پنجشنبه , آذر 22 1403

فرگشت – بخش دوم – فصل دوم – نسل هیولا

بخش دوم عنصر انساني

فصل دوم: نسل هيولا

انسان، يكي از عجيب‌ترين جانوراني است كه تا به حال بر كره‌ي زمين زيسته، و يكي از پيچيده‌ترين خط‌راهه‌هايي است كه بر فضاي حالت زندگي كشيده شده است.

انسان، علاوه بر همه‌‌‌ی اين‌ها، موجودی بسيار خودبين است. به همين دليل هم متونی از اين دست ــ كه در زمينه‌‌‌ی انسان، به هدف توصيف انسان يا برای موشكافی در ويژگي‌های او به رشته‌‌‌ی تحرير درآمده ــ اندك نيستند. بخش مهمی از متون ادبی، علمی و فلسفی نوشته‌شده در فرهنگ اين موجود غريب، به سادگی، برچسب انسان‌شناسی را بر خود می‌‌‌پذيرد و اين همه بدان معناست كه آدمی در مورد خويش، بسيار انديشيده، گفته و نوشته است.

شايد همين دليل برای سردرگمی كنونی ما بسنده كند. در دو حالت يافتن نقطه‌‌‌ی ورود به بحث دشوار می‌‌‌شود. يكی، زمانی كه هيچ متنی در زمينه‌‌‌ی مورد نظر وجود نداشته باشد و فرد، اولين نويسنده و خالق آنچه می‌‌‌انديشد، باشد. ديگری هنگامی كه پيش‌تر بسيار در آن مورد انديشيده و نوشته باشند و در اين‌جاست كه از شدت انبوهی مفاهيم، سررشته‌ی موضوع به سادگی گم می‌‌‌شود؛ و انگار كه ما به هنگام بحث در مورد انسان با مشكلی از نوع دوم روبه‌رو باشيم.

از ابتدای متن تا به حال، حد و مرز بحث در بستری از دانسته‌‌‌های زيست‌‌‌شناختی و ديرين‌‌‌شناختی ترسيم شد، و تلاش در اين راستا بود كه به انسان به عنوان جانوری در ميان ساير جانداران كره‌‌‌ی خاكی‌‌‌مان نگاه كنيم. اما از این‌جا به بعد، بازار نتيجه‌‌‌گيری داغ خواهد شد و خواهيم كوشيد تا در مقام ناظري بيروني درباره‌ي آدمي داوري كنيم.

بدين منظور، چنين عمل خواهيم كرد. چند برش معنايی گوناگون به مفهوم انسان خواهيم زد و هر برش را در يك سطح سلسله‌مراتبی از پيچيدگی تعريف می‌‌‌كنيم، تا امكان واسازی مفاهيم متصل به نام گونه‌‌‌ی ما فراهم گردد. سپس، هر یک از اين برش‌ها را به طور جداگانه مورد توجه قرار داده و مفاهيم برآمده از آن را وارسی خواهيم كرد. تصوير انسان به عنوان جانداری زيست‌‌‌شناختی، كه آماج ماست، از برهم افتادن تمام اين تصاوير حاصل می‌‌‌شود. ناگفته پيداست كه اين برش‌ها و خوشه‌‌‌های دانايی وابسته بدان كه مورد استفاده‌‌‌ی ما قرار خواهد گرفت، به دليل شيوه‌‌‌ی خاص نگاه ما ــ كه از ابتدا زيست‌‌‌شناسانه بود ــ با اين ترتيب و شيوه‌‌‌ی ويژه انتخاب می‌‌‌شوند. اگر به خوشه‌‌‌های دانايی ديگر نگاه كنيم، بی‌‌‌ترديد، با تصاويری ديگر از انسان روبه‌رو خواهيم شد. تصوير اسطوره‌‌‌شناختی از انسان، كه در باورهای باستانی اقوام گوناگون وجود دارد، يكی از اين تصاوير است، و در همين راستا می‌‌‌توان به انگاره‌‌‌های ديگر ــ از فلسفی گرفته تا غايت‌‌‌شناختی ــ اشاره كرد. اما در این‌جا زمان، تخصص و فضای كافی برای پرداختن به تمام اين انگاره‌‌‌ها وجود ندارد. پس به حوزه‌‌‌ای كه از ابتدای كار انتخاب كرديم وفادار خواهيم ماند، و تصويری از انسان را توصيف می‌‌‌كنيم كه توسط دانش تجربی امروزين‌‌‌مان توليد شده و مورد توافق انديشمندان پيشرو در اين قلمرو باشد.

 

 

ادامه مطلب: بخش دوم- فصل دوم- برداشت جانورشناختی

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب