بخش ششم: خطهای قلمرو تمدن اروپا
گفتار نخست: خط اتروسک
قلمرو: شمال ایتالیا
زبان: پیشا ایتالیک
دورهی رواج: ۲۹۰۰-۳۳۰۰ تاریخی (۵۰۰- ۱۰۰ پ.م)
دولتهای پشتیبان: دولتشهرهای محلی
بیشینهی گسترش زبان و فرهنگ اتروسکی در ایتالیا
از زبان اتروسکی سیزده هزار متن به جا مانده که در فاصلهی سالهای ۲۶۸۰ تا ۳۴۳۰ (۷۰۰ پ.م تا ۵۰ م.) نوشته شدهاند و تنها تعداد انگشتشماری از آنها طولانی هستند.[1] این متنهای طولانی اغلب دوزبانهاند و به همراه نسخهای فنیقی، یونانی یا لاتین ثبت شدهاند. هرچند نمونههای بازمانده از این خط و زبان اندکاند، اما در جهان باستان و به ویژه در میان رومیان اتروسکها به عنوان مردمی نویسا شهرت داشتهاند و لیوی و سیسرو اشاره کردهاند که کاهنانشان دعاهایشان را در کتابهایی موسوم به Etrusca Disciplina مینوشتهاند و سروشهای خدایانشان برای غیبگویی «کتاب جگربینی» (Libri Haruspicini) و «کتاب آذرخشخوانی» (Libri Fulgurales) در اختیار داشتهاند. همچنین از متنی به اسم «کتاب آیینها» (Libri Rituales) نام برده شده که رسوم اجتماعی را ثبت میکرده و میشود آن را با متون کنفوسیوسی در چین مقایسه کرد.
از میان همهی اینها تنها یک کتاب تا به امروز باقی مانده که به لاتین «کتاب کتانی زاگرب» (Liber Linteus Zagrabiensis ) خوانده میشود و متنی است نوشته شده بر پارچه که در دوران بطلمیوسیها در مصر دور پیکر مومیایی زنی پیچیده شده و امروز در موزهی زاگرب نگهداری میشود. این متن طولانیترین نوشتار بازمانده به خط اتروسکی و همچنین قدیمیترین کتاب نوشته شده بر کتان است و قدمتش به قرن سی و یکم تاریخی (ق ۳ پ.م) و حدود سال ۳۱۳۰ (۲۵۰ پ.م) باز میگردد.[2] این نوشتار هنوز خوانده و ترجمه نشده، هرچند از شواهد بر میآید که نوعی تقویم آیینی بوده باشد. چون در آن تاریخها و نام خدایان زیاد تکرار شده است. یکی از عبارتهای خوانده شده در آن śacnicstreś cilθś śpureśtreśc enaś است که یعنی «کاهنان کیلث و شهروندان اِناس».[3]
تبارنامهی زبان اتروسکی درست روشن نیست و برخی آن را سامی و برخی پیشاهندواروپایی و برخی زبانی منزوی دانستهاند. این زبان ساختاری انباشتی (التصاقی) داشته و پسوندهای پرشمار اسمی و فعلیاش صرف میشده است. هلموت ریکس این زبان را به همراه رائِتی که در شرق آلپ رایج بوده و لِمنی که در جزیرهی لمنوس سخنگو داشته، در یک گروه جای داده و آن را خانوادهی زبانی تیرسِنی[4] نامیده[5] و این پیشنهادی است که طی سالهای گذشته به کرسی نشسته است. این خانوادهی زبانی هندواروپایی نبوده و احتمالا به طیفی از زبانهای کهن تعلق دارند که در میانهی سراسر قلمرو غربی رواج داشتهاند و کمربندی زبانی را تشکیل میدادهاند که از رائتی در غرب تا هوری و ایلامی و گوتی در شرق ادامه مییافته است.
مومیایی بانوی مصری-مقدونی در موزهی زاگرب (بالایی) و کتاب نوشته شده بر کفن او (پایینی)، قرن ۳۱ (ق ۳پ.م)
این زبانها همه به نسبت دیرآیند بوده و در دوران ماد و هخامنشی رواج داشتهاند. اتروسکی که خط ویژهی خود را داشته، و زبان لمنی را با خط یونانی غربی (نویسهی سرخ) مینوشتهاند. قوم رائتی به گزارش پلینی با اتروسکها خویشاوندی داشته و اینان مردمی با تبار اتروسکی (Tuscorum prolem: مشتق از اتروسکیها) بودهاند که اسم رهبرشان رائِتوس[6] بوده و به دست گلها وادار به مهاجرت شده بودند.[7]
گسترهی رواج زبانهای تیرسنی در حدود سال ۲۷۳۰ (۶۵۰ پ.م)
از زبان لمنی متنی به نام ستون لمنوس در دست داریم که در اوایل دوران هخامنشی نوشته شده است. چون گزارش هرودوت را داریم که میگوید میلتیادس آتنی در سال ۲۸۷۰ (۵۱۰ پ.م) به این جزیره حمله کرد و مردمش را کشتار کرد و زبان مردم این منطقه بعد از آن به یونانی چرخش کرد.[8] این زبان کمی پیشتر در قرن بیست و هشتم (ق ۶ پ.م) نویسا شده[9] و بنابراین ورود خط به آن سامان را باید بخشی از انقلاب نویسایی هخامنشی در نظر گرفت.
خط اتروسکی در فاصلهی سالهای ۲۷۳۰-۲۷۸۰ (۶۰۰-۶۵۰ پ.م) به صورت نام و تک کلمات کوتاه بر آوندهایی موسوم به بوچِرو[10] در شمال ایتالیا پدیدار شد. این آوندها در فاصلهی قرون بیست و هفت تا بیست و نه (ق ۷-۵ پ.م) پدیدار شد و نمودی بود از شرقیگرایی در فرهنگ منطقه.[11]
قدیمیترین متن به این خط بر ظرفی به شکل خروس نوشته شده که جای توجه دارد. چون خروس در این هنگام در ایتالیا بومی نبوده و به تازگی از ایران به بالکان و شمال ایتالیا وارد شده بوده و به همین خاطر در منابع یونانی قدیم اصولا «پرندهی پارسی» نامیده میشود. به همین خاطر تاریخی که برای این آوند تخمین زدهاند[12] (حدود سال ۲۸۰۰/ ۶۰۰ پ.م) به نظرم نادرست است و این باید به حدود یک قرن بعد و پس از گسترش شاهنشاهی هخامنشی در بالکان مربوط باشد، یعنی حدود سال ۲۹۰۰ (۵۰۰ پ.م) که نشانههای خروس در هنر و ادبیات یونان و شمال ایتالیا تازه نمایان میشود.
ستون لمنوس، پیش از سال ۲۸۷۰ (۵۱۰ پ.م)
آوند خروسسان اتروسکی (بالایی) و متن روی سینهاش (پایینی)، حدود سال ۲۹۰۰ (۵۰۰ پ.م)
خط اتروسکی دو دورهی مشخص هم دارد. یکی با آغاز عصر ماد مصادف است و با ورود خط به شمال ایتالیا مشخص میشود و الفبایی که چیزی است بین یونانی قدیم و فنیقی. از قرن بیست و نهم (ق ۵ پ.م) یعنی بعد از فتح بالکان و اروپای شرقی به دست داریوش بزرگ و خشایارشا خط اتروسکی هم دستخوش چرخش میشود و علاوه بر طولانی شدن ناگهانی متنها و ورود نقطهگذاری، شکل بیرونی الفبا نیز متحول میشود و به نویسهی لاتین بعدی بدل میگردد. این خط از یونانی بیشتر به فنیقی نزدیک است.
خط اتروسکی ۲۶ حرف داشت که در عمل همان الفبای فنیقی بود.[13] تفاوت در اینجا بود که حرفهای g و b و d و o به خاطر غیاب این واجها در زبانشان حذف شده بود و به جایش حرف f را افزوده بودند.[14] متن از راست به چپ نوشته میشد و تنها در نمونههای اولیهی کهن الگوی زیگزاگی را داریم. تا حدود دوران کوروش (اواخر قرن ۲۸/ ق ۶ پ.م) کلمات بدون فاصله و پشت سر هم نوشته میشدند. اما بعد از آن با گذاشتن نقطه یا دونقطه واژهها را از هم جدا میکردند.
املای کلمات صورت گفتاریشان را بازنمایی میکرد و این نشانگر آن است که سنت نویسایی پیشینی در آن زبان وجود نداشته است. همچنین املای یک کلمه از شهری به شهری تفاوت میکرد و این احتمالا به تفاوت گویش در مناطق مختلف مربوط میشده است.[15] در زبان اتروسکی ظاهرا تاکید بر هجای اول هر کلمه بوده و ادامهاش چندان صریح بیان نمیشده است. به همین خاطر نگارش کلمات هم چنین شکلی دارد و به ویژه هجای اول را دقیق نشان میدهد. خط اتروسکی در نهایت در قلمرو شاخهی باختری از زبانهای هندواروپایی وامگیری شد و در ایتالیا خط لاتین و در سرزمینهای غربیتر و شمالیتر خط رونی را پدید آورد.
یکی از متون شاخص اتروسکی الواح پیرگی[16] است که در منطقهای به همین نام در ساحل شرقی ایتالیا کشف شده، که در دوران قدیم شهر مهم کایره در آنجا قرار داشته است. این متن دوزبانه بر سه لوح زرین نوشته شده که دوتایش به اتروسکی و یکیاش فنیقی است. متن به معبد ایزد مهم اتروسکها یعنی اونی پیشکش شده و اشاره میکند که او با عشتاروت فنیقی همتاست. یعنی در اینجا آمیختگیای بین فرهنگ فنیقی و اتروسکی میبینیم که بسیار جای توجه دارد.
الواح پیرگی، شرق ایتالیا، حدود سال ۲۹۰۰ (۵۰۰ پ.م)
الواح پیرگی، شرق ایتالیا، حدود سال ۲۹۰۰ (۵۰۰ پ.م)
زمان و جزئیات دیگر هم روشنگر هستند. لوحها در حدود سال ۲۹۰۰ (۵۰۰ پ.م) در زمان حکومت شاهی محلی به اسم تیبریوس وِلیاناس[17] نوشته شده که بر کایره حاکم بوده است.[18] این دقیقا همزمان است با دورانی که داریوش بزرگ اروپای شرقی و بالکان را فتح میکند و شبکهای از امیران و شاهان محلی که بسیاریشان خارج از دایرهی اقتدار سیاسی هخامنشیان هستند، از سیاست ایرانشهری و بافت فرهنگی ایران زمین تاثیر میپذیرند. رواج خط فنیقی و دادههای دیگر نشان میدهد که جمعیتی از بازرگانان و مهاجران فنیقی در این هنگام در شمال ایتالیا مستقر بودهاند که قاعدتا حلقهی واسط مردم اتروسک و فرهنگ ایرانی محسوب میشدهاند.
نکتهی جالب دربارهی این الواح آن است که انگار متن اتروسکیاش بر اساس سرمشق فنیقی نوشته شده است. متن فنیقی کوتاهتر و دقیقتر است و در سنت دینی آسورستان و غرب ایران زمین پیشینهای هفتصد ساله دارد. در مقابل متن اتروسکی به ایزدی و شهری اشاره میکند که برای نخستین بار بر صحنهی تاریخ پدیدار میشود و متنش با شانزده سطر و ۳۷ کلمه قدری طولانیتر و به لحاظ ادبی ناپرداختهتر است. برای این که مقایسهای میان دو متن ممکن شود، هردو را میآورم:
متن فنیقی:
لربت لعشترت. اشر قدش عزا عش پعل، وعش یتن تبریا ولنش ملک عل کیشریا
بیرخ زبخ شمش، بمتنا ببت وبن تو. کعشترت عرش بدی لملکی شنت شلش بیرخ کرر، بیر قبر الم. وشنت لماش علم ببتی شنت کم ه ککب م عل.
یعنی: «اینجاست مکان مقدسی که ساخته شده و پیشکش شده توسط تیبریوس ولیاناس، کسی که بر کایره حکومت میکند. [آن را پیشکش کرد] طی ماه قربانی برای شمس (خدای خورشید)، (و) همچون هدیهای برای معبد محرابی ستوندار اهدا کرد. چون عشتاروت با دستان خودش او را برکشید تا از کوکب (ماه) چوروار برای سه سال حکومت کند، از بعدِ تدفین خداوند».
متن اتروسکی:
یعنی: «این معبد و این بتهای هرمسی به دست مردان عشیره ساخته شده و به اونی-عشتاروت پیشکش شدهاند. تیبریوس ولیاناس محراب زیبا را اهدا کرد. تدفین خودش با (همراهی) این کاهنان و بتهایشان که حلقه زدهاند. باری سه سال در (ماه) خورْوَر با هدایایی سوختنی برای آن (ایزدبانو) که همراه بتها دفن شده بود. در زمان فرمانروایی رئیس، که با دست اوست (ایزدبانو) که (شاه) پیش آمده (اقتدار یافته) است. و با این بتهای هرمس، بادا که سالهایش به قدر ستارگان بپایند».
زبان اتروسکی نخست در جنوب ایتالیا و مناطق نزدیک به رم منسوخ شد و با پیشروی نظم سیاسی رومیان به سمت شمال ایتالیا به تدریج جای خود را به لاتین داد. این زبان تا قرن سی و دوم (ق ۲ پ.م) همچنان شکوفا و رایج بود، اما تا اواخر قرن سی و سوم (ق ۱ پ.م) تنها در مناطقی محدود کاربرد خود را حفظ کرده بود و کمی بعد منقرض شد.[19] این جایگزینی در برخی نقاط ملایم و همراه با آمیختگی دو زبان بوده است. مثلا در تارکوینیا[20] و وولچی[21] که مراکز مهم فرهنگ اتروسکی در ایتالیای مرکزی بوده این جایگزینی چند قرن طول کشیده و از قرن سی و یکم تا سی و سوم (ق ۳-۱ پ.م) نوشتارهایی به هردو زبان را بر دیوار آرامگاهها میبینیم که با یک خط نوشته شدهاند. در برخی نقاط هم این جایگزینی خشن بوده است. مثلا شهر مهم وِئی[22] در همان منطقه را رومیها در سال ۲۹۸۴ (۳۹۶ پ.م) فتح کردند و مردمش را کشتار کردند و جمعیتشان را با سخنگویان لاتینی جایگزین کردند که طبعا به چرخش زبانی ناگهانی منتهی شد.[23]
بخشی از متن «کتاب کتانی زاگرب» بر نوارهای مومیایی، قرن ۳۱ (ق ۳ پ.م)
کتیبهی Cippus Perusinus که در پای کوه سان مارکو در منطقهی پِروگیا در ایتالیا کشف شده و به حدود سال ۲۲۰۰ (۲۰۰ پ.م) مربوط میشود.
این متن که ۴۶ سطر دارد طولانیترین سند باقی مانده از خط و زبان اتروسکی است.
خط اتروسکی قدیم، قرن ۲۷ تا ۲۹ (ق ۷-۵ پ.م)
خط اتروسکی نو، قرن ۲۹ تا ۳۱ (ق ۵-۳ پ.م)
عددنویسی در نویسهی اتروسکی
خطی که امروز به اسم لاتین شهرت یافته، در اصل خط اتروسکی است که مشتقی سرراست از فنیقی محسوب میشود. این خط در زمان اقتدار اتروسکها چندین زبان بومی ایتالیا از جمله لاتین را نویسا ساخت. یکی از این زبانها اوسکی[24] بود که سخنگویانش بخشی از بافت قومی جنوب ایتالیا را تشکیل میدادند. زبان اوسکی شاخهای از زبانهای هندواروپایی بود به اسم اوسکو-اومبری[25] که خویشاوند خانوادهی ایتالی قرار میگرفت. زبان و خط لئوپونتی[26] در فاصلهی سالهای ۲۸۳۰ تا ۳۲۸۰ (۵۵۰-۱۰۰ پ.م) در منطقهی کوهستانی شمال ایتالیا رواج داشت و به خانوادهی زبانهای سلتی مربوط بود. به همین خاطر آن را شکلی آغازین از زبان گُل میدانند. از این زبان ۱۴۰ نوشتهی بسیار کوتاه به جا مانده است. نویسا شدن این زبان به میانهی دوران هخامنشی مربوط میشود. زبان پیکنی جنوبی هم در منطقهی پیکِنوم[27] در ساحل شرقی ایتالیای شمالی رواج داشته و احتمالا با زبان همسایهاش پیکنی شمالی (که هنوز رمزگشایی نشده) متفاوت بوده است. از ابتدای عصر هخامنشی (قرن ۲۸/ ق ۶ پ.م) این منطقه هم ناگهان نویسا شد و ۲۳ نبشتهی کوتاه بر سنگ و برنز از این زبان باقی مانده که نشان میدهد به خانوادهی اوسکو-اومبری تعلق داشته است.
نمونهی خط لئوپونتی از پرِستینو در شمال ایتالیا
نمونههایی از خط پیکنی جنوبی: نبشتهی سِرویگْلیانو (بالایی) لورُو پیکنِو (پایینی) و موگْلیانو (میانی)، قرن ۳۰ (ق ۴ پ.م)
نقشهی زبانی ایتالیای مرکزی در اواخر دوران هخامنشی (قرن سیام/ ق ۴ پ.م):زبانهای لاتینی (آبی) در برابر زبانهای اوسکو-اومبری (سبز) و اتروسکی (زرد)
نقشهی قومی-زبانی ایتالیا در دوران کوروش بزرگ (حدود سال ۲۸۳۰ / ۵۵۰ پ.م)
نقشهی زبانی ایتالیا در زمان زندگی کوروش بزرگ (قرن ۲۸/ ق ۶ پ.م)
الفباهای رایج در منطقهی آلپ و شمال ایتالیا در اواخر دوران هخامنشی
- Bonfante, 1990: 10-12. ↑
- Van der Meer, 2007. ↑
- Beckwith, 2008. ↑
- Tyrsenian ↑
- Rix, 1998. ↑
- Rhaetus ↑
- Pliny, Naturalis Historia, XX, III. ↑
- هرودوت، تواریخ، کتاب ششم، بندهای ۱۳۶-۱۴۰. ↑
- Wallace, 2018. ↑
- bucchero ↑
- Berkin, 2003. ↑
- DePuma, 2013. ↑
- Bonfantez and Bonfante, 2002: 55. ↑
- Bonfantez and Bonfante, 2002: chap.2. ↑
- Bonfantez and Bonfante, 2002: 56. ↑
- Pyrgi ↑
- Tiberius Velianas ↑
- Doak, 2019: 230. ↑
- Freeman, 1999: 75–84. ↑
- Tarquinia ↑
- Vulci ↑
- Veii ↑
- Freeman, 1999: 79-80. ↑
- Oscan ↑
- Osco-Umbrian ↑
- Leopontine ↑
- Picenum ↑
ادامه مطلب: گفتار دوم: خط لاتین
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب