پ
پا (b Pa مصری باستان) خورشید، از ریشهى مصری باستان [از خدایان مصری].
پاتروكلس (b Patrocles یونانی) افتخار پدران، از ریشهى یونانی باستان (پدر) و (افتخار) [از پهلوانان آخایى و دوست آخیلس].
پاتریك/ پاتریس (b Patrick/ Patris لاتین) اشرافى، از ریشهى لاتین patra (پدر) [از مقدسان مسیحى].
پارْتاكْنیان ( b Partaknianپارسی) پیشروها، پیشروى كنندگان [نام یكى از قبایل ماد].
پارمیس (r پارسی) کمال نیک (؟)، تحریفی یونانی شده از اوپَرمیای ایلامی و اوپَرمَهی پارسی باستان [دختر بردیا و نوهی کوروش بزرگ]
پارْواتى (r Parvati هندى) دختر كوهستان، از ریشهى سانسكریت [زنِ شیوا].
پاسِباخائِنّیوت (b Pasebakhaenniut مصری باستان) ستارهاى كه در شهر پدیدار مىشود، از ریشهى مصری باستان پاسِبا (ستارهاى)، خا (پدیدار)، و نّیوت (شهر) [لقب پسوسِنِس اول، از فراعنهى دودمان بیست و یكم].
پاسكال (b Pascal گُل- فرانسهى كهن) شرقى.
پاشا (b تركى) سپهسالار، ترکی شدهی «پادشاهِ» پارسی [منصبى ارتشى در دولت عثمانى].
پالاس (r Pallas یونانی) دوشیزه، از ریشهى یونانی باستان pallas (دوشیزه) [لقب آتنه].
پامى (b Pami مصری باستان) كسى كه به گربه تعلق دارد، از ریشهى مصری باستان پام (گربه) [ار فراعنهى دودمان بیست و دوم].
پاناسِه (r Panacea یونانی) شفا دهندهى همگان، از ریشهى یونانی باستان (همه) و (شفا دادن) [دختر اسكولاپیوس].
پاندورا (r Pandora یونانی) همهى هدیهها، از ریشهى یونانی باستان (همه) و ـ(هدیه) [زنى كه با گشودن جعبهاى جادویى راه ورود تمام بدیها را به جهان هموار كرد].
پانوپْتِس (b Panoptes یونانی) همهى چشمها، از ریشهى یونانی باستان (همه) و (چشم).
پاول (b Paul لاتین) فروتن، از ریشهى لاتین [از حواریون مسیح، نام چند پاپ].
پاول/ پل/ پائولو/ پولس (b Paulus عبرى) كوچك [از حواریون مسیح].
پتاح (b Ptah مصری باستان) گشاینده، از ریشهى مصری باستان [خداى شهر ممفیس].
پِترونیا (r Petronia اسپانیایی) روستایى.
پِتولا (r Petula لاتین) خواسته.
پِدیباسْتِت (b Pedibastet مصری باستان) مرد خردمندِ شهر باستِت، از ریشهى مصری باستان پِدى (خردمند) [نخستین فرعون دودمان بیست و سوم].
پرَجاپَتی (b Prajapati هندی) پدر آفریدهها، بابای مخلوقات، در سانسکریت प्रजापति از دو بخش پْرَجا (آفریدهها) و پَتی (پدر) تشکیل یافته [خدای بزرگ در وداها]
پِرسِفونِه (r Persephone یونانی) نابود كنندهى نور، از ریشهى یونانی باستان (نابودگر) و (نور) [ایزدبانوى دوزخ].
پرومِتِه (b Prometheus یونانی) دوراندیش، از ریشهى یونانی باستان (پیش) و (دیدن) [از تیتانها، كسى كه آتش را براى مردمان به ارمغان آورد].
پرویز (b پارسی) پیروزمند، از ریشهى اوستایىِ اوپَرىوَیجَه (فاتح، پیروز) و پهلوىِ اَپَّرْویج (پیروز) [شاه ساسانى].
پرى (r پارسی) زن غریبه و بیگانه، ماده دیوِ شهوت، از ریشهى اوستایى پَیریكَه، پهلوىِ پَریك، تُرفانىِ پَریگ، و سُغدىِ پْریك همگى به معناى زنِ غریبه، یا از ریشهى هند و اروپایىِ پِلِه (دیو شهوت) [یاور كیومرث در نبرد با دیوان در شاهنامه].
پِرى (b Perry لاتین) مسافر [دریاسالار آمریكایى كه ژاپن را شكست داد].
پریتیوی (r هندی) زمین، خاک برگرفته از ریشهی سانسکریت पृथ्वी [ایزدبانوی زمین در ریگ ودا]
پَریسا (r پارسی) همچون پرى، شبیه به پرى، از ریشهى پارسی پرى و پسوند شباهت (-سا).
پسوخه (r Psuche یونانی) روان، روح، از ریشهى یونانی (روح) [معشوق اروس].
پَشَنْگ (b پارسی) فاتحِ جنگ، از ریشهى پهلوىِ پِشَنَه (برنده) [پدر افراسیاب و شاه توران].
پَشوتن (b پارسی) كسى كه تنِ خود را به خدا پیشكش كرده است، از ریشهى اوستایىِ پیشیئو (پیشكش كردن) و ثْنَه (تن) [از جاویدانان زرتشتى و حاكم گنگ دژ].
پلاسیدو (b Placido اسپانیایی) آرام، ساكت.
پَلاشان (b پارسی) همان بلاش است.
پلامِن (b Plamenبلغارى) شعله، از ریشهى بلغارى plam (آتش).
پلتون (b Pleton لاتین) همچون افلاطون، برگرفته از نام یونانی (افلاطون) [فیلسوف و متأله اهل قسطنتنیه و فعال در ایتالیا در قرن چهاردهم و پانزدهم که در اصل گریگوریوس کِمیستوس نام داشت.]
پِلِگ (b Peleg عبرى) دو شاخه شدن، واگرایى [پسر ارفخشد].
پلوتارك (b plutarchus یونانی) سرورِ ثروت، از ریشهى یونانی (ثروت) و (شاه، سرور) [مورخ بزرگ یونانی].
پلوتو (b Ploto یونانی) كشتیران.
پلوتو (b Pluto یونانی) ثروت، از ریشهى یونانی باستان (ثروت) [خداى دوزخ و برادر زئوس].
پلوویوس (b Pluvius لاتین) باران [خداى باران].
پِنِلوپِه (r Penelope یونانی) اردك [همسر اولیس و مادر تلماك].
پوت (b Put عبرى) توسعه.
پوتیا (r Puthia یونانی) گندیده، پوسیده، از ریشهی یونانی پوتِئین ( ) به معنای پوسیدن و گندیدن [لقب کاهنهی بزرگ معبد دلفی]
پودْما (r Pudma هندى) نیلوفر، از ریشهى سانسكریت.
پوران (r پارسی) سرخرو، از ریشهى پارسی بور (سرخ) و ان (پسوند نسبت) [همسر هارونالرشید].
پورفیریو (b Porfirio یونانی) ارغوانى.
پوروچیستا (r پارسی کهن) پرخرد، بسیار دانا، برساخته از ریشهی اوستایی پور (پُر، زیاد) و چیستا: AtsIc (خرد، دانش) [دختر کوچک زرتشت و همسر جاماسپ]
پوكاهونْتاس (r Pocahontas سرخپوستى) او بازیگوش است، از ریشهى آلْگونْكین [دختر رئیس قبیلهاى كه با یك سفیدپوست ازدواج كرد].
پولیاس (b Polias یونانی) شهروند، از ریشهى یونانی باستان (شهر).
پولیدورا (r Polidora یونانی) سخاوتمند، از ریشهى یونانی باستان (زیاد) هدیه).
پولیفِمِه (b Polypheme یونانی) چند دهانى، كسى كه چند دهان دارد، از ریشهى یونانی باستان (چند، بسیار) و (دهان) [از پهلوانان ایلیاد].
پولیمْنیا (r Plymnia یونانی) سرودِ فراوان، از ریشهى یونانی (بسیار) و (سرود) [ایزدبانوى سرود، از موزها].
پونتیوس (b Pontius لاتین) پل یا دریا، از ریشهى یونانی (دریا) یا لاتینىِ Pontus (پل) [حاكم رومى فلسطین در زمان مصلوب شدن مسیح].
پِیتو (b Peitho یونانی) اجبار.
پیداد (b Piedad اسپانیایی) رحم، دلسوزى، از ریشهى لاتین.
پیران (b پارسی) رهبر، پیشرو، از ریشهى پارسی پیر (سالخورده، محترم) [پهلوان تورانى و وزیر افراسیاب].
پیریا (r Pyrrha یونانی) آتشین، از ریشهى یونانی (آتش) [دختر پرومته، زن دكالیون و مادر نسل انسان].
پیشداد (b پارسی) نخستین قانونگذار، از ریشهى اوستایىِ پَرَ (پیش، نخست) داتَه (قانون گذاشتن، قاعده وضع كردن) [لقب هوشنگ كیانى، نام دودمانى از شاهان كه از كیومرث تا گرشاسپ ادامه مىیابد.].
پینِجِم (b Pinedjem مصری باستان) كسى كه به آن خوشایند تعلق دارد، از ریشهى مصری باستان پى (تعلق داشتن به) و نِجِم (فردِ خوشایند، اشاره به هوروس یا پتاح است) [دو تن از فراعنهى دودمان كاهنان تِب].
پیَدَسی (b Piyadasī هندی) مهربان با همه [لقب آشوکا]
پینگ (r b Ping چینى) صلحجو.
ادامه مطلب: حرف ( ت )
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب