دنيای نو قرار میگيرد. اين موجود بیترديد درختزی و برگخوار، و تقریباً هماندازهی يك شامپانزه بوده است. دستانش شبيه به قلاب بوده و برای تاب خوردن و آويزان شدن به شاخههای درختان سازش يافته بود. اين ميمون از آخرين وابستگان به خانوادهی انساننماهاست كه در دورهی ميوسن میزيست.
- . Aegiptopithecus ↑
- 171. پيتِكوس به يوناني يعني ميمون. ↑
- 172. اين دوره از 36 تا 24 ميليون سال پيش را در برميگيرد. ↑
- . Monkey ↑
- . Ape ↑
- . Dendropithecus ↑
- 232. اين دوره از 5 تا 24 ميليون سال پيش را در بر ميگيرد. ↑
- . Proconsul ↑
- . Consul ↑
- . Proconsul africanus ↑
- . Proconsul nyanzae ↑
- . Proconsul major ↑
- . Proconsul heseloni ↑
- . Andrews and Martin 1987: 101-118. ↑
- . Frontal sinus ↑
- . Walker and Teaford, 1989. ↑
- . Morotopithecus bishopi ↑
- . Young and MacLatchy, 2004: 163-184. ↑
- . Maclatchy, 2004: 90-103. ↑
- . Dryopithecus ↑
- . Heliopithecus ↑
- . Kenyapithecus ↑
- . Sivapithecus (Ramapithecus) ↑
- . Gigantopithecus ↑
- . Christmas, 2005. ↑
- . Ciochon et al., 1996: 3016-3020. ↑
- . Oreopithecus ↑
ادامه مطلب: بخش نخست – فصل دوم – اجداد انسان – از دورهی ميوسن تا به حال
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب