گفتار دوم: ساختار و ویژگیهای متن
«عشاقنامه»ی عبید زاکانی متنی است که به تاریخ دوم رجب 751.ق به فرجام رسیده و سرودناش دو هفته به درازا کشیده است:
به بهتر طالع و فرخندهتر فال دوم روز رجب در نون الف ذال
به نظم آوردم این درد دل ریش به هر کس باز گفتم قصهی خویش
دو هفته هفتصد بکر از عماری برآوردم چو خاطر کرد یاری
این مثنوی در بحر هزج مسدس محذوف سروده شده که برای سرودن دهنامه رواج داشته و «منطقالعشاق» اوحدی و «تحفةالعشاق» صاین هروی و «محبتنامه»ی نصوح شیرازی و همام تبریزی همگی در این وزن قرار دارند. سبک و وزن همهی این آثار را میتوان از منظومههای عاشقانهی زیبای نظامی متاثر دانست و عبید و دیگران در دهنامههای خود هر از چندی بیتی از نظامی را به عنوان گواه آوردهاند و این حق تقدم او را رسمیت بخشیدهاند.
«عشاقنامه»ی عبید هفتصد بیت و حدود 8500 واژه و سی و سه بخش دارد که شش غزل در میانهاش گنجانده شده است. ساختار آن با دهنامههای مرسوم تفاوت دارد و به جای آن که پنج بار رد و بدل شدن پیغام میان عاشق و معشوق را ذکر کند، تنها به دو بار تبادل پیام اشاره میکند. در نهایت هم بر خلاف دهنامههای مرسوم، ماجرا با فراق و دوری از معشوق به پایان میرسد و واپسین پیام عاشق به معشوق بیپاسخ باقی میماند. یعنی به جای ده نامه، در اینجا با پنج نامه سر و کار داریم.
ساختار متن و سوز و گدازی که در بیتها وجود دارد، و همچنین بافت شرح حالگونهی متن گویا تجربهی زیستهی شاعر را روایت کند. یعنی روایت عشاقنامهی عبید بر خلاف دهنامههای دیگر از قالب رسمی و مرسوم این سبک ادبی خروج میکند و تب و تابی دارد و ماجراهایی را شرح میدهد که رخ دادناش در آن روزگار برای خودِ عبید معقول و شدنی جلوه میکند. از این رو میتوان این احتمال را جدی گرفت که چه بسا عبید زاکانی به راستی آنچه را که روایت کرده از سر گذرانده باشد و از این روست که عشاقنامهاش چنین تاثیرگذار و رها از بافتهای مرسوم از آب در آمده است.
ادامه مطلب: گفتار سوم: آمیختگی زبانی و هویت دلدار
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب