شرحی بر رؤیای دوموزی – بخش نخست: چكيده‌‌‌‌‌‌ى عناصر معنايى

شرحی بر رؤیای دوموزی

بخش نخست: چكيده‌‌‌‌‌‌ى عناصر معنايى

عناصر معنايى اصلى به كار گرفته شده در اين متن، عبارتند از:

اسامى خاص: شهرها (نيپور، اوروك، آرالى، آداب، آكشاك، كوبيرش ديلدارش)، افراد (بيليلىِ پير، اوتو، اينانا، دوموزى، گشتينانا).

اسامى خويشاوندى: مادر، دختر، برادر، دوقلو، دوست، همسر، كودك، پسر، شوهر، برادر خوانده، شوهر خواهر.

اسامى جانوران: خرچنگ، غوك، گوسفند، عقاب، بره، شاهين، گنجشك، بز، نر، ماهى، قوچ، سگ، گاو، غزال.

اسامى گياهان: علفهاى هرزه، نى، درخت، علف، گياهان بزرگ، خارشتر، كتان.

صفت‌‌‌‌‌‌ها: ماهر، ساخته شده از قير خالص، خرد كننده‌‌‌‌‌‌ى سر، درخشان، آشكار، پنهان، بخشنده، خردمند، نشسته، لاجوردين، مقدس، خشك، بويناك، آويخته، ناخوشايند، وحشتناك.

اسامى نقشهاى اجتماعى: شاه، راهزن، مرد پليد، عفريت، مرد اشرافزاده، عمل آورنده‌‌‌‌‌‌ى شراب، پيرزن، ايزدبانو.

اسامى اعضاى بدن: قلب، اشك، ريش، گونه، دست، بازو، گيسو، گردن، سر، چهره، چشم، گوش، باسن، لب، زانو، پا.

اسامى پديده‌‌‌‌‌‌هاى طبيعى: دشت، خندق، مرداب، جنگل، آب، باد، تپه، رودخانه، آبگير، مزرعه، افق، آسمان.

افعال: فرياد زدن، مويه كردن، خواستن، زادن، آگاه كردن، گريه كردن، استراحت كردن، خوابيدن، رويا ديدن، لرزيدن، ترسيدن، ماليدن چشمان، آوردن، نوشتن، در ميان گذاشتن، چيده شدن، روييدن، سر تكان دادن، كنده شدن، ناپديد شدن، به خاك كشيدن، گرفتن، خراشيدن، گم شدن، مردن، پاسخ دادن، به پهلو افتادن، روشن بودن، خارج شدن، از ريشه در آوردن، لبريز شدن، به دست گرفتن، آتش زدن، ضربه زدن، برخاستن، گرفتار شدن، آشفته شدن، بالا رفتن، چشم برافراختن، پند دادن، نشان دادن، پنهان كردن، انداختن، دريدن، دستور دادن، گرفتار شدن، دنبال كسى گشتن، براى مقابله آمدن، شناختن، پيشنهاد كردن، خوردن، نوشيدن، پذيرفتن، پيشكش در آغوش، كشيدن، بوسيدن، گرد هم آمدن، نپذيرفتن، گفتن، نابود كردن، پريدن رنگ، گريه كردن، جان را نجات دادن، محاصره كردن، بستن، طناب پيچيدن، دريافتن، رحم كردن، به نظر رسيدن، گريختن، رقصيدن، تبديل كردن، خمير كردنِ آرد، ترك كردن، آتش زدن، كنار زدن، جارى شدن، بريدن، انداختن، دست بالا كردن (دعا كردن(.

اسامى چيزها و جاها: عصا، نان، لوح، فنجان، گلميخ، حصارِ نئين، آغل، دبه‌‌‌‌‌‌ى شير، شير، دستبند، قيد، شانه، لباس، قايق، چوب براى بستن دست، غذا، نوشيدنى، آرد كوبيده، چوبدست، پارچه، بندر، غله، مخفيگاه، خيابان، تور، كلون در، تور، هداياى عروسى، كمينگاه، پناهگاه، معناى واژگان، خواب، طناب (ِزيپوم).

 

 

ادامه مطلب: بخش دوم: چكيده‌‌‌‌‌‌ى روابط معنايى

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب