زروان و وای: اسطورهشناسی زمان و مکان
نشست پنجم- شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۹
پوریا آزادی: ارتباط وای و جان انسان و مرگ چیست؟ فراخواندن وای در هنگام دشواری به چه دلیلی است؟ شباهت باد با جان انسان چیست و آیا به مرگ ارتباطی دارد؟
بهنوش عافیتطلب: به نظر من با هم ارتباط دارند.
شباهنگ رشیدی: در وندیداد (فرگرد ۵) صراحتا از دیو وای یاد شده و نامش با دیو مرگ یکجا آورده شده است. در رام یشت هم در توصیفش آورده شده که وایو فضایی است که از بالا به حدود عالم مینوی و از پایین به جهان تیره پیوسته است. وایو با دو مفهوم به کار میرفته که یکی ایزد نگهبان هوا بوده و دیگری دیوی است که مظهر هوای ناپاک و زیانآور است. ایزد سربازان و مردگان و نیز ایزد برکت هم بوده. در ادبیات پهلوی دارای دو نیمهی بد و خوب است که در اوستا نیمهی نیک او که دشمن دیوان است ستوده شده. بادبره هم روزی مبارک بوده و روز بیست و دوم هر ماه را به آن نام میخواندهاند.
علیرضا کسمایی مقدم: در اسطورهها جان از آب ریشه میگیرد. خون کنگو هم از اثیر، آذر و باد است. به نظرم باد ریشهای عمیقتر در اسطورهها دارد.
کاوه مشتاق: تا باد خدایی در کسی دمیده نمیشد جاندار محسوب نمیشده است.
علیرضا کسمایی مقدم: در هنگام مرگ باد (روح، سوخه، اسپیریت، گوست) از بدن خارج میشود.
پوریا آزادی: من فکر میکنم دقیقا به همین دلیل فراخواندن وای به هنگام دشواریای که شبیه یا نزدیک به مرگ است صورت میگیرد.
علیرضا کسمایی مقدم: در قرآن هم آمده است: «وجعلنا من الماء کل شی حی». همچنین مردوک با خون کنگو به آدمیان زندگی بخشید.
دوستان کسی اطلاع دارد که چگونه آسمان از هفت چرخ به نُه چرخ تغییر پیدا کرد؟ «ترا نه چرخ و هفت اختر غلام است / تو شاگرد تنی حیفی تمام است.»
کاوه مشتاق: یک تفسیر این بوده است که برخی ناهید و تیر شامگاهی و سحرگاهی را سیاراتی متفاوت میدانستهاند.
علیرضا کسمایی مقدم: دقت کنید هفت اختر هستند و دو فلک بدون اختر. صورتهای فلکی بر روی این هفت چرخ جای دارند.
کاوه مشتاق: در منابع یونانی نه فلک را حامل نه سیاره میدانستهاند که شاید در ایران متفاوت بوده است.
علیرضا کسمایی مقدم: کشف سیارات بعدی متاخر است.
کاوه مشتاق: تیر شامگاهی و سحرگاهی، ناهید شامگاهی و سحرگاهی، ماه، خورشید، مریخ، برجیس و زحل بعدتر نیامدهاند.
علیرضا کسمایی مقدم: ظاهرا در اسطورهشناسی تمدن ایرانی اینگونه نبوده است.
پوریا آزادی: یک پرسش دیگر دربارهی ارتباط میان وای و بارور کردن زمین (آناهیتا) است. آیا در روایتی که مهر فرزند آناهیتا است، وای هم نقشی داشته یا نه؟
بهنوش عافیتطلب: نه نقشی نداشته، تا جایی که من میدانم. گرچه در فرهنگ ایرانی باد همیشه نقش بارورکنندگی داشته که این حتا در قرآن هم آمده است.
علیرضا کسمایی مقدم: باروری آناهیتا در تاثیر از مهر نیست؟
بهنوش عافیتطلب: در روایتی از اسطورههای ایرانی مهر از آب زاده میشود و به همین دلیل آناهیتا را مادر مهر میدانستهاند.
علیرضا کسمایی مقدم: ظاهرا در ترسیم شخصیت عیسی هم این اسطوره مهم است.
بهنوش عافیتطلب: بله، ظاهرا.
علیرضا کسمایی مقدم: گرچه باروری آب هم از باد است و هم از آفتاب.
بهنوش عافیتطلب: منظورتان در اسطورههاست؟
علیرضا کسمایی مقدم: گمان میکنم.
بهنوش عافیتطلب: باد معمولا بارورکنندهی زمین و گیاهان روی زمین است. اسطورهی زایش مهر از آب به تصویر بالا آمدن خورشید در افق برمیگردد. در روایتی هم مهر از دل سنگ بیرون میآید، چون خورشید معمولا از پشت کوه ظاهر میشود.
کاوه مشتاق: آیا به جز وایو دیو دیگری در ایران پرستیده میشده؟ خیلی عجیب است که یک دیو در میان خدایان ایرانی قرار گرفته باشد.
پوریا آزادی: اگر اشتباه نکنم، ورهرام هم دیو بوده است.
علیرضا کسمایی مقدم: ورهرام و وایو بایستی یکی بوده باشند. اخلاقی شدن خدایان یا اهورهها و دیوان هم دستاوردی زرتشتی بوده است. پیش از زرتشت وای و مهر کنشهای منفی و مثبت داشتهاند.
پوریا آزادی: ورهرام مگر در ابتدا لقب ایندره نبوده؛ به معنای طوفانی که ابر را میشکافد یا کشندهی وریتره؟
کاوه مشتاق: دکتر وکیلی ورهرام را ایندره میدانند.
علیرضا کسمایی مقدم: ایندرا و اندروا از نظر اخلاقی جدا نمیشدهاند؟ تواشتری[؟] اشاره به باد و فضای خالی است که داماد و پدرزن هستند.
کاوه مشتاق: یک نگرش این بوده که ایرانیها اسورهپرست بودهاند و هندیها دیوپرست که از اینجا از هم جدا شدهاند. نمیدانم چهقدر درست است که هیتیها هم اسورهها را میپرستیدهاند؟
علیرضا کسمایی مقدم: ناچاریم به شروین جان داوری ببریم که پلیدی دیوان دستاوردی زرتشتی است و این جدایی پس از این پدید آمد.
کاوه مشتاق: این را واقعا دوست دارم بدانم که چگونه و از کی میان اسورهها و دیوها تفاوتی جدی حاصل شده است.
علیرضا کسمایی مقدم: فکر کنم این تفاوت قدیمی باشد و مربوط به شکلگیری اسطورهها.
کاوه مشتاق: در زمان هیتیها هم میان اسورهها و دیوها تفاوت بوده، اما این تفاوت اخلاقی نبوده است. گروهی این خدایان را میپسندیدهاند و گروهی خدایان دیگر را.
علیرضا کسمایی مقدم: فکر کنم نظرم تایید شد.
کاوه مشتاق: بهرام را بهروشنی چهرهی خوب ایندره میدانستهاند. نظر شما این بود که ورهرام و وایو یکی بودهاند و اخلاقی شدن اهورهها و دیوان دستاوردی زرتشتی بوده است و پیش از زرتشت وای و مهر کنشهای منفی و مثبت داشتهاند.
علیرضا کسمایی مقدم: من چنین منظوری داشتم، ولی باعجله نوشتم. از نارسایی کلام پوزش میخواهم.
کاوه مشتاق: خواهش میکنم.
علیرضا کسمایی مقدم: مرغ آمین هم در ادبیات وامگیریشده از داموی [؟] میباشد. شروین جان خدای ماه را نانا نامید. فکر کنم نانا الههی مادر ایلامی است و خدای ماه همان سین است.
پوریا آزادی: گمان میکنم آن اینانا باشد که با نانا متفاوت است.
علیرضا کسمایی مقدم: نانا الههی مادر ایلامی و اینانا الههی مادر سومری و سین هم خدای ماه و خدای بزرگ سومری است.
پوریا آزادی: اگر اشتباه نکنم، آن نانا – که خدای ماه است- نرینه است.
بهنوش عافیتطلب: نه، مادینه است.
علیرضا کسمایی مقدم: سین هم نرینه است و نانا همان ننهی خودمان است که پیش از این خدابانویی ایلامی بوده است.
پوریا آزادی: نانای سومری مگر مادینه نبود؟
شباهنگ رشیدی: سین خدای ماه و در اساطیر سومری تقریبا همتراز ناناست.
علیرضا کسمایی مقدم: شباهنگ جان، مطمئن هستی؟
شباهنگ رشیدی: اینجا دیدهام:
علیرضا کسمایی مقدم: در اینجا اسمی از نانا نیست.
شباهنگ رشیدی: اینجا هم چنین آمده است:
ادامه مطلب: زروان و وای: اسطورهشناسی زمان و مکان : نشست ششم- شنبه ۲۸تیر ۱۳۹۹
رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب