بخش نخست: خاستگاهها
گفتار نخست: سرآغازها تا عصر نوسنگی
کهنترین بازنماییهای هنری از پیکر انسان همان است که در هنر پارینهسنگی میبینیم. در نقاشیهای بازمانده در غارهای عصر پارینهسنگی الگویی داریم که به طور مستقیم با دست ارتباط پیدا میکند، و آن هم نقاشیهای مشهور به «دست رنگ شده» است، که برای سادگی «دستواره» خطابشان میکنم. این نقاشیها با گذاشتن دست بر دیوار غار و پاشیدن رنگ بر رویش (نقش منفی) یا فرو کردن دست در رنگ و گذاشتن آن بر دیوارهها (نقش مثبت) تولید میشده و تصویری به نسبت دقیق از دست هنرمند یا نزدیکانش محسوب میشود.
دستوارهها در نقاط گوناگون جهان یافت شدهاند و احتمالا الگویی عام از آفرینش هنری در انسان خردمند باستانی بودهاند. یک نمونهاش آثاری است که در غار کوسکور یافت شدهاند. دهانهی این غار در عمق ۳۷ متری زیر دریا قرار گرفته و در سال ۱۳۶۴ (۱۹۸۵.م) توسط غواصی به نام هانری کوسکور[1] کشف شد. بخش عمدهی آثار دیواری این غار به خاطر فرو رفتن دورهای آن در آب از بین رفتهاند. اما قدیمیترین بخش از آنچه که باقی مانده به ۲۷ هزار سال پیش باز میگردد و ۶۵ دستواره را شامل میشود. در این غار ۱۷۷ نقش جانوری هم یافت شده که نوزده هزار سال قدمت دارند.[2]
با آن که این رده از آثار باستانی فراوانی چشمگیری دارند، اما معنای دقیقشان جای بحث دارد. چه بسا که خود دست در مقام اندام کارورزی در این میان اهمیت چندانی نداشته باشد و تنها همچون «دم دستیترین» بخش از بدن برای نمایش حضور و نقش کردن سایهای از تن به کار گرفته شده باشد.
غار لاس مانوس (دستها)
غار گوا تِوِت
شاهدی که حدسمان دربارهی غیرنمادین بودن دست در مقام دست را تقویت میکند آن است که در سایر آثار هنری این دوران –هم نقاشیها و هم مجسمهها- هردو اندام بیانگر و وابسته به کنش ارتباطی (یعنی چهره و دست) بازنموده نمیشود و تاکید بر تنهی آدمی است. این الگو تا پایان عصر نوسنگی تداوم دارد و مثلا در هنر مصری و میانرودانی دوران نوسنگی هم دست و سر به شکلی کاملا نمادین نمایش داده میشوند و به ویژه انگشتان دست اغلب غایب هستند. از این رو بعید نیست که نقش دستها بر غارها هم بر خودِ اندام دست تاکیدی نداشته باشد.
نقش دستها در آستانهی غار پتاکاره
پیکرک شیر-انسان[3] از هولنشتاین اشتادل[4]
ونوس ویلندورف
دو پیکرک «ننه» با ۲۰ تا ۲۲ هزار سال قدمت
پیکرک از ساردینیا با قدمت هفت هزار سال
پیکرک از بلغارستان با قدمت هفت هزار سال
پیکرک از اروپای شرقی با قدمت هفت هزار سال
پیکرک زن از دورهی نقده-۲ مصر (۳۴۰۰-۳۵۰۰ پ.م)
آنچه در این پیکرکها جالب توجه است آن که ظاهرا حالت انگشتان و حتا دست به تنهایی اهمیتی نداشته و فعل گرفتن شکم یا پستان (که احتمالا دلالتی جنسی و مربوط به باروری داشته) در تندیسها تکرار میشود. پیکرکهای مورد نظرمان در وازهی زمانی چشمگیری از سی هزار سال پیش تا پنج هزار سال پیش ساخته میشدهاند و همه کمابیش الگویی مشترک و ثابت را نمایش میدهند. عناصر اصلی این الگو را میتوان چنین خلاصه کرد:
الف) غیرواقعگرا بودن بازنمایی دست و اغلب نادیده انگاشتن انگشتان، و غیاب کلی دست در پیکرکهای ابتدای عصر پارینهسنگی
ب) الگویی زمانی که بر مبنای آن هرچه از عصر پارینهسنگی به نوسنگی نزدیکتر میشویم دستها برجستگی و اهمیت و ظرافت بیشتری پیدا میکنند
پ) دستها گویی ارزش نمادین خاصی نداشتهاند و در جاهایی هم که بازنموده میشوند به خاطر گرفتن اندامی دیگر (پستان برجسته یا شکمِ باردار) اهمیت دارند.
ادامه مطلب: گفتار دوم: گرفتن پستان
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب