پنجشنبه , آذر 22 1403

حرف ( س )

س

سابق (b عربى) پیشرو، مقدم، اسم فاعل از ریشه‌‌ى سبق.

سابورو (b Saburo ژاپنی) پسر سوم.

ساتیس (r Satis مصری باستان) (فنیقى) بذر افشاندن [ایزدبانوى تقسیم آب در كشتزارها].

ساجد (b عربى) سجده كننده، اسم فاعل از ریشه‌‌ى سجده.

ساچیكو (r Sachiko ژاپنی) فرزند سعادت.

ساحورِع (b Sahure مصری باستان) كسى كه به رع نزدیك است، از ریشه‌‌ى مصری باستان ساحو (نزدیك) و رع [از فراعنه‌‌ى دودمان پنجم].

ساتیوجاتا (b هندی) ناگهان زاده شده [از ایزدان فروپایه‌ی مربوط به سومَه]

سارا (r Sarah عبرى) ملكه [زن ابراهیم].

سارْپاتینو (b سومرى) درخشان، از ریشه‌‌ى سومرى [ایزدبانوى بذر گیاهان].

سارْقَپلان (b تركى) پلنگ زرد، از ریشه‌‌ى تركى سارو (زرد) و قپلان (پلنگ) [حاكم دیار بكر در عصر تیمورى].

سارِه (r عربى) باقى‌‌مانده‌‌ى آشامیدنى در ظرف، ته مانده [زن حضرت ابراهیم].

سارِه اینْتِف (b Sare-Intef مصری باستان) اینتِف پسر رع است، از ریشه‌‌ى مصری باستان اینتف (نام خدایى‌‌ست)، سا (پسر) و رع [بنیانگذار دودمان یازدهمِ فراعنه].

ساطع (b عربى) درخشان، اسم فاعل از ریشه‌‌ى سطع (تابیدن).

ساعد (b عربى) خوشبخت، اسم فاعل از ریشه‌‌ى سعد (خوشبختى) [ساعدالدوله، شاه دیلمى].

ساقى (b عربى) سیراب كننده، اسم فاعل از ریشه‌‌ى سقى (آب دادن).

ساكورا (r Sakura ژاپنی) شكوفه‌‌ى گیلاس.

ساكى (r Saki ژاپنی) دماغه.

سالم (b عربى) تندرست، اسم فاعل از ریشه‌‌ى سلم (سلامت).

سالوت (b Salut اسپانیایی) صحت و سلامت، از ریشه‌‌ى لاتین.

سام/ سامان (b پارسی) سیاه، از ریشه‌‌ى پارسی [پدر زال و نیاى رستم].

سام/ شِم (b Sam/Shem عبرى) نام، اسم [پسر نوح، جد اعراب].

سامر (b عربى) افسانه‌‌گو، اسم فاعل از ریشه‌‌ى سمر (افسانه).

ساموئل/ شموئیل (b Samuel عبرى) كسى كه از خدا خواسته شده، از ریشه‌‌ى عبرى سامو (خواندن، صدا كردن) و ایل (خدا).

سامى (b عربى) بلند مرتبه.

سان خیبْرِع (b San Khibre مصری باستان) قلب رع زنده است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سا (دادن)، آنخ (حیات)، ایب (قلب) و رع [از فراعنه‌‌ى دودمان سیزدهم].

سان (r b )San چینى) سومین نفر، سه.

سان‌آخْتِنْ‌رِع (b Sanakhtenre مصری باستان) مشهور همچون رع، از ریشه‌‌ى مصری باستان ساناخْتِه (مشهور) و رِع [لقب تائوى اول، از فراعنه‌‌ى دودمان هفدهم].

ساناخْتِه (b Sanakhte مصری باستان) حفاظتِ نیرومند، از ریشه‌‌ى مصری باستان [نخستین فرعون دودمان سوم].

ساناز (r تركى) كم‌‌نظیر، از ریشه‌‌ى تركى سان (شمردن) و آز (نه).

سانتیاگو (b Santiago اسپانیایی) جیمز مقدس، شكل تغییر یافته‌‌ى saint James.

سانِح (b عربى) كسى كه از سمت راست مى‌‌آید، اشاره به آن است كه حضور فرد به فال نیك گرفته مى‌‌شود.

سانْخ‌‌كارع (b Sankhkare مصری باستان) زندگى بخش به روح رع، از ریشه‌‌ى مصری باستان سا (دادن)، آنْخ (حیات)، كا (روح) و رع [از فراعنه‌‌ى دودمان یازدهم، لقب مشهورترش منتوحوتپ دوم است].

سانْداكِشَتْرَه (b ایرانی) شاهِ ساندا، از ریشه‌‌ى کیمری-پارسی ساندا (از خدایان بومى آناتولى) و خْشَتْرَه (پادشاه) [شاه كیمرى‌‌ها و فاتح آسیاى صغیر].

ساندالیو (b Sandalio اسپانیایی) گرگ اصیل، از ریشه‌‌ى لاتین sandalius (گرگ) كه خود از sandulf (گُتى (یعنى گرگ اصیل) گرفته شده.

ساوَنگهی (b پارسی) سودمند، بافایده، در اوستایی eVhMawAs از ریشه‌ی سَوَنگْهَه گرفته شده به معنای سود و بهره [فرشته‌ی نگهبان چهارپایان بزرگ]

ساویتْر (b هندی) زندگی‌بخش [ایزد نماینده‌ی خورشید هنگام طلوع و غروب در وداها]

ساهر (b عربى) شب زنده دار، از ریشه‌‌ى سهر (شب بیدار ماندن).

سایورى (r Sayuri ژاپنی) لاله‌‌ى كوچك.

سبا (b Saba عبرى) پیرمرد [پسر كوش].

سبأ (b عربى) شراب.

سَبُكتَكین (b تركى) خوش قدم، از ریشه‌‌ى تركى سوبوك (پىِ پا، جاى پا) و تكین (زیبا) [موسس دودمان غزنوى].

سِپانلو (b تركى) فلاخن انداز، از ریشه‌‌ى تركى ساپاند (فلاخن) و لو (پسوند ملكى) [تیره‌‌اى از ایل قاجار].

سپنددات/ سپندات (b پارسی) هدیه‌ی سپندارمذ یا عدلِ مقدس برساخته از سْپَنتَه (مقدس، نام فرشته‌ای) و داتَه (بخشش، یا دادگری) در اوستایی [احتمالا شکل اولیه‌ی نام اسفندیار چنین بوده است]

سپهرداد (b پارسی) بخشش آسمانی

سِت (b Seth مصری باستان) ستون، از ریشه‌‌ى مصری باستان [خداى خشكسالى و بیابانها، برادر و قاتل اوزیریس].

ستّار (b عربى) بسیار پنهان كننده، صفت تفضیلى از ریشه‌‌ى ستر (پنهان كردن) [از القاب خداوند].

سِت-پِریبْسِن (b Seth-Peribsen مصری باستان) امید تمام قلبها، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِث (اسم خداى مصر بالا)، پِر (همه)، ایب (قلب) و سِن (امید) [از فراعنه‌‌ى دودمان دوم].

سِتِپِن‌‌پتاح (b Setepenptah مصری باستان) برگزیده‌‌ى پتاح، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِتِپ (برگزیدن) و پتاح (نام خدایى است) [لقب رامسس یازدم، از فراعنه‌‌ى دودمان بیستم].

سِتِپِنْرِع (b Setepenre مصری باستان) ظهور رع درخشان است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِتِپِن (درخشان بودن) و رع [لقب ششونك نخست، بنیانگذار دودمان بیست و دوم].

سِتِپِنْموت (b Setepenmut مصری باستان) برگزیده‌‌ى موت، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِتِپ (برگزیدن) و موت (نام خدایى است) [لقب ملكه تورست، آخرین فرعون دودمان نوزدهم ].

سِتْناخْتِه (b Setnakhte مصری باستان) سِت پیروز است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِت (نام خدایى است) و ناخْتِه (پیروز) [از فراعنه‌‌ى دودمان بیستم].

سِتوترِع (b Setutre مصری باستان) همچون رع، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِتوت (مشابه) [لقب داریوش، دومین فرعون دودمان بیست و هفتم].

سجّاد (b عربى) بسیار سجده كننده، صفت تفضیلى از ریشه‌‌ى سجده [لقب امام چهارم].

سجیح (b عربى) نرم و آسان، از ریشه‌‌ى سجح (آسانى).

سحاب (b عربى) ابر.

سِحِتِپیبْرِع (b Sehetepibre مصری باستان) قلب رع راضى است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِحِتِپ (خوشنود شده)، ایب (قلب) و رع [لقب آمنم‌‌حت اول، بنیانگذار دودمان دوازدهم].

سِحِرتاوى (b Sehertawy مصری باستان) گسترنده‌‌ى صلح در دو سرزمین، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِحِر (برقرار كردنِ صلح) و تاوى (دو سرزمین) [لقب اینتفِ اول (ساره اینتف)].

سِخِم خِت (b Sekhem khet مصری باستان) داراى بدن نیرومند، از ریشه‌‌ى مصری باستان سخم (قدرتمند) و خت (بدن) [از فراعنه‌‌ى دودمان سوم].

سِخِم رع خوتاوى (b Sekhemrekhutawy مصری باستان) رع، نگهبان دو سرزمین، نیرومند است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِخِم (نیرومند)، رع، خو (حفظ كردن) و تاوى (دو سرزمین) [لقب سوبك حوتپِ دوم، از فراعنه‌‌ى دودمان سیزدهم].

سِخِم رع سانْخْتاوى (b Sekhemresankhtawy مصری باستان) رع كه حیات را به دو سرزمین ارزانى كرده نیرومند است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِخِم (نیرومند)، رع، سا (دادن)، آنْخ (حیات) و تاوى (دو سرزمین) [لقب نفرحوتپ دوم، آخرین فرعون دودمان سیزدهم].

سِخِم رع سِواجْتاوى (b Sekhemresewadjtawy مصری باستان) رع نیرومند است كه دو سرزمین را شكوفا مى‌‌كند، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِخِم (نیرومند)، رع، سِواج (شكوفه دادن) و تاوى (دو سرزمین) [لقب سوبك حوتپ سوم، از فراعنه‌‌ى دودمان سیزدهم].

سِخِم رع شِدْتاوى (b Sekhemreshedtawy مصری باستان) رع، رهایى بخش دو سرزمین، نیرومند است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِخِم (نیرومند)، رع، شِد (نجات دادن) و تاوى (دو سرزمین) [لقب سوبكم ساف، از دودمان هفدهم].

سِخمِت (r Sekhmet مصری باستان) (فنیقى) نیرومند [ایزدبانوى جنگ و بیماریهاى واگیردار، زنِ پتاح].

سِخِمیب (b Sekhemib مصری باستان) قلبِ نیرومند، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِخِم (قدرتمند) و ایب (قلب) [نام دوران جوانىِ ست-پریبسن].

سِدالیون (b Cedalion یونانی) رئیس ملوانان.

سراسوتی/ هراهوَیتی (r Saraswati هندو ایرانى) بانوی آبها، این نام احتمالا در شكل پیشاهندواروپایی‌اش «سِلِس-ونت-ایه» بوده است كه در پیشاهند و ایرانی به «سَرَس-ونت-ایه» تبدیل شده [نام دیگر آناهیتا]

سِرحان (r b عربی) شیر یا گرگ، جانور درنده.

سرخه (b پارسی) سرخ‌تن، سرخ‌رو [پسر افراسیاب]

سِردیوِن (r Cerdiwen آنگلوساكسون) شاعر رستگار، از ریشه‌‌ى ساكسونىِ cerd (شاعر) و gwen (رستگار، سپید).

سِرِس (r Ceres لاتین) شكوفا، تناور، از ریشه‌‌ى لاتین ker (رشد كردن) [ایزدبانوى كشتزارها].

سِرسیون (b Cercyon یونانی) دُمِ گراز.

سِركوپِس (b Cercopes یونانی) داراى دُم بر چهره، از ریشه‌‌ى یونانی باستان kerkosدم) و opsچهره).

سِرنونوس (b Cernunnos سلت) شاخدار، از ریشه‌‌ى سلتىِ cernus (شاخ).

سُِروش (b پارسی) شنونده و فرمابردار، از ریشه‌‌ى سْرو (شنیدن) [از ایزدان بزرگ ایرانى، نماد پرهیزگارى].

سروگ (b Serug عبرى) سختى.

سِریكس (b Ceryx یونانی) جارچى، منادى [پسر اومولپوس و رهبر كیش دمتر].

سِرینا (r Serina لاتین) آرام، از ریشه‌‌ى لاتین.

سزار (b Caesar لاتین) پشمالو (؟)، كیانى، از ریشه‌‌ى لاتین caesariesپشمالو) (؟) یا از ریشه پارسی كِى‌‌سَر (لقب پادشاهان، یعنى كسى كه تاج كیانى بر سر دارد) [امپراتور بزرگ روم و فاتح كشور گل].

سِسیلیا (r Cecilia اسپانیایی) كور، از ریشه‌‌ى لاتین caecilius (بن بست) و caecus (كور).

سْشات (r Sshat مصری باستان) آن كه در پشت بام كتابخانه ایستاده [ایزدبانوى حامى كاتبان، زن توت].

سطام (b عربى) تیزىِ شمشیر، از ریشه‌‌ى سطم (تیز).

سعد (b عربى) خوشبختى، میمنت، صفت از ریشه‌‌ى سعد (خوشبختى).

سُعود (b عربى) اقبال بلند، فالِ نیك، در اصل نام صورتى فلكى با ده ستاره بوده كه سعد پنداشته مى‌‌شده [جد حاكمان فعلى عربستان].

سِفِئوس (b Cepheus یونانی) باغبان.

سِفاس (b Cephas عبرى) صخره، از ریشه‌‌ى آرامى.

سُفیان (b عربى) باد شرق، از ریشه‌‌ى سُفن (وزیدن باد شرق) [ابوسفیان: جد دودمان اموى].

سِكِنِنرِع (b Seqenenre مصری باستان) كسى كه همچون رع جمله مى‌‌كند، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِكِن (حمله كردن) و رع [لقب تائوى دوم، از فراعنه‌‌ى دودمان هفدهم].

سكینه (r عربى) آرام، ساكن، اسم تصغیر از ریشه‌‌ى سكن.

سكینه (r عربى) سكون، وقار و نرمى، از ریشه‌‌ى سكن [نام دختر امام حسین].

سِلِئوس (b Celeus یونانی) صدا زننده، بانگ زن.

سِلِب (b Seleb عبرى) كچل، تاس.

سلجوق (b تركى) قایق كوچك، از ریشه‌‌ى تركى سل (قایق) و جوق (كوچك) [موسس دودمان سلجوقى].

سلطان (b عربى) فرمانروا، از ریشه‌‌ى سلطه.

سَلْم (b پارسی) از قوم سارمات؟، از ریشه‌‌ى اوستایى سَیریامَه (سارمات؟) [فرزند فریدون و شاهِ توران زمین].

سلم (b عربى) سالم، تندرست.

سلمان (b عربى) سلامت، تندرستى، از ریشه‌‌ى سلم (سلامت) [سلمان پارسی: از صحابه‌‌ى مشهور].

سَلَمه (r عربى) سلامت، تندرستى، از ریشه‌‌ى سلم (سلامت) [ام سلمه ].

سلیم (b عربى) سالم و بى‌‌نقص، صفت از ریشه‌‌ى عربى سلم (سلامتى) [از القاب خداوند].

سلیمان (b Solomon عبرى) صلحجو، از ریشه‌‌ى عبرى شلم (صلح) [پیامبر و شاه عبرانى].

سلیمه (r عربى) ظریف، شاداب، از ریشه‌‌ى سلم.

سِلیو (b Celio اسپانیایی) آسمان، از ریشه‌‌ى لاتین caelius (آسمان).

سِمِرخِت (b Semerkhet مصری باستان) دوستِ اندیشمند، از ریشه‌‌ى مصری باستان [از فراعنه‌‌ى دودمان نخست].

سْمِنْخ‌‌كارِع (b Smenkhkare مصری باستان) روح رع پرافتخار است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سْمِنْخ (افتخار آفرین)، كا (روح)، و رِع [از فراعنه‌‌ى دودمان هژدهم].

سمیر (b عربى) مصاحب شب، از ریشه‌‌ى سمر (قصه گفتن).

سَمیرامیس/ سَمیرا (r اكدى) بانوى قصر، یا اندیشه‌ی نیک، از ریشه‌‌ى اكدى سَمور (قصر) و اَمَت (معشوقه) یا تحریف شده‌ی هومَیتی در اوستایی است که از هو (نیک) و مَیتی (اندیشه) تشکیل یافته است [همسر شمشى عداد پنجم و ملكه‌‌ى آشور].

سمیع (b عربى) شنونده، صفت از ریشه‌‌ى عربى سمع (شنیدن) [از القاب خداوند].

سُمیه (r عربى) زن بلند پایه، مصغرِ سامیه (زن بلند پایه) [از نخستین زنان مسلمان].

سَناخَریب (b آشورى) سین مرگ برادرش را جبران كرد، از ریشه‌‌ى آشورى سین (خداى ماه)، آخه (برادر) و اَریبا (جبران كرد) [شاه آشور در آخر قرن هشتم پ.م].

سِنتوروس (b Centaurus یونانی) به اندازه‌‌ى صد مرد نیرومند، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (صد) [موجوداتى اساطیرى كه بالاتنه‌‌ى انسان و پایین تنه‌‌ى اسب داشتند].

سنجر (b تركى) پرنده‌‌اى شكارى [از شاهان سلجوقى].

سْنِفْرو (b Snefru مصری باستان) آن زیبا، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِن (آن مرد) و نِفِر (زیبا) [نخستین فرعون دودمان چهارم].

سُنقُر (b تركى) شاهین.

سِنوسْرِت (b Senusret مصری باستان) مردِ وورْسِت، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِن (آن مرد) و وورسِت (نام ایزدبانویى است) [نام چند تن از فراعنه‌‌ى دودمان دوازدهم].

سِوان (r Sevan ارمنی) اسم دریاچه‌‌ایست.

سوبِك حوتِپ (b Sobekhotep مصری باستان) سوبك راضى است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سوبِك (اسم خدایى است) و حوتِپ (راضى است) [از فراعنه‌‌ى دودمان سیزدهم].

سوبِك كارِع (r Sobekkare مصری باستان) سوبِك روح رع است، از ریشه‌‌ى مصری باستان سوبِك (خدایى با سرِ تمساح)، كا (روح) و رع [ملكه‌‌ى مصر، لقب سوبك‌‌نفرو از دودمان دوازدهم].

سوبِك نِفْرو (r Sobeknefru مصری باستان) سوبك زیباست، از ریشه‌‌ى مصری باستان سوبك (نام خدایى است) و نفر (زیبا) [ملكه‌‌ى مصر، آخرین فرعون دودمان دوازدهم].

سوبِكِم ساف (b Sobekemsaf مصری باستان) سوبِك حافظ اوست، از ریشه‌‌ى مصری باستان سوبِك (نام خدایى است) و ساف (حفاظت كردن) [نخستین فرعون از دودمان هفدهم].

سودابه (r پارسی) سعد، نیك‌‌بخت، شكلِ پارسی شده‌‌ى نام عربىِ سَعدى [دختر شاه هاماوران و همسر كاووس].

سورا (r Sora ژاپنی) آسمان.

سِوِرو (b Severo اسپانیایی) سخت، از ریشه‌‌ى لاتین.

سوریَه (b هندی) خورشید، از ریشه‌ی سانسکریت سورَه/ سوریَه (सूर्य) به معنای خورشید که با هور و خور ایرانی هم‌ریشه است [ایزد خورشید در وداها]

سوزان/ سوسانا (r Susanna عبرى) لاله، از ریشه‌‌ى عبرى شوشانّا (لاله)، منسوب به شهر شوش.

سوزو (r Suzu ژاپنی) زنگ.

سوزومِه (r Suzume ژاپنی) گنجشك.

سوسِرِنرِع (b Seuserenre مصری باستان) نیرومند همچون رع، از ریشه‌‌ى مصری باستان سِه (همچون)، اوسِر (نیرومند) و رِع [لقب خیان، از فراعنه‌‌ى دودمان پانزدهم].

سوسن (r عربى) منسوب به شهر شوش، گلى از رده‌‌ى زنبق‌‌ها.

سوسومو (b Sususmu ژاپنی) پیشرفت.

سولِداد (b Soledad اسپانیایی) تنها، از ریشه‌‌ى لاتین solen (تنها).

سولماز (b تركى) ناپژمردنى، از ریشه‌‌ى سول (پژمردن) و پسوند ما (نه).

سومَه/ سوما (b هندی) از ریشه‌ی سانسکریت سو (خرد کردن، کوبیدن) [ایزدی گیاهی در هند باستان و همتای هوم ایرانی]

سومیكو (r Sumiko ژاپنی) فرزند همیشگى.

سُهراب (b پارسی) سرخ‌‌رو، داراى بدن سرخ، از ریشه‌‌ى پارسی سوهْر (سرخ) و آب (بدن، تن) [فرزند رستم].

سُهروَرد (b پارسی) گل‌‌سرخ، از ریشه‌‌ى پارسی سوهْر (سرخ) و وَرْد (گل).

سیامك (b پارسی) سیاه مو، از ریشه‌‌ى اوستایى سیا (سیاه) و مَك (مو) [فرزند كیومرث كه به دست دیوان كشته شد].

سیامون (b Siamun مصری باستان) پسر آمون، از ریشه‌‌ى مصری باستان سى (پسر) و آمون [از فراعنه‌‌ى دودمان بیست و یكم].

سیان (b Cian گُل- فرانسه‌‌ى كهن) كهنسال.

سیاوش (b پارسی) داراى اسب سیاه، یا پهلوان سیاه، از ریشه‌‌ى اوستایى سیاوَه (سیاه) و اَرْشَن (پهلوان) یا وُخش (گُشن، اسب نر) [فرزند كاووس].

سیبِل (r Cybele یونانی) زنِ داراى گیسو، یا زنِ داراى تبر [ایزدبانوى زمین].

سیپْتاح (b Siptah مصری باستان) پسر پتاح، از ریشه‌‌ى مصری باستان سى (پسر) و پتاح (نام خدایى است) [از فراعنه‌‌ى دودمان نوزدهم].

سیتا (r Sita هندى) دروگر، خرمن، از ریشه‌‌ى سانسكریت به معناى شخم.

سیتالى (r b Citali سرخپوستی) ستاره، به زبان ناهواتْلان.

سیتْرِع مِریامون (b Sitre-Meryamun مصری باستان) دختر رع، محبوب آمون، از ریشه‌‌ى مصری باستان سیت (دختر)، رِع، مِرى (محبوب) و آمون [لقب ملكه تورست، آخرین فرعون دودمان نوزدهم ].

سیدْنِى (b Sidney آنگلوساكسون) دشت پهناور.

سیدون (b Cydon یونانی) افتخار.

سیران (r Siran ارمنی) زیبا.

سیرسِه (r Circe یونانی) شاهین [از فرشتگان در اودیسه].

سیرسینوس (b Circinus یونانی) گِرد، مدور، از ریشه‌‌ى یونانی باستان kirkosمدور، گِرد).

سیرِنِه (r Cyrene یونانی) ملكه‌‌ى نیرومند.

سیرْوارت (r Sirvart ارمنی) گل سرخ.

سیریاكوس (b Cyriacus یونانی) ارباب، سرور.

سیسِئوس (b Cisseus یونانی) مربوط به گیاهِ پیچك.

سیف (b عربى) شمشیر.

سیف‌‌الله (b عربى) شمشیر خدا.

سَیفان (b عربى) لاغر و بلندبالا، از ریشه‌‌ى سیف (لاغرى و تیزى).

سیكْلوپْس (b Cyclops یونانی) داراىِ چشم/چهره‌‌ى گرد و مدور، از ریشه‌‌ى یونانی باستان (گرد، مدور) و (چهره) [غولى در ادیسه كه تنها یك چشم داشت].

سیكْنوس (b Cycnus یونانی) قو.

سیگْرون (b Sigrun آلمانى) راز پیروزى، از ریشه‌‌ى نوردیک باستانِ run (راز) و)sigپیروزى).

سیلِنِه (r Cyllene یونانی) ملكه‌‌ى بدكار [ناحیه‌‌اى از دوزخ].

سیلوس (b Cillus یونانی) خر.

سیلْوِستر (b Sylvester لاتین) جنگلى، از ریشه‌‌ى لاتین silvestra (جنگل).

سیمو (b Cymo یونانی) موج.

سیمون (b Simon عبرى) شنوا، از ریشه‌‌ى عبرى شمو (شنیدن) [از حواریون مسیح].

سین شَر ایشْكون (b آشورى) سین شاه را منصوب كرده است، از ریشه‌‌ى آشورى سین (خداى ماه)، شَر (شاه) و ایشكون (منصوب كرد) [شاه بابل و برادر آشور اتیل ایلانى].

سینا (b پارسی) آهنین، از ریشه‌‌ى اوستایى سَئِنَه (آهن) و هم ریشه با آسِنِ پهلوى (آهن) [نام پدر بوعلى سینا].

سینِبورگا (r Cyneburga آنگلوساكسون) دژ شاه، از ریشه‌‌ى انگلیسى باستان cyn (شاه) و burga (دژ، قلعه)

سینْدخت (r پارسی) دختر سیمرغ، از ریشه‌‌ى اوستایىِ سَئِنَه (سیمرغ) و دوخْت (دختر).

سینْدْرى (b Sindri آلمانى) كوچك، ابتدایى، از ریشه‌‌ى نوردیک باستان [نام كوتوله‌‌اى صنعتگر].

سیوْ (r Siv آلمانى) عروس، از ریشه‌‌ى نوردیک باستان [زنِ تور].

 

 

ادامه مطلب: حرف ( ش )

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب