پنجشنبه , آذر 22 1403

گفتار هفتم: خط کاریایی

گفتار هفتم: خط کاریایی

قلمرو: غرب آناتولی، استان هخامنشی کاریه

زبان: کاریایی

دوره‌‌ی رواج: ۲۷۸۰-۳۱۸۰ تاریخی(۷۰۰ – ۲۰۰ پ.م)

دولت‌‌ پشتیبان: هخامنشی

کاریایی‌‌ها مردمی بودند خویشاوند با لوکیایی‌‌ها که در غرب آناتولی می‌‌زیستند. سرزمین‌‌شان از جنوب به لوکیه، از غرب به ایونیه، از شرق به فریگیه و از شمال به لودیه متصل می‌‌شد. زبان کاریایی با لوکیایی خویشاوندی داشت و به احتمال زیاد هردوی اینها از تحول زبان لوویای ایجاد شده بودند که خود خویشاوند زبان هیتی بود. بنابراین در اینجا با خوشه‌‌ای از زبان‌‌های بسیار کهن آریایی سر و کار داریم که اغلب با برچسب «هندواروپایی آناتولی» شناخته می‌‌شوند. هرچند این نام‌‌گذاری نادرست است. این زبان‌‌ها در اواخر هزاره‌‌ی دوم تاریخی (هزاره‌‌ی دوم پ.م) بر صحنه‌‌ی اسناد پدیدار می‌‌شوند و در این هنگام دست کم هزار سال از تفکیک زبان‌‌های اروپایی و آریایی می‌‌گذشته است. بنابراین اینها را باید شاخه‌‌ی محلی و کهن از زبان‌‌های آریایی دانست که در آناتولی استقرار داشته‌‌اند.

اسنادی که خط و زبان کاریایی را در خود ثبت کرده عبارتند از حدود چهل کتیبه در کاریا که پنج‌‌تایشان دوزبانه‌‌ی کاریایی-یونانی است. علاوه بر اینها نشانه‌‌های چشمگیری از این زبان در مصر و بالکان یافت شده که نشان می‌‌دهد این مردم در دوران هخامنشی بسیار متحرک بوده و به ویژه در مصر حضور پررنگی داشته‌‌اند. شصت نویسه‌‌ی تدفینی از ممفیس و دو کتیبه در سائیس یافت شده و در آبیدوس و تب و ابوسیمبل حدود ۱۳۰ دیوارنویس به این خط پیدا شده است. یعنی کاریایی‌‌ها هم مثل یهودیان از اقوامی بوده‌‌اند که در دوران هخامنشی از ایران غربی به مصر کوچیدند و در آن منطقه پایگاهی پیدا کردند.

حضور این جمعیت در مصر سابقه‌‌ای قدیمی‌‌تر از عصر پارسی داشته است. هرودوت گزارش کرده که حدود یک قرن پیش از فراز آمدن هخامنشیان سربازان کاریایی به عنوان نیروی مزدور در مصر خدمت می‌‌کرده‌‌اند[1] و این آثار احتمالا یادگار حضور ایشان است. این خط قدری زودتر از لوکیایی و همزمان با یونانی در بایگانی اسناد تاریخی نمایان می‌‌شود و نمونه‌‌هایی از آن از قرن ۲۷ تاریخی (ق ۷ پ.م) در مصر یافت شده است. هرچند اینها مانند آثار یونانی همزمان‌‌شان به چند کلمه و نام محدود هستند و اغلب به گورنوشت‌‌ها منحصر می‌‌شوند.

خط کاریایی سی نشانه داشته که واکبرها را هم نمایش می‌‌داده است. این نشانه‌‌ها مثل لوکیایی و یونانی سرمشقی فنیقی داشته است. این نویسه در آناتولی از چپ به راست نوشته می‌‌شده، اما جالب آن که نسخه‌‌هایی در مصر و شهر قزل‌‌حصار (آیدین کنونی در ترکیه) یافت شده که در آن از راست به چپ نوشته ‌‌شده است. نشانه‌‌هایی از آن که با یونانی شباهت دارد همان‌‌هایی است که در فنیقی نیز هست، و اغلب نشانه‌‌ها و به ویژه واکبرها به کلی متفاوت با یونانی است. بنابراین فرض مشهور خاورشناسان که علایم آن را از نویسه‌‌ی یونانی مشتق دانسته‌‌اند،[2] نادرست است. خط کاریایی و یونانی و احتمالا لوکیایی و چندین خط دیگر همزمان با فروپاشی دولت آشور و به قدرت رسیدن مادها در آناتولی شکل گرفته‌‌اند و نویسه‌‌هایی مستقل هستند که با تقلید از فنیقی پدید آمده‌‌اند. همه‌‌ی این زبان‌‌ها در دوران هخامنشی به معنای واقعی کلمه نویسا می‌‌شوند و در این دوران است که نخستین متن‌‌های طولانی با این نویسه‌‌ها پدید می‌‌آید.

نکته‌‌ی جالب درباره‌‌ی خط کاریایی پیوند متفاوت میان نشانه‌‌ها و واج‌‌هاست، که در بسیاری از موارد از سرمشق فنیقی چشم‌‌پوشی می‌‌کند. در برخی نشانه‌‌ها -مثل M / س، A/ آ، O /او- از همان اصل فنیقی پیروی می‌‌کنند. اما در اغلب موارد نشانه‌‌ها صدایی می‌‌دهند که با علامت همتایشان در خط لوکیایی و یونانی متفاوت است.

الفبای کاریایی

خط کاریایی چندین نسخه‌‌ی محلی متفاوت داشته و چنین می‌‌نماید که خاستگاه آن وامگیری‌‌هایی درونزاد و واگرا از خط فنیقی بوده باشد. متون کوتاهی کهن پیشاهخامنشی که در ممفیس یا سقره در مصر کشف شده‌‌اند یک الگو دارند و در متون طولانی و رسمی دوران هخامنشی که شهر دالیان (به یونانی: کاونوس ) ‌‌در آناتولی یکی از کانون‌‌های مهمش بوده، الفبایی استانده شده را داریم که قدری متفاوت است.

گذشته از تفاوت‌‌های محلی، روند شکسته‌‌نویسی فشرده و گسترده‌‌ای هم در این نویسه بروز کرده و مشتق‌‌های نوشتاری‌‌اش را پیچیده‌‌تر ساخته است. شباهت برخی از این روایت‌‌ها با حروف یونانی باعث شده شکل‌‌هایی از کاریایی شکسته را از یونانی مشتق بدانند،[3] که گفتیم نامحتمل است. یعنی خطی که در مرکز آناتولی و گرانیگاه تماس با فنیقی‌‌ها قرار داشته، دلیل نداشته از خط قومی به نسبت حاشیه‌‌نشین که همزمان داشته نویسا می‌‌شده، تقلید کند. همه‌‌ی این نویسه‌‌ها مشتق‌‌هایی محلی از خط فنیقی در اقوام مستقر در آناتولی هستند و به همان سادگی که می‌‌توان کاریایی را مشتق از یونانی دانست، یونانی را هم می‌‌توان مشتق از کاریایی فرض کرد.

الفبای کاریایی به کار گرفته شده در اسناد سقره در مصر

 نام کنده شده بر آوندی به خط کاریایی

نمونه‌‌ای سنگی از آرامگاهی با در دروغین با کتیبه‌‌ی کاریایی، سقره

کتیبه‌‌ی دوزبانه‌‌ی کاریایی-یونانی، دالیان، اواخر دوران هخامنشی، حدود سال ۳۰۴۰ تاریخی (۳۴۰ پ.م)

 

تنوع حروف در الفبای کاریایی

خط کاریایی مانند باقی نویسه‌‌های آناتولی پس از فروپاشی دولت هخامنشی چندان نپایید. استیلای مقدونی‌‌ها و بعدتر رومی‌‌ها بر این منطقه کل خط‌‌های بومی را ریشه‌‌کن کرد و یونانی را جایگزین همه‌‌شان ساخت. به شکلی که تا حدود سال ۳۲۰۰ (۲۰۰ پ.م) نویسه‌‌ی کاریایی منقرض شده بود.

کتیبه‌‌ی دوزبانه‌‌ی کاریایی-یونانی، شهر باستانی والاریما (Hyllarima)، غرب آناتولی، نوشته شده در چندین نوبت از قرن ۲۹ تا ۳۲ تاریخی (ق ۵-۲ پ.م)

کتیبه‌‌ی کاریایی شهر مولاسا (Mylasa)، جنوب غربی آناتولی، احتمالا قرن ۲۹ (ق ۵ پ.م)

کتیبه‌‌ی کاریایی شهر دالیان (kaunos)، جنوب غربی آناتولی، احتمالا قرن ۲۹ (ق ۵ پ.م)

تنوع در واج‌‌نگاری نشانه‌‌ها در متون کاریایی یافته شده در دالیان (کاونوس)، مولاسا، والاریما (هالاریما)، و سقره

 

 

  1. Herodotus, II, 152-169.
  2. Adiego, 2007: 205-2033.
  3. Boyes and Steele, 2020: 115.

 

 

ادامه مطلب: گفتار هشتم: خط لودیایی

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب