گفتار سی و یکم: خط کوفی
قلمرو: ایران زمین
زبان: عربی
دورهی رواج: ۴۱۰۰-۵۴۰۰ تاریخی(۷۰۰- ۲۰۰۰ م.)
دولتهای پشتیبان: اموی و عباسی
همزمان با ظهور اسلام و فروپاشی دولت ساسانی، نویسهای برای نوشتن زبان عربی به کار گرفته شد که در اصل آمیختهای از پهلوی و اوستایی و سریانی بود. ابن ندیم میگوید این خط آمیخته را مردم شهر انبار در نزدیکی تیسفون ابداع کردند و نام و نشان ایشان را نیز ذکر کرده است. به گزارش «الفهرست» نخستین کسی که قرآن را نوشت، خطاطی بود به اسم خالد بن ابوهیتاج. بعد از او بشر بن عبدالملک که از مسیحیان انبار بود این خط را به مکه انتقال داد و معاویه بن سفیان و ابواقیس عبدمناف و سفیان بن امیه و عمر بن خطاب آن را از وی آموختند. به این ترتیب در زمان امویان چهار نوع نویسهی آمیخته از این نوع در مکه و مدینه و بصره و کوفه پدید آمد.
چنان که ابن ندیم هم اشاره کرده، چنین مینماید که این خط نو در میانرودان ابداع شده و بعدتر در مکه و مدینه رواج یافته باشد. قلقشندی هم در «صبح الاعشی» گزارشی مشابه به دست داده و میگوید نخستین کسانی که زبان عربی را نوشتن سه تن از اهالی حیره بودند به نامهای مرار بن مرّه، اسلم بن سدره و عامر بن جدره و هرسهی ایشان از مردم شهر انبار بودند. او همچنین اشاره کرده که ترتیب الفبا در این هنگام دو نوع مفرد و مزدوج داشت. نوع مفرد همان ترتیبی است که بر اساس ریخت حروف منظم شده (ا ب پ ت ث ج چ ح خ…) و منطقیتر و جدیدتر است و امروز هم در پارسی رواج دارد. نوع مزدوج همان ابجد است که دیرینه است و دربارهاش شرحی دادیم.
نخستین شکل از این نویسه که فراگیر شد، کوفی نام داشت و در شکل آغازین آن حروف جدا جدا کنار هم میآمدند. در آن مقطع زمانی نوآوری مهم عصر ساسانی در حوزهی خط (یعنی به هم پیوستن حروف و نوشتن کلمات به صورت واحدهایی مجزا) در همهی نویسههای ایرانی رایج بود و تنها اوستایی بود که به خاطر وسواس در ثبت آواهای جزئی چنین وضعیتی نداشت. کوفی نیز که برای ثبت آواهای قرآن تخصص یافته بود انگار چنین وسواسی را به ارث برده بود و بنابراین ظهور کهنترین شکل از خط پارسی-عربی یعنی کوفی را باید در راستای سنت پازند دانست، که در آن متون پهلوی را به خط اوستایی مینوشتند. حروف کوفی البته شباهتی چشمگیر به حروف سریانی و عربی هم داشت، ولی اینها همه خاستگاهی مشترک داشتند و مشابهشان در اوستایی نیز وجود داشت.
مرکز شکلگیری این خط شهر کوفه بود که به همراه بصره یکی از دو پایگاه مهم نظامی اعراب مسلمان در میانرودان بود و نقطهی همجوشی مهمی بود که نیروهای هوادار سیاست ایرانشهری در آن با کیش نوظهور اسلام پیون برقرار میکردند. در مقابل این شهر بصره قرار داشت که به همین ترتیب ایستگاهی برای لشکریان اسلام و قرارگاهی برای گسیلشان به ایران شرقی بود، اما در بافت خلافت اموی جای میگرفت و هوادار سیاستی ایرانستیز بود.
خط کوفی که در مرکز فرهنگی مخالف امویان پدید آمده بود، دلالتی سیاسی هم داشت و این را از آنجا در مییابیم که در سال ۴۰۶۳ تاریخی (۶۵ق) عبدالملک بن مروان خلیفهی اموی نامهای به حجاج بن یوسف ثقفی نوشت و از او خواست تا در برابر خط کوفی نویسهی دیگری ابداع کند و قرآنی که تازه داشت گردآوری میشد را با آن بنویسد. بیرونی در آثارالباقیه این نامه را نقل کرده و اشاره کرده که به فرمان عبدالملک همهی کسانی که خطهای باستانی مثل اوستایی و پهلوی را میدانستند و به آن مینوشتند کشتار زدند و این را حتا از کتابسوزی عمر هم ویرانگرتر و خشونتآمیزتر دانستهاند.[1]
این کشتار و ریشهکنی خط تنها در عراق به نتیجه رسید و در خراسان اعراب وفادار به امویان نتوانستند چنین کشتاری کنند و خطهای باستانی از جمله اوستایی و پهلوی و سغدی به جای خود پایدار باقی ماند. در این میان خط کوفی همچنان در عراق تداوم یافت و زبان عربی را نویسا ساخت و نخستین نمونههای قرآن به آن نوشته شدهاند. تحول این خط حدود دو قرن به درازا کشید و در این مدت نقطهگذاری هم در آن راه یافت.
چند برگ از قرآن که با خط کوفی اولی (دو بالایی) و با علایم سجاوندی (پایینی) نوشته شده است
پس از انقراض امویان و شکلگیری دولت عباسی خط کوفی بار دیگر به میدان بازگشت و به صورت خط رسمی مسلمانان تثبیت شد و تا سیصد سال بعد این موقعیت را حفظ کرد. در قرن ۴۳ تاریخی (ق ۲.ق) کاتبانی مثل نصر بن عاصم بصری و یحیی بن معمر اهوازی و ابوالاسود دؤلی که اغلبشان تباری غیرعرب داشتند، نقطهگذاری را به خط کوفی افزودند. ابوالاسود دؤلی (درگذشتهی ۴۰۶۷/ ۶۹ق) برای درست ادا کردن کلمات نقطهای سبز یا سرخ در پایین یا بالای حروف میگذاشت و به این ترتیب زیر و زبر (کسره و فتحه) را در نگارش نشان میداد. او همچنین با نهادن نقطه در جلوی حروف (پیش/ ضمه) را نشان میداد و با نهادن دو نقطه تنوین ثبت میکرد. یحیی بن یعمر بصری عدوانی (درگذشتهی ۴۱۲۵/ ۱۲۹ق در خراسان) ترتیب حروف را از ابجد به سلسلهای آوانگارانه (الف ب پ ت ث…) تغییر داد و از همان نقاط برای تفکیک حروف مشابه (مثل ج و چ و خ) استفاده کرد. در نهایت خلیل بن احمد فراهیدی (درگشتهی ۴۱۶۵/ ۱۷۰ق) نشانههای فتحه و کسره و ضمه و تشدید و تنوین و مد را به حروف الفبا افزود.
سورهی اخلاص با خط کوفی بنایی در کتیبهای از اصفهان
پرچم عراق و ایران با عبارت الله اکبر به خط کوفی
دو سرمشق الفبای کوفی و شباهتش به اوستایی (زیر) و سریانی (بالا)
کتیبهی کوفی مسجد ابن طولون، قاهره، سال ۴۲۵۸/ ۲۶۵ق
الفبای کوفی
مقایسهی حروف پارسی-عربی با اوستایی و پهلوی و سریانی
شکلهای اصلی خط کوفی
مفردات خط کوفی اولیه
با رواج خط نسخ و موج پیدایش نویسهی پارسی-عربی خط کوفی نیز به تدریج کاربرد خود را از دست داد و به نویسهای تزئینی تبدیل شد. حروف وقتی بر پارچه یا کاغذ نوشته میشدند با نقوش گیاهی یا جانوری درمیآمیختند و وقتی بر بناها و آوندها نقش میشدند حالتی زاویهدار پیدا میکردند. این خط در قرن ۴۵ (ق ۵ق) و دوران سلجوقی به تدریج منسوخ شد. هرچند نگارش آن بر بناها و آوندها تا به امروز نیز در مقام آرایه تداوم یافته است. چنان که عبارت «الله اکبر» بر میانهی پرچم عراق در دوران صدام حسین و بر حاشیهی رنگهای پرچم ایران با خط پهلوی نوشته شده است.
سورهی فتح به خط کوفی، قرن ۴۲ تاریخی (ق ۸-۹م.)
برگی از قرآن به خط کوفی، قرن ۴۴ (ق ۴ق)
سورهی فاطر بر قرآن آبی،متن کوفی بر پوست،قرن ۴۴ (ق ۴ق)
در دوران طولانی عمر این خط شکلهایی بسیار متفاوت از آن تحول یافته که اغلبشان جنبهی تزئینی دارند و در معماری به کار گرفته میشوند. این خطها را به دو ردهی کلی تحریری و معقّلی تقسیم میکنند که اولی برای نوشتن متن بر کاغذ کاربرد داشته و دومی برای ثبت کتیبه بر بناها به کار گرفته میشده است. این خطهای متنوع را بر اساس جغرافیا هم به دو شاخهی شرقی (قلمرو ایران زمین) و غربی (قلمرو مصر و مغرب) تقسیم میکنند. شیوهی نگارش خط کوفی در ایران مرکزی و شرقی که آرایههای بیشتری داشته را «پیرآموز» مینامیدهاند که در شکل معرب شدهی «فیراموز» یا «قیراموز» نیز ثبت شده است.
برگی از قرآن، قرن ۴۵ (ق ۵ق)
برگی از تفسیر قرآن پاک، حدود سال ۴۴۴۰ (۴۵۰ق)
- بیرونی، ۱۳۹۰: ۳۵-۳۶ و ۴۸. ↑
ادامه مطلب: گفتار سی و سوم: خط پارسی-عربی
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب