گفتار هفدهم: خط اوستایی
قلمرو: ایران زمین
زبان: اوستایی، پهلوی پازند
دورهی رواج: ۳۷۵۰-۴۴۰۰ تاریخی(۳۷۰- ۱۰۰۰م.)
دولت پشتیبان: ساسانی
خط اوستایی یا دین دبیره مشتقی از خط پهلوی است که به احتمال زیاد در زمان جمع و تدوین اوستا در دوران شاپور دوم ساسانی (سلطنت: ۳۶۸۹ تا ۳۷۵۹ /۳۰۹-۳۷۹م.) ابداع شده است. این نخستین نویسهی جهان است که تمام واکبرها را با دقت تمام ثبت میکرده است. این خط ۳۷ نشانه برای همخوانها و ۱۶ نشانه برای واکبرها دارد و در آن حروف جدا از هم نوشته میشوند، هرچند گاهی در برخی رسمالخطها اتصالهایی هم میانشان رخ میدهد. فاصلهی هر دو کلمه با یک نقطه و پایان جمله با سه نقطهی مثلثگون نمایش داده میشوند.
خط اوستایی بسیار دقیق و صریح و روشن است و اصراری بوده که همهی واجها در آن با دقت بازتابانده شوند. به همین خاطر مثلا واکبری مثل «اِ» بسته به این که کشیده یا کوتاه باشد یا تکیهاش به چه شکل باشد ممکن بوده به صورت نوشته شود.حتا همخوانی مثل «ل» که در پهلوی وجود نداشته هم در آن به صورت مشتقی از «ر» تعریف شده است. این خط ساختاری بسیار منطقی دارد و مثلا افزوده شدن خطی کشیده و خمیده در زیر واکبرها نشان میداده که باید کشیدهتر خوانده شوند، یا همخوانهای خویشاوند با نمادهای نزدیک به هم نمایش داده میشدهاند. این نویسه برای همخوانهای مرکب -مثل «خْوْ» یا «آنْگْ»- هم حرفی مجزا داشته است.
خط اوستایی در اصل برای نوشتن زبان اوستایی تدوین شده که برای زرتشتیان مقدس بوده و در حدود میانهی دوران هخامنشی منسوخ شده و بعد از آن به زبانی آیینی بدل شده است. به خاطر همین نویسه است که با دقتی به نسبت چشمگیر میتوان دو هزار و سیصد سال پس از خاموش شدن این زبان دریافت صدای اوستایی کهن به چه شکلی بوده و کلمات در آن چگونه تلفظ میشدهاند. نام رسمی این نویسه به همین خاطر «دین دبیره» بوده است.
به همان ترتیب که بسیاری از متون زرتشتی و زندها به پهلوی نوشته میشده، متونی در تفسیر اوستا هم داریم که به زبان پهلوی هستند و با خط اوستایی نوشته شدهاند. این متون را «پازند» مینامند و گاهی خط به کار گرفته شده در آن را خط پازند خواندهاند که دقیق نیست و منظور همان خط اوستایی است.
جملاتی از اوستا به خط دین دبیره
همخوانها و واکبرها در دین دبیره
عنوان پازند در نسخهای چاپی از اوستا که نوشته «فرگرد اول»، آخرین حرف از راست «ل» است
حروف اوستایی و شیوهی ترکیبشان با هم
ادامه مطلب: گفتار هجدهم: خط گوپتا
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب