گفتار پانزدهم: حاتیها
حاتیها یا خَتیها مردمی باستانی و نزدیک به هوریها بودند که در آناتولی و شمال آسورستان میزیستند و نخستین اشاره به آنها را در کتیبههای دوران شروکین اکدی (حدود ۲۳۰۰ پ.م) میبینیم. نرام سین پسر شروکین در فتحنامهاش لاف زده که بر پامبا شاه حاتی که با شانزده امیر دیگر متحد شده بود، پیروز شده است. حاتیها تا حدود سال ۱۷۰۰ پ.م همچنان در گوشهی شمال غربی ایران زمین حضوری مستقل داشتند، تا این که با هیتیها درآمیختند و در ایشان حل شدند. زبان حاتیها در حدود ۱۵۰ سند هیتی ثبت شده و بر مبنای آن میدانیم که زبان حاتی هم مثل هوری هند و اروپایی یا سامی نبوده است.
هیتیها که خود آریایی بودند بخشی از عناصر هویتی حاتیها و همچنین ساختار دینی هوریها را وام ستانده و درونی ساخته بودند. به این ترتیب در سراسر دوران هیتی و نوهیتی هویت حاتیها همچنان پایدار و برقرار بود. مورخی ترک به نام اکرم اکورقال اعتقاد دارد که شکل ظاهری این مردم هم با هم تفاوت داشته است. او به این نکته توجه کرده در نگارههای مصری از نبرد کادش سپاهیان هیتی با دو شکل متمایز تصویر شدهاند. بیشترشان دماغی برجسته دارند و این نشانهی آریاییها در هنر مصری است، اما در کنارشان سربازان دیگری با دماغ ظریفتر هم دیده میشوند و حدس زده شده که اینها نشانگر حاتیهایی باشند که همچنان قومیتی متمایز شمرده میشده و بنابراین متمایز بازنموده شدهاند.[1] این ادعا البته جای چون و چرای بسیار دارد. چون تاکید بر خصوصیات ریختی و پیوند زدنش با قومیت در اسناد باستانی با این شدتی که در کتاب اکورقال فرض شده نمایان نیست. با این همه برخی از پژوهشگران حتا تداوم این هویت را بیش از اینها دانستهاند و حدس زدهاند که برخی از زبانهای قفقازی امروز از جمله زبانهای ابخازی-آدیقی بازماندهی زبان حاتیها باشند.[2]
ادامه مطلب: گفتار شانزدهم: اورارتیها
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب