پنجشنبه , آذر 22 1403

گفتار دوم: دست بر دیده نهادن

گفتار دوم: دست بر دیده نهادن

دست بر دیده نهادن را می‌‌توان مشتقی از دست به بالا افراشتن در نظر گرفت. با این تفاوت که در آن تاکیدی بر اتصال دست و سر دیده می‌‌شود و انگشتان دست به سمت سر خم شده و به پیشانی یا چشمان اشاره می‌‌کنند و یا آن را با فاصله‌‌ای لمس می‌‌کنند. قدیمی‌‌ترین نمودهای این حرکت به هنر آشوری باز می‌‌گردد و وضعیت اسیران جنگی و مردمان شکست‌‌ خورده‌‌ای را نشان می‌‌دهد که از آشوری‌‌های پیروزمند طلب بخشایش می‌‌کنند. نمونه‌‌ی مشهوری از آن را در دیوارنگاره‌‌ی کاخ آشوربانیپال در نینوا می‌‌بینیم که تسلیم ایلامی‌‌ها و شاه‌‌شان هومبان‌‌نیکاش را نشان می‌‌دهد (تصویر زیر).

G:\pix\projects\hands\AN00357257_001_l.jpg

در این نگاره ایلامی‌‌ها در برابر شاه آشور زانو زده‌‌اند یا به زمین‌‌بوسی مشغول‌‌اند. آنها که زانو زده‌‌اند اغلب دستانشان را در وضعیت نماز بردن بالا گرفته‌‌اند و در میانشان برخی دستان را بالاتر آورده و با انگشتانشان پیشانی یا چشم‌‌شان را لمس می‌‌کنند و بسامد انجام این کار به ویژه در پایین‌‌ترین ردیف از اسیران بالاست.

در این دیوارنگاره این نکته جای توجه دارد که این حرکت را زنان و مردان همسان اجرا می‌‌کنند و همچنین این که برخی از ایلامی‌‌ها کماندار هستند و مسلح بازنموده شده‌‌اند اهمیت دارد. چون در میان این کمانداران هم زنان و مردانی را همسان می‌‌بینیم و چنین شیوه‌‌ای از بازنمایی جنگاوران زن و مرد در جهان باستان استثنایی بوده است و صحنه‌‌های جنگی و سلاحها همواره تنها منحصر به مردان شمرده می‌‌شده است. در این نگاره به جز یک استثنا همه‌‌ی کسانی که دست بر دیده نهاده‌‌اند کماندار هستند و کمانی یا ترکشی بر دوش دارند.

در ادامه‌‌ی همین دیوارنگاره گروهی از ایلامی‌‌های نوازنده کشیده شده‌‌اند که در کنار رود کارون که اجساد خویشاوندان‌‌شان در آن شناور است، ایستاده‌‌اند و دارند با چنگ و نی و دف سرودی احتمالا سوگوارانه را می‌‌نوازند. پیشاپیش ایشان نیز مردی کماندار ایستاده که دستانش را بر دیده نهاده است (تصویر زیر).

G:\pix\projects\iranzamin\1200-550\AN00357256_001_l.jpg

حالت دست بر دیده نهادن به این ترتیب برای نخستین بار در آثار آشوری در قرن هفتم پیش از میلاد نمایان می‌‌شود و این دورانی است که پارسها و مادها در فلات ایران به تدریج دست بالا را پیدا می‌‌کردند. از این رو چه بسا که این حالت که در نگاره‌‌های آشوری‌‌ هم به ایلامی‌‌ها منسوب شده، رسمی رایج در میان آریایی‌‌ها بوده باشد. این حرکت در ایران زمین تثبیت می‌‌شود و در اسناد تاریخی بعدی هم هر از چندی آن را باز می‌‌یابیم. با این تفاوت که به جای دو دست –چنان که در نگاره‌‌ی آشوری می‌‌بینیم- تنها یک دست بالا آورده می‌‌شود و اغلب انگشتان به هم چسبیده‌‌ی دست و کف دست راست است که به چشم اشاره می‌‌کند.

بسامد این حرکت به نسبت اندک بوده اما در گذر تاریخ از پیوستگی و پایداری چشمگیری برخوردار بوده است. چنان که امروز هم نمایش دادن‌‌اش با یک دست نشانه‌‌ی فرمانبری و اطاعت شمرده می‌‌شود و اصطلاح پارسی «به روی چشم» یا کوتاه شده‌‌اش «چشم» به معنای اعلام موافقت و همراهی از همین جا آمده است. برای آن که تنوع نمودهای این حرکت و پیوستگی‌‌اش نمایان شود در این جا تنها به یکی دو نمونه‌‌ی تصویری از بازنمایی‌‌اش اشاره می‌‌کنم که به دورانها و جایگاه‌‌های متفاوتی مربوط می‌‌شود. در یکی سرکرده‌‌ای سکا را می‌‌بینیم که بر اسب نشسته و همین حالت را به دست خود داده، و در دیگری دو شاهزاده‌‌ی گورکانی را در برگی از اکبرنامه می‌‌بینیم که هنگام دیدار با پدرشان اکبرشاه، همین حالت را به خود گرفته‌‌اند، در حالی که برادر مهترشان رکاب پدر را می‌‌بوسد. هردوی این دو اثر خارج از مرزهای جغرافیایی تمدن ایرانی پدید آمده‌‌اند و بیش از هزار سال با هم فاصله دارند. با این همه تولید کنندگانشان هویتی ایرانی داشته و در بافت فرهنگ و هنر ایرانی این آثار را پدید آورده‌‌اند.

Kuzey Moğolistan. Bir Hun Ä°mparatoruna ait, ( Xiongnu) Noin Ula Kurganında bulunan Textil parçaları.. M.Ö. 1. binyıl..نقش سرکرده‌‌ی سکا بر پارچه، ترکستان، عصر ساسانی

G:\pix\projects\iranzamin\middle ages\800px-1573-Akbar_receiving_his_sons_at_Fathpur-Akbarnama.jpgبرگی از اکبرنامه، دیدار اکبرشاه با پسرانش در فتح‌‌پور، قرن شانزدهم میلادی

 

 

ادامه مطلب: گفتار سوم: بوسه فرستادن

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب