پنجشنبه , آذر 22 1403

بخش دوم: نخستین پیامبران هندی – گفتار نخست: مهاویره 

بخش دوم: نخستین پیامبران هندی

گفتار نخست: مهاویره

در همان دورانی که نخستین دولت در هند شمالی تأسيس می‌شد و پادشاهی مگده شکل می‌گرفت، دو شخصیت دینی مهم در این قلمرو ظهور کردند که دین‌شان هنوز هم زنده است. یکی از ایشان با نام مهاویره شهرت دارد و مؤسس دین جَین است. دیگری گوتمه سیدارتا است که دین بودا را بنیان نهاده است.

مهاویره ( ) در زبان سانسکریت و آروگان در تامیلی لقب مردی به نام وَردْهَمَنَه ( ) است که طبق روایت‌های سنتی دین جَین در فاصله‌ی 599 تا 527 پ.م. در شمال هند می‌زیست. تاریخ‌گذاری‌های جدیدتر این سنت را نادرست مي‌داند و زمان راستینِ زندگی وی را در فاصله‌ی 549 تا 477 پ.م. قرار می‌دهد.[1] بنابراین او را باید هم‌دوره‌ی کمبوجیه، داریوش و خشایارشا دانست.

زادگاه او کوندالَه‌گراما است که در منطقه‌ی وایشالی استان بیهار قرار دارد. طبق اساطیر هندی او در هنگام نوروز در کاخی سلطنتی زاده شد و حاصل وصلت شاهی به نام سیدارتا با بانویی به نام تریشالا[2] بود. زادروز او، که همان نوروز ایرانی است، در سراسر جهان توسط جَین‌ها جشن گرفته می‌شود و بزرگ‌ترين مراسم دینی ایشان محسوب می‌شود. طبق روایت‌های اساطیری زایش او با نشانه‌های فرخنده‌ی فراوانی همراه بود که سخت به روایت‌های مربوط به زاده شدن زرتشت شباهت دارد.

مهاویره برای سی سال در دربار پدرش زیست و بعد تمام اموالش را به فقیران بخشید و راه زهد و ریاضت را در پیش گرفت. او دوازده سال در جنگل‌ها ریاضت کشید و به دلیل همین شجاعت و بردباری‌اش لقب مهاویره یا قهرمان را به دست آورد. نتیجه‌ی این دوران ریاضت آن بود که به مقام اَرهَت – یعنی راهبر معنوی – دست یافت.

شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد آیین جَین پیش از مهاویره هم وجود داشته است، اما گویا در آن هنگام دیدگاه بدبینانه و ریاضت‌جویانه‌ای بوده که در میان بومیان دراویدی هند رواج داشته و چه بسا که پیامد حاکمیت خشن آریایی‌های هندی بر ایشان بوده باشد. لقب جَین به معنای راهبر معنوی احتمالاً از همان زمان به یادگار مانده است. سنت رسمی این دین، مهاویره را بیست و چهارمین جَین می‌داند. با وجود اين، مهاویره بود که این گرایش عزلت‌گرا و انزواجویانه را به یک دستگاه فلسفی و نظامی اجتماعی و آیینی دینی تبدیل کرد. جالب این که بیست و سومین جَین، یعنی کسی که استاد مهاویره محسوب می‌شود، پارسوَه (پارسی) نام دارد. او را در سنت جَینی با نام پارس‌هْوانات[3] ( ) می‌شناسند و او را بیست و سومین مبلغ حقیقت (تیرتْهَنکَر: )[4] می‌دانند.

طبق سنت جَینی، پارسوَه مرد جنگاوری از طبقه‌ی کشتریه بوده که میان سال‌هاي 877 تا 777 پ.م. می‌زیسته است،[5] هر چند این زمان و روایت‌هایی که در مورد وی وجود دارد – مثلاً این که 250 سال قبل از مهاویره به نیروانا رسیده – افسانه‌آمیز می‌نماید.[6] از آنجا که شاگردش مهاویره به قرن پنجم و ششم پ.م. مربوط می‌شود، بنابراین او که یک نسل پیش می‌زیسته، باید هم‌دوران کوروش بوده باشد. طبق روایت‌های جَینی پارسوه فرزند شاه بنارس، اَشوَه‌سِنا، بود و در سی سالگی تاج‌ و تخت را رها کرد و به زندگی ریاضت‌جویانه روی آورد. آشکار است که این داستان با توجه به زندگی‌نامه‌ی اساطیری مهاویره ساخته شده یا چه بسا که دومی رونوشتی از سرمشقی کهن‌تر بوده باشد که به همین پارسوه منسوب بوده است. پارسوه را در هنر هندی به شکل مردی نشان می‌دهند که به مراقبه نشسته یا با حالتی نمادین ایستاده است و کلاهی عجیب بر سر دارد که شاید بتوان آن را ترسیمی اغراق‌آمیز از کلاه تاج‌گونه‌ی پارسیان دانست. چنین کلاهی در سنت هنری هند نظیر ندارد و در بازنمایی مهاویره نیز به کار گرفته نشده است و تنها به همین پارسوه تعلق دارد.

 

 

  1. . Crim, 1989: 451.
  2. . Trishala
  3. . Parshvanath
  4. . Tirthankar
  5. . Fisher, 1997: 115.
  6. . Charpentier, 1922: 153

 

 

ادامه مطلب: گفتار دوم: گوتمه سیدارتا

رفتن به: صفحات نخست و فهرست کتاب