پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش چهارم: دست و سر – گفتار نخست: دست بر شانه‌ی خود نهادن

بخش چهارم: دست به سر

گفتار نخست: دست بر شانه‌‌ی خود نهادن

این حالتی است بینابینی که دست مستقیم به سر اشاره نمی‌‌کند اما سینه را در آغوش می‌‌گیرد و به گردن آویزان می‌‌شود. حالتی که تا به امروز هم دوام آورده و در آغوش کشیدن خود دانسته می‌‌شود. این حالت اغلب در مراسم صوفیانه و مجلس سماع کاربرد داشته و در آن دستان ضربدری از روی هم رد می‌‌شود و هر دست شانه‌‌ی مقابل خود را می‌‌گیرد. معمولا این کار در حالت نشسته و پیش از آغاز سماع انجام می‌‌شود و به زمانی مربوط می‌‌شود که صوفی با ضرب دف بدن خود را تکان می‌‌دهد ولی هنوز برای سماع برنخاسته است. نمونه‌‌ای از این حالت را در کتاب «بحرالحیات» به قلم محمد غوث گوالیاری می‌‌بینیم که در اواخر دوران صفوی نوشته و مصور شده است و در آن مرتاضی یوگی را در این حالت نشان می‌‌دهد (تصویر زیر).

"From nothingness they see the whole of existence, they have grasped the thread of unity from end to end, internal and external have a single meaning." 16th C. Indo-Muslim Sufi manuscript on Yoga by Muhammad Ghawth Gwaliyari.

 

 

ادامه مطلب: گفتار دوم: دست بر دیده نهادن

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب