پنجشنبه , آذر 22 1403

انوما الیش – فصل هفتم (سرود پنجاه نام مردوک)

فصل هفتم (سرود پنجاه نام مردوک)

(ستایش مردوک به عنوان خدای بابل همچنان ادامه می‌‌یابد و مردم به ستایش و یادآوری مردوک سفارش می‌‌شوند)

ای اساری[1]، بارورکننده‌‌ی دشتها، ]بنیان‌‌گذار کشت و کار[،

ای خدای دانه‌‌ها و باغها که ]گیاهان را سبز می‌‌کنی[

که خدایان بی هیچ ترسی چشم امیدشان به توست.

ای اسارو الیم[2]، سرور انجمن:

ای آن‌‌که ترس را از خدایان دور ساخته‌‌ای!

ای اسرو الیم نونا[3]، بخشنده

روشنی پدر که آنو، بل ]و ائا [ و خود را ساخته ‌‌ای،

او که پشتیبان آنان بود، او که سرنوشتشان را بایسته کرد:

او که فراوانی می‌‌بخشد، پیش می‌‌رود…

توتو[4]، اوست که می‌‌آفریند و نو می‌‌کند،

بگذار تا پرستشگاههای آنان را پاک گرداند تا در آن بیاسایتد،

پس] خشنود[ گردند:

باشد که او افسونی بخواند و

خدایان در]شادمانی[ بیارامند

باشد که دوباره خشم، آنان‌‌را به‌‌پا خیزاند!

پس، او را برترین قرار دهید و

او در گردهمایی خدایان از همه برتر است،

هیچ‌‌یک از خدایان را با او یارای ]برابری[ نیست!

توتو، زی-اوکینا[5] ست، جان گروه] خدایان[

که برای خدایان،آسمان پاک پدید ‌‌آورد.

آنها را به راهشان روانه ساخت، و مسیرشان را ساخت…

باشد که کردار او در تیرگی‌‌ها هرگز در میان آدمیان، فراموش نشود.

توتو، نام سومش، زیکو[6] است،” او که پاکی می‌‌آورد،”

خدای پشتیبان نسیم، خدای دادرسی و مهر،

خدای بسیاری و فراوانی،

او که همه خواسته‌‌ها را به فراوانی بر‌‌می‌‌آورد،

“که بزرگ می‌‌سازد هرآنچه کوچک است.”

که نسیم وزنده‌‌اش را در اندوه دلخراش، بر ما وزید

بگذارید بگویند، او را بزرگ دارند و با فروتنی

در برابرش کرنش کنند.

توتو، چهارمین، را چون آگاکو[7]، مردم بزرگ دارند،

“خداوند افسون مقدس،

که مردگان را زنده می‌‌سازد،

که بر خدایان شکست خورده، مهر می‌‌آورد،

که یوغ را از خداوندانی که دشمنش هستند برمی‌‌دارد،

از روی بخشش، آدم را آفرید،

او که بخشایشگر است، اوست که زندگی می‌‌بخشد!”

باشد که کردارش همواره، با بردباری همراه باشد

و هرگز در دهان سیاه‌‌سران که با دستان خود آفرید،

از یاد نرود.

توتو چون توکو[8]، پنجمین نام،

“جادوی پاک” او همواره زمزمه شود،

“آن‌‌که با جادوی پاکش، همه‌‌ی اهریمنان را نابود ساخت!”

شا‌‌زو[9]، که از آن‌‌چه در دل خدایان می‌‌گذرد، آگاه است

و آنچه در ژرفای درون آنان است را می‌‌بیند!

“اوست که آنان که کردار اهریمنی دارند، نمی‌‌توانند از برابرش بگریزند!

اوست که چون خدایان را گردمی‌‌آورد، دلشادشان می‌‌سازد!

نافرمانان را رام می‌‌سازد،.]…[

آنان که سرکشند و ]….[

نگهبان همیشگی،

که دادگری را روا می‌‌دارد

و سخنان ناراست را ریشه‌‌کن می‌‌سازد،

او که بدی و نیکی در دستان او جدا می‌‌شوند. “

توتو، چون زی‌‌سی[10]، بزرگ است

“که یاغیگری را سرکوب می‌‌کند،

که آشفتگی را از خدایان، پدرانش، دور می‌‌سازد. “

توتو چون سوهریم[11]،

“که با جنگ‌‌افزارهایش، دشمنان را نابود ساخت،

که نقشه‌‌هایشان را پریشان کرد، ]…..[

که همه نابکاران را درهم شکست،]……[“

]….[ بگذار خدایان او را بزرگی بخشند.

شازو، چهارمین، سوه‌‌گوریم[12]

“که شنوای خدایان، پدرانش، است،

آفریننده‌‌ی خدایان، پدرانش

که دشمنان را از ریشه برمی‌‌کند، دودمان آنان را برمی‌‌اندازد،

هر‌‌آنچه کردند را از میان می‌‌برد و هیچ از آنان بر جای نمی‌‌گذارد،

باشد که نامش در سراسر زمین خوانده و پراکنده شود! “

شازو، پنجمین با نام زهریم[13] او را می‌‌خوانند،

“آن نیروی زندگانی،

که همه‌‌ی بدی‌‌ها را نابود می‌‌کند، همه‌‌ی نافرمانی‌‌ها را،

پیگرد اهریمن است،

که همه‌‌ی خدایان دربند را به جایگاههایشان بازمی‌‌گرداند.

باشد که این، نامش را پر آوازه سازد!”

زهگوریم[14]، که همه‌‌ی دشمنان را در نبرد نابود ساخت.

انبی‌‌لولو[15]، خدایی که آنان را شکوفا کرد،

“ایزد بزرگی که آنان را نام بخشید، که پیشکش کردن خروس را بنیاد نهاد،

که برای همیشه چرگاه‌‌ها و آبخورها درست کرد،

که چشمه‌‌ها را جوشاند، آبهای فراوان را بخش کرد. “

باید او را به نام اپادون[16] بزرگ دارند،

“خدایی که نم‌‌نم باران بر زمین‌‌ها می‌‌بارد،

آبیاری‌‌کننده‌‌ی زمین و آسمان، که شیارهای کاشت دانه می‌‌سازد،

او که زمینهای قابل کشت در جلگه‌‌ها به‌‌وجود می‌‌آورد،

آب‌‌بندها و جوی‌‌ها می‌‌سازد، زمین‌‌ها را آبیاری می‌‌کند. “

انبی‌‌لولوگوگال[17]، آبیاری‌‌کننده‌‌ی کشتزارهای ایزدان،

“خدای فراوانی و توانگری و دانه‌‌های سرشار،

که دولتمندی به بار می‌‌آورد، که خانه‌‌ها را پر می‌‌سازد،

ارزن‌‌ها را به بار می‌‌نشاند، جو پدید می‌‌آورد.”

او هگال است[18]،

” که برای همه‌‌ی مردم فراوانی می‌‌آورد،

که باران بر زمین فراخ می‌‌باراند و سبزینگی پدید می‌‌آورد. “

سیرسیر[19] که کوه را بر فراز تیامت افراشت.

که کالبد تیامت را با جنگ‌‌افزارش ربود،

که زمین را نگاهبان است، شبان وفادار آنها،

که مویش، کشتزاران است،

کلاه شاخدار او زمین را شخم می‌‌زند،

که دریای پهناور از خشم او می‌‌توفد،

بر او مانند پلی در نبردگاه می‌‌گذرد. “

مالاه[20]، بس نامهای دیگر نیز دارد،

” تیامت کشتی اوست و اویش ناخدا”

گیل[21]، که پشته‌‌ی غلات- تپه‌‌ی پرپشت- را می‌‌انبارد

“که گندم و جو را می‌‌رویاند، که دانه‌‌ را به زمین می‌‌بخشد. “

گیلما[22]، که جایگاه بلند خدایان را جاودانه می‌‌سازد،

“آفریننده‌‌ی آسایش خاطر،

او که حلقه‌‌ی نگهدارنده‌‌ی خدایان به دور یکدیگر است،

او که چیزهای نیکو فراهم می‌‌آورد. “

آگیلما[23]، بزرگترین،

“که ابرهای فراز آبها را می‌‌آفریند،

که قله‌‌های دیرپا می‌‌سازد.”

زولوم[24]، او که چمن‌‌زارها را برای خدایان می‌‌آراید،

“بهره‌‌ی آفریدگان را می‌‌دهد،

بخش‌‌ها و پیشکش‌‌ها را می‌‌بخشد و پرستشگاهها را نگهبان است.”

مومّو، آفریدگار آسمان و زمین، که راهبری می‌‌کند….

آن‌‌که آسمان و زمین را تقدیس کرد زولومّار[25] است،

“که هیچ‌‌یک از ایزدان را یارای برابری با نیروی او نیست.”

گیش‌‌نو‌‌موناب[26]، آفریدگار مردمان که سرزمینهای گیهان را آفرید،

که آدم را از پیکر نابودشده‌‌ی خدایان تیامت آفرید.

لوگال‌‌اب‌‌دوبور[27]، پادشاهی که “همه‌‌ی کارهای تیامت را در هم شکست و افزارهایش را ریشه‌‌کن ساخت،

او که بنیادش از پیش و پس محکم است.”

پاگال‌‌گوئنا[28]، که از همه‌‌ی خدایان پیش‌‌تر است و نیرویش برترین،

“او که در جایگاه شاهی، سرآمد همگان است.”

لوگال‌‌دورماه[29]، شاه دسته‌‌ی خدایان، فرمانروای فرمانروایان،

“که در جایگاه شاهی، سرآمد همگان است، برترین ایزدان.”

آرانونا[30]، رایزن ائا، آفریننده‌‌ی خدایان، پدرانش،

“که منشِ شاهانه‌‌ی او با هیچ ایزدی برابر نیست.”

دومودوکو[31]، که جایگاه پاکش در دوکو دوباره ساخته شد.

دومودوکو که بی او لوگال‌‌کودوگا[32] هیچ تصمیمی نمی‌‌گیرد.

لوگالانا[33]، پادشاهی که نیرویش از همگان سر است

“خداوندگار، نیروی آنو که چون انشار او را فرا خواند

از همگان برجسته‌‌تر بود.”

لوگالوکا[34]، که بر همه‌‌ی آنان در هنگام نبرد پیروز گشت،

“که خرد او را فرا گرفته است، او که اندیشه‌‌اش گسترده است.”

ایرکینگو[35]، که بر کینگو در هنگامه‌‌ی نبرد پیروز گشت،

که همگان را راهنماست، که فرمان می‌‌راند.

کینما[36]، که همه‌‌ی خدایان را راهبر و رایزن است،

“که نامش همچون توفان، خدایان را می‌‌ترساند.”

اسیزکور[37]، که می‌‌باید بر بالای نیایشگاه بنشیند

“تا ایزدان برایش هدایا آورند.

تا کارها با دست او تعیین شوند،

هیچ‌‌چیز زیبا آفریده نمی‌‌شود مگر به دست او.

چهار (نژاد)سیاه‌‌سران در میان آفریده‌‌های او است،

هیچ خدایی جز او از گاه آنان آگاه نیست.”

گیبیل[38]، که پیکانها را تیز می‌‌کند،

“که در پیکار با تیامت، جنگ‌‌افزارهای نیک می‌‌سازد،

که خرد بسیار دارد و او را روشن‌‌بینی فراوان است،

که اندیشه‌‌ای بزرگ دارد و هیچ‌‌یک از خدایان

به گستره‌‌ی آن نمی‌‌رسند.”

ادو[39] نام دارد، که تمامی آسمان را می‌‌پوشاند،

“باشد که نیکوکاری او تمام زمین را درنوردد،

باشد که او همچون مومّو، ابرها را پراکنده سازد،

باشد که در زیر، آذوقه‌‌ی مردمان را برساند.”

اشارو[40]، که همچون نامش، راهنمای خدایان سرنوشت است،

اوست که به‌‌راستی همه‌‌ی خدایان زیر نگین اویند،

و این‌‌چنین است که خدایانِ دیگر را (چون او) توانایی نیست.”

نیبیرو، گردش زمین و آسمان را در دست دارد،

چنین است که خدایان بی اجازه‌‌ی او نمی‌‌توانند به بالا و پایین شوند.

نیبیرو، ستاره است که ]در آسمان می‌‌درخشد[

باشد که او آغاز و آینده را در دست بگیرد، باشد که آنان با او هم‌‌پیمان شوند،

او که راهش را] بی هیچ آسودنی[در میان تیامت گشود،

بگذار نامش نیبیرو باشد’ فاتح میان(تیامت)’!

چرا که او راه ستارگان آسمان را روشن کرد،

همه‌‌ی خدایان را مانند گوسفندانی، چوپانی کرد!

او تیامت را شکست داد و به زندگیش پایان داد.”

در آینده‌‌ی انسان، چون روزها می‌‌گذرند،

باشد که این، همواره شنیده شود،

باشد که همیشه گفته شود!

چون او پادشاهی ]آسمان[ را آفرید و زمین سخت را ساخت،

پدرش انلیل، او را “خدای سرزمین‌‌ها” نامید.

ائا (این) نام‌‌ها، که همه‌‌ی ای‌‌گی‌‌گی‌‌ها آن‌‌راخواندند، را

شنید و روانش شاد شد، (و گفت):

«او که پدرانش، نامش را باشکوه ساخته‌‌اند،

او چون من است، باید که نامش ائا باشد!

باشد که همه فرمانهای مرا او دراختیار گیرد،

باشد که همه فرمانهای مرا بداند!»

خدایان بزرگ، پنجاه نام او را بر زبان راندند و راه او را سرآمد همگان ساختند.

سخن آخر

بگذار تا آنها در یاد بمانند، و نخستین آدم، آن‌‌را بر زبان براند:

بگذار تا آن‌‌که خردمند و بیناست، همه آنها را ببیند!

بگذار تا پدر آنها را بازگو کند و به پسرش بیاموزد:

بگذار تا آنها در گوش رمه‌‌دار و چوپان، نجوا شوند!

بگذار تا آدم از مردوک، خرسند گردد،

باشد که او، سرزمینش را پربار سازد،

و او کامیاب شود!

دستورش پایدار است، فرمانش دگرگونی ناپذیر است:

هیچ خدایی هرگز بر سخن او، سخنی نگفته‌‌است.

چون سخن گوید، فرمانش را برنمی‌‌گرداند،

چون او خشمگین شود، هیچ خدایی را

تاب ایستادن دربرابر او نیست.

دلش بزرگ است، غمخواریش بسیار،

گناهکار و اهریمن‌‌کردار در پیشگاهش شکسته خواهند شد

این بود آن‌‌چه یک راهبر در پیشگاه مردوک خواند:

آن‌‌را نوشت تا آیندگانی که می‌‌آیند، بشنوند

…[…] مردوک که خدایان ای‌‌گی‌‌گی را آفرید

بگذار آنان به سخن درآیند،

سرود مردوک را بخوانند

که بر تیامت پیروز شد و پادشاه گشت.

]….[

* * *

نسخه‌‌ی دیگر

این بخش، جزو متن اصلی نیست اما به پاره‌‌ای از نسخه‌‌ها افزوده شده است. نبرد با اژدها(تیامت) پس از آفرینش جهان رخ می‌‌دهد.

شهرها افسوس خوردند، مردمان…

مردمان زاریدند، آنان…

کسی نبود تا ضجه‌‌ی آنان را فریاد رسد،

بر سوگشان کسی نبود تا آنان را دستگیر باشد.

اژدها که بود…؟

تیامت، اژدها بود…

بل در آسمان،… را صورت داده بود

او را پنجاه کپسو]فاصله‌‌ای که در دو ساعت پیموده می‌‌شود[ بلندی بود

و یک کپسو درازا،

دهانش شش ذراع است،… َش دوازده ذراع،

دایره‌‌ی گوشش دوازده ذراع است;

یک پرنده….برای فضای شصت ذراع ;

او نُه ذراع در آب فرو می‌‌شد…

دُمش را به آسمان می‌‌افراشت…

همه ایزدان آسمان…

در آسمان، همه ایزدان در پیشگاه خدای ماه، کمر خم کردند…;

آنان، شتابان به گوشه ریسمان خدای ماه آویختند:

“چه کسی روانه کشتن اژدها خواهد شد،”

و سرزمین فراخ را از… خواهد آورد

و پادشاه… خواهد گشت؟

“ای تیشو[41]، برو و تیامت را بکش

و سرزمین فراخ را از… بیاور،

و پادشاه… گرد!”

ای خداوندگار، تو مرا فرستاده‌‌ای به سوی… آفریدگان خشمناک رود،

اما من… اژدها را نمی‌‌دانم!

] بخشی از دنباله متن موجود نیست [

او دهانش را گشود و با خداوند سخن گفت…

“ای ابر بهم برخور و برآشوب و بتوف!

باید که مُهر زندگانیت در پیش چشمانت نقش بندد،

باید که به آن چنگ بزنی و اژدها را کشتار کنی.”

او ابرها را بهم زد و برآشفت و توفانید،

او مُهر زندگانیش را در پیش چشمانش نقش داد،

به آن چنگ زد و اژدها را کشت.

تا سه سال و سه ماه، یک روز و یک شب

خون اژدها همچنان روان بود…

پنجاه نام مردوک

مردوک: خدای خورشید، پروراننده گیاهان و آب و توفان

مردوکا: آفریننده همه

مروتوکا: نگهبان همه مردمان

باراشاکوشو:

لوکال دیم فرانکیا Lucaldimmfrankia : خدای خدایان

نری لوگال دیمنکیا Nari-lugaldimmnkia : دیده‌‌بان خدایان

آسارولودو Asaruludu:روشنی، رهبر خدایان

نمتیلاکُن Namtillakun: او که خدایان گمشده را بازمی‌‌یابد و زندگی را بازمی‌‌گرداند

نمرو Namru: خدای درخشنده

اساری: خدای کشاورزی که دانه‌‌ها را می‌‌رویاند

اساروالیم: خردمندی که خدایان با او رای می‌‌زنند

اساروالیم‌‌نونا: روشنایی پدرش که آنو و انلیل و ائا را راه می‌‌برد

توتو

توتوزی‌‌اوکینا: آسمان را جایگاه خدایان ساخت

زیکوZiku: خدایی که گوش می‌‌دهد و فراوانی می‌‌بخشد

آگاکو: او که زنده می‌‌گرداند

توکوTuku: افسونی که شیاطین را دور می‌‌کند

شازوShazu: او که دادگستر است

زی‌‌سی

سُهریم Suhrim: دشمنان را از ریشه می‌‌زند

سُهگُریم Suhgurim: همه دشمنان را نابود می‌‌کند

زهریم Zahrim: تعقیب‌‌کننده اهریمن

زهگوریم Zahgurim

انبی‌‌لولو Enbilulu: خدای چراگاه‌‌ها و چشمه‌‌ها

اپادون Epadun: سازنده چراگاه‌‌ها

انبی‌‌لولو-گوگال Enbilulu-gugal : خدای فراوانی و آب چراگاه‌‌ها

هفگال Hfgal: آورنده گیاهان و باران

سیرسیر Sirsir:او که از تیامت کوه ساخت

مَلَه

گیلGil: آورنده دانه‌‌ها و نگهدارنده دانه‌‌ها

گیلما Gilma: آفریننده آسایش

آریلما Arilma : او که برتری یافته

زولوم Zulum :بخشنده پیشکش‌‌ها

مومّو: آفریننده زمین و آسمان

زولومار Zulummar: نیرومندترین خدایان

گیشنوموناب Gishnumunab: آفریننده مردمان

لوگالاب‌‌دوبور Lugalabdubur: او که تیامت را شکست داد

پاگال‌‌گوِنا Pagalguenna: والاترین خدایان

لوگال‌‌دورماه Lugaldurmah: شاه

آرانونا Aranunna: رایزن ائا

دومودوکو Dumuduku

لوگال‌‌کودوگا Lugalkuduga

لوگالانا Lugallanna: نیروی آنو

لوگالوکو Lugaluccu: خردمند

ایرکینگو Irkingu: راهنمایی که بر کینگو پیروز شد

کینما Kinma: راهبر خدایان

اسیزکور Esizkur: خدای پیشه‌‌ها

گیبیل Gibil: آفریننده جنگ‌‌افزارهای هنرمندانه

آدو Addu

آشارو Asharu: سرنوشت خدایان را راهبری می‌‌کند

نیبیرو Nibiru: ستاره آسمان‌‌ها و اقیانوس‌‌ها

تصاویر

enumaelish

EnumaElishSteintafel

enum

enumaelish2تصویر ١: الواح گلی انوما الیش یافته شده در مکانهای مختلف

bel-and-the-dragonتصویر ۲: پیروزی مردوک بر تیامت

Copia_de_Enkiتصویر 3: انکی(ائا)

Marduk_and_petتصویر۴: مردوک

Tiamat3تصویر٥: نقشی که گفته می‌‌شود اژدهای مردوک است

Tiamatتصویر٦: پیروزی مردوک بر تیامت اژدها

abzu2تصویر ٧: ائا در جایگاه آب‌‌گونه‌‌ی خود “آپسو”

anu1تصویر ۸: آنو، خدای آسمان‌‌ها

babylonian-moon-god-sinتصویر ۹: خدای ماه بابلی “سین”

asurتصویر ١٠: آشور، ایزد بزرگ آشوریان

baal2تصویر ١١: خدای بعل

shamash-tabletتصویر ١۲: شمش، خدای خورشید

Nergal2تصویر ١۳: نرگل

zigguratتصویر ١۴: یک مُهر که زیگورات را نشان می‌‌دهد

800px-Ancient_ziggurat_at_Ali_Air_Base_Iraq_2005تصویر ١٥: زیگورات شهر اور، عراق امروزی،متعلق به سده‌‌ی ۲۲ پیش از میلاد

132404404QVPxKS_fsتصویر١٦: یک بازسازی از دروازه‌‌ی ایشتار شهر بابل

inannalionتصویر ١٧: ایزد بانو اینانا به همراه شیر

ninhursagfriezeتصویر ١۸: پرنده با سر شیر، یافته شده در نین‌‌هورسگ

sargonتصویر ١۹: سردیس سارگون اکدی

Mesopotamia_male_worshiper_2750-2600_Bتصویر۲٠: یک نیایش‌‌گر

 

 

  1. Asari
  2. Asaru-alim
  3. Asaru-alim-nuna
  4. Tutu
  5. Zi-ukkina
  6. Ziku
  7. Agaku
  8. Tuku
  9. Shag-zu
  10. Zi-si
  11. Suhrim
  12. Suhgurim
  13. Zahrim
  14. Zahgurim
  15. Enbilulu
  16. Epadun
  17. Enbilulugugal
  18. Hegal
  19. Sirsir
  20. Malah
  21. Gil
  22. Gilma
  23. Agilma
  24. Zulum
  25. Zulummar
  26. Gishnumunab
  27. Lugalabdubur
  28. Pagalguenna
  29. Lugaldurmah
  30. Aranunna
  31. Dumuduku
  32. Lugalkuduga
  33. Lugallanna
  34. Lugalucca
  35. Irkingu
  36. Kinma
  37. Esizkur
  38. Gibil
  39. Addu
  40. Asharu
  41. Tishu

 

 

ادامه مطلب: بخش دوم: زندِ انوما الیش (دکتر شروین وکیلی) – فصل اول: درباره‌‌ی متون – گفتار اول: بافت ادبی انوما الیش

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب