گفتار پنجم: جمعبندى نتايج پژوهشها
چنان كه گذشت، پژوهشى دوگانه بر روى متن جوكها و افراد درگير در كنش جوك گويى انجام گرفت. بر مبناى دادههاى توليد شده در اين دو پژوهش، مىتوان اين گزارهها را نتيجه گرفت:
نخست: اين موارد از ديدگاه كلاسيك -يعنى نسخهى تركيبىِ ارائه شده در بخش دوم- تأييد مىشوند:
الف) جوكها از دست كم دو معناى پايه و هدف برخوردارند و گذار معنايى از اولى به دومى باعث بروز خنده در شنونده مىشود.
ب) قواعد حاكم بر اين گذار معنايى در زبانهاى فارسى و انگليسى مشابه است و بر مبناى الگوى اين چرخش معنايى، مىتوان جوكها را به پنج رده تقسيم كرد.
پ) عناصر معنايىِ موجود در جوكها ساختى كمابيش همريخت دارد، و روابط بين اين عناصر معنايى از قواعد منطقىِ به نسبت پيچيدهاى پيروى مىكنند.
ت) جوكها به طور مشخص به تابوها و مفاهيم تنشزاىِ مرتبط با آنها اشاره مىكنند و احتمالا كاركردهاى قيد شده در بندِ ) (2-3-2را از راه جديتزدايى از اين مفاهيم برآورده مىكنند.
ث) اشاره به قوميتهاى گوناگون در جوكها رواج دارد و ارتباط مفهومى مشخصى ميان قوميت قهرمان جوك، تابوها و مفاهيم تنشزاى مورد ارجاع، (و در نتيجه صفات منسوب به وى) وجود دارد.
ج) در ميان افراد گوناگون، راهبردهاى متمايز و تفكيك شدهاى در قبال كنش جوكگويى وجود دارد.
دوم: اين گزارهها از نظريهى منشها تأييد مىشوند:
الف) ساختار سه بخشىِ “قلاب- دستور- ساخت معنايى” به عنوان كمينهى زيرواحدهاى لازم براى تعريف يك منش اعتبار دارند.
ب) ارتباط قدرت تكثير جوكها با ساختارشان، شاخصهاى پيشبينى شده در نظريهى منشها را تأييد مىكند. اين شاخصها عبارتند از: اندازهى منش (محتواى اطلاعاتى بر حسب بيت)، مقدار لذت توليد شده توسط منش، كاربرد منش در مهار اثر مفاهيم تنشزا، و كارآيى منش در مديريت اندركنش با ديگرى.
پ) جوكها به همراه نامههاى زنجيرهاى، كوچكترين منشهاى خودبسنده و مستقل از اطلاعات زمينه را در سطح فرهنگ تشكيل مىدهند.
ت) پيشبينى نظريهى منشها در مورد جوكها، در زمينهى اجتماعى و در جريان كنش جوكگويى به طور تجربى و ميدانى تأييد مىشود.
ادامه مطلب: پيوست نامههاى زنجيرهاى
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب