پنجشنبه , آذر 22 1403

گفتار هجدهم: خط گوپتا

گفتار هجدهم: خط گوپتا

قلمرو: حاشیه‌‌ی شمال هند

زبان: سانسکریت، پالی

دوره‌‌ی رواج: ۳۷۵۰ – ۳۹۵۰ تاریخی(حدود ۳۵۰ – ۵۵۰ م.)

دولت‌‌ پشتیبان: پادشاهی گوپتا

در میانه‌‌ی دوران ساسانی و همزمان با ورود هپتالی‌‌ها به ایران شرقی و ضعیف شدن تسلط شاهنشاهان ساسانی بر این مناطق، بخش‌‌های جنوب شرقی این قلمرو وضعیتی خودمختاری پیدا کردند و در دوردست‌‌ترین ناحیه که با قلمرو باستانی مگده همتا بود، دولتی محلی پدید آمد که به خاطر لقب شاهانش «گوپتا» نامیده می‌‌شد. دولت گوپتا از ابتدای دوران ساسانی (اواخر قرن ۳۷/ ق ۳م.) به صورت امیرنشینی‌‌ کوچک وجود داشته و در این زمان احتمالا از دولت‌‌های اقماری قلمرو ساسانی به حساب می‌‌آمده است. در میانه‌‌ی قرن ۳۸ (ق ۴ م.) و همزمان با ورود نخستین موج‌‌ اقوام کوچگرد هون، در این ناحیه شاهانی مقتدر پدید آمدند که سرسلسله‌‌شان سامودرَه‌‌گوپتا بود. دولت گوپتا در این مقطع به یک واحد سیاسی مستقل و نیرومند تبدیل شد که به سمت جنوب پیشروی کرد و نیمه‌‌ی شمالی هندوستان را زیر سلطه‌‌ی خود گرفت.

پادشاهی گوپتا البته عمری کوتاه داشت و تا دویست سال بعد زیر فشار قبایل هون و جمعیت‌‌هایی که از ترکستان به بلخ و ایران شرقی کوچیده بودند، فروپاشید و از میان رفت. با این حال در همین مدت برای نخستین بار هویت هندی مستقل از هویت ایرانی پدید آمد و پیدایش خطی نو نمودی از آن بود. نمود دیگر آن گردآوری و تدوین متون هویت‌‌بخش هندی مانند مهابهاراتا و رامایانا و نگارش متون مهمی مثل پوراناها بود. قدمت کهن‌‌ترین لایه‌‌های این متون به حدود هزار سال پیش بازمی‌‌گردد، با این حال افزوده‌‌های جدیدتر در آن فراوان است و متنی که ما امروز در دست داریم، در دوران گوپتا و به ویژه در عصر سامودره‌‌گوپتا و چاندره‌‌گوپتای دوم ثبت و تدوین شده است.

بنابراین جدایی هویت هندی از ایرانی بر خلاف تصور رایج به هزاران سال پیش باز نمی‌‌گردد، و تازه در میانه‌‌ی دوران ساسانی تحقق یافته است. این نکته هم ناگفته نماند که بند ناف دودمان گوپتا با ایران شرقی همچنان برقرار بوده و مهمترین جنگ‌‌های مقتدرترین شاه این سلسله -چاندره‌‌گوپتای دوم، سال‌‌های ۳۷۶۰ تا ۳۷۹۴ (۳۸۰-۴۱۴م.)- با قبایل ایرانی کمبوجه و سکاها بوده است. این شاه در اساطیر هندی به خاطر پیش تاختن تا نزدیکی آمودریا و بیرون راندن و ریشه‌‌کنی جمعیتی بزرگ از سکاها از قلمروش شهرت دارد. اولی افسانه می‌‌نماید، اما دومی احتمالا راست باشد و تلاش این شاهان برای مرزبندی با ایران را نشان می‌‌دهد.

نوشته‌‌ای بر برگ به خط گوپتا، شهر میران، ترکستان، اواخر دوران ساسانی

در پادشاهی گوپتا خط رایج در ابتدای کار براهمی بود، اما به تدریج نسخه‌‌ای محلی از آن پدید آمد و تقریبا از همان قرن ۳۸ (ق ۴ م.) که زبان سانسکریت در این قلمرو رسمیت یافت و متون حماسی مهم به این زبان تدوین شد، این خط هم برای نوشتن آن به کار گرفته شد. خط گوپتا مثل خط خواهرش یعنی کادامبا مشتقی سرراست از براهمی بود و به همین خاطر در برخی از منابع آن را براهمی متأخر نامیده‌‌اند. با این حال تفاوت‌‌هایی ریختی هم در کار بود و به همین دلیل می‌‌توان آن را نویسه‌‌ای تازه دانست. اهمیت این خط در آنجاست که خطهای بعدی «هندی» و به ویژه ناگری از آن مشتق شده‌‌ است. این نویسه کاملا با سیاست دولت گوپتا پیوند داشت و بعد از فروپاشی این دولت در قرن ۴۰ (ق ۶م.) به سرعت منسوخ شد. هرچند خطهای فرزندش تداوم یافتند و شاخه‌‌زایی چشمگیری کردند.

خط گوپتا از نظر ساختار با خط براهمی و ناگری که پیش و پس از آن قرار می‌‌گیرند، کاملا همسان بود و هیچ قاعده یا چارچوب جدیدی نداشت. تنها شکل حروف بود که تفاوت می‌‌کرد و دلیل آن قاعدتا سیاسی بود و به ضرورت دولت گوپتا برای مرزبندی با سایر قلمروهای نویسای اطرافش مربوط می‌‌شد. چندین نسخه‌‌ی محلی از این خط هم وجود داشته که متخصصان سه تا پنج قالب متمایزش را برشمرده‌‌اند و این نوپا بودن این خط و پیوندش با امیران محلی مطیع دربار گوپتا را نشان می‌‌دهد.

مدحیه‌‌ی سامودره‌‌گوپتا بر ستون آشوکا، الله‌‌آباد، قرن ۳۸ (ق ۴ م.)

متون بازمانده به خط گوپتا بسیار اندک و کم حجم است و اغلب بر فلز یا سنگ حک شده است. مشهورترین نمونه‌‌ی این نویسه یک مدحیه‌‌ی سیاسی (پْراشَسْتی) است که شاعری درباری به اسم هاریشِنا آن را سروده و سامودره‌‌گوپتا آن را با خط گوپتا پایین متن‌‌های پیشین آشوکا بر ستون مشهورش در الله‌‌آباد نوشته است. این متن دورادور ستون را می‌‌پوشاند و علاوه بر ستودن سامودره‌‌گوپتا، نبردهای این شاه و پیروزی‌‌هایش بر دشمنانش را هم شرح می‌‌دهد.

خط گوپتا نوعی عقب‌‌نشینی به سمت خط هجایی را نشان می‌‌دهد و این وضعیتی است که بعد از عصر ساسانی در سایر خطهای هندی نیز دیده می‌‌شود و آنها را از خطهای ایرانی متمایز می‌‌سازد. خطهای دارای علایم هجایی چنان که گفتیم به مرحله‌‌ای ابتدایی‌‌تر از تحول الفبا مربوط می‌‌شوند و زبان گفتاری را تنها در حد هجا رمزگذاری می‌‌کنند و این کار را تا حد واج‌‌ها پیش نمی‌‌برند. هجاها البته به گوش آشناتر هستند و سطح انتزاعشان پایین‌‌تر است.

خط گوپتا ۳۷ علامت دارد که پنج‌‌تایش واکبرها را نشان می‌‌دهد و ۳۲تایش همخوان‌‌ها را به همراه واکبر «آ» شامل می‌‌شوند و از این رو هنجانگار هستند. نشانه‌‌هایی هم هستند که به حروف همخوان متصل می‌‌شوند و صدایشان را مشخص می‌‌کنند.

سکه‌‌ی چاندراگوپتای دوم با اسم او در گوشه‌‌ی راست به خط گوپتا، حدود سال ۳۸۰۰ (۴۰۰م.)

سکه‌‌ی مهرزاد (میهیرَه‌‌کولَه) شاه هون‌‌های آلخون (ایر-هون: هون‌‌های ایرانی در زبان بلخی)، روی سکه کنار سر شاه با خط گوپتا نوشته شده «پیروزمند باد میهیره‌‌کوله» ([جَ]یاتو میهیره‌‌کولا: )

الفبای گوپتا

کتیبه‌‌ی ستون الله‌‌آباد: افزوده‌‌های نشانگر واکبر (پایینی) اتصال نشانگرها به حروف همخوان (بالایی)

الفبای گوپتا

کتیبه‌‌ی آنانتاوَرمَن در غار گُوپیکا به خط گوپتا و زبان سانسکریت، حدود سال ۳۹۰۰ (۵۰۰ م.)

 

 

ادامه مطلب: گفتار نوزدهم: خط نبطی

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب